مخالفت نفس

۹۶۲. نمی‌دانم به هر جائی که هستی **** خلاف نفس، بیرون کن که رستی

چیزی جز این نمی‌دانم که در هرجایی که باشی، اگر مخالفت با هوای نفس کنی، به توحید رسیده و رستگار شوی.

۹۶۳. بت و زنار و ترسائی و ناقوس **** اشارت شد همه با ترک ناموس

آنچه دربارهٔ بت و زنّار و ترسایی و ناقوس (زنگی در کلیسا برای انتباه و دعوت به عبادت) اشاره شد، عمده‌اش با ترک جاه و شهرت و سیر الی الله تحقق می‌گیرد.

۹۶۴. اگر خواهی که گردی بندهٔ خاص **** مهیا شو برای صدق و اخلاص

اگر می‌خواهی واقعاً بندهٔ خاص خدا شوی به دو صفت صدق و اخلاص متصف شو که نشانهٔ مردان الهی است.

۹۶۵. برو خود را ز راهِ خویش برگیر **** به هر یک‌لحظه، ایمانی ز سر گیر

اگر خواستی بندهٔ خاص شوی برو پندار و وجود مجازی خود را از بین ببر و هرلحظه، ایمان و اعتماد خود را تقویت کن.

۹۶۶. به باطن، نفسِ ما چون هست کافر **** مشو راضی بدینْ اسلامِ ظاهر

چون نفس اماره، دائم از باطن به تمرّد و کفر دعوت می‌کند، تنها راضی به ظاهرِ دین اسلام نشو.

۹۶۷. ز نو هرلحظه ایمان، تازه گردان **** مسلمان شو! مسلمان شو! مسلمان!

هرلحظه ایمان را تازه گردان تا به درجات بالاتری بروی و با صدق و اخلاص و مخالفت نفس، مسلمان شو.

۹۶۸. بسی ایمان بُوَد کان کفر زاید **** نه کفر است آن کزو ایمان فزاید

بسیار ایمان به خدا هست که در راه مستقیم نبوده و از آن، کفر افزوده می‌گردد؛ اما هر کار و اندیشه‌ای که ایمان را افزایش دهد کفر نیست.

۹۶۹. ریا و سُمْعِه و ناموس بگذار **** بیفکن خرقه و بربند زُنّار

برای ترقّی، ریا و ستایش خلق و ریاست‌طلبی را کنار بگذار و هر نوع لباس تعیّن و غرور را دور کن و فقط عقد خدمت را به خود روا بدار.

۹۷۰. چو پیر ما شو اندر کفر، فردی **** اگر مَردی، بده دل را به مردی

همانند استاد ما، در کفر (پوشاندن کثرت در وحدت) یکتا شو. اگر مَردی، دل به دست مرد الهی بده تا تو را به بحر وحدت واصل نماید.

۹۷۱. مجرد شو ز هر اقرار و انکار **** به ترسا زاده‌ای دل ده به‌یکبار

از اقرار و انکار کارهایی که تو را از حق منصرف کند دور شو و دل را یک‌باره به پیر کامل بده تا تو را کامل کند.