وبلاگ

لحظه مرگ و دیدن امیرالمؤمین علیه السلام

امیرالمؤمنین علیه‌السلام به عیادت حارث همدانی -که از پیروان مخلص امام بود- رفتند و پس از احوال‌پرسی فرمودند: ای حارث! به تو مژده می‌دهم که در لحظه مرگ مرا می‌بینی و می‌شناسی و هم چنین هنگام عبور از پل صراط و در کنار حوض کوثر و هنگام مُقاسمه. حارث عرض کرد: مقاسمه چیست؟ فرمود: آن است که من دوزخیان را به سوی دوزخ می‌برم و می‌گویم: ای آتش! این دوست مرا رها کن و این دشمن من است او را بگیر. سپس امام دست حارث را گرفت و فرمود: ای حارث همین‌گونه که دستت را گرفتم، پیامبر دستم را گرفت، درحالی‌که از حسادت قریش و منافقین به پیامبر شکایت نمودم، فرمود: وقتی‌که قیامت برپا شود، من ریسمان و دامن عصمت خدا را بگیرم و تو ای علی! دامن مرا بگیری و شیعیانت دامن تو را بگیرند… سپس امام سه بار فرمود: ای حارث! تو با آن کسی که دوستش داری هستی و همراه اعمالت می‌باشی. حارث از جا برخاست و از شدت خوشحالی نمی‌توانست لباس خود را جمع کند و روپوش خود را می‌کشانید و می‌گفت: پس از این سخن، هیچ باکی از مرگ ندارم که من بر مرگ وارد گردم، یا او بر من وارد شود.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.