مراتب انبیاء و اولیاء
۳۷۵. چو نور آفتاب از شب جدا شد **** تو را صبح و طلوع و استوا شد
در تمثیل مراتبِ انبیاء و اولیاء میفرماید: وقتی آفتاب از مشرق میخواهد طلوع کند، شب، تاریکیاش کمکم از بین میرود و صبح میشود و وقتی آفتاب به نهایت درجه، ارتفاع را که استوا است بپیماید، آفتاب برابر در دایرهٔ نصفالنهار قرار میگیرد و ظهر میشود.
۳۷۶. دگرباره ز دور چرخ دوّار **** زوال و عصر و مغرب شد پدیدار
باز دوباره به دور چرخ گردونِ طبیعت، بعد از صبح، ظهر و بعد، عصر و مغرب پدیدار میشود.
۳۷۷. بود نور نبی خورشید اعظم **** گه از موسی پدید و گه ز آدم
نور و حقیقت محمدی صلیالله علیه و آله و سلم که منصب نبوت و ولایت مطلقه داشته، همانند آفتابِ بزرگ است که دیگر انوار، همانند حضرت موسی علیهالسلام و حضرت آدم علیهالسلام که پرتویی از آن نور بودند، در زمانهای مختلف از آن آشکار شد.
۳۷۸. اگر تاریخ عالم را بخوانی **** مراتب را یکایک باز دانی
اگر تاریخ انبیاء و اولیاء و احوالات آنان را بخوانی، مقام و درجات آنان، از آدم تا خاتم را میشناسی.
۳۷۹. ز خور هردم ظهور سایهای شد **** که آن معراج دین را پایهای شد
از آفتاب هرلحظه، سایهای خاص ظاهر شود. نور پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم هم هر زمان، سایهٔ خاصی داشته که انبیاء و اولیاء بودند. این سایه همانند پایههای نردبان، برای صعود به آفتاب است. بهعبارتدیگر، انبیاء همانند پلههای نردبان هستند که دین پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم را بر ارتفاع میرسانند.
۳۸۰. زمان خواجه وقت استوا بود **** که از هر ظلّ و ظلمت مصطفی بود
وقتی ارتفاع خورشید به استوا برسد سایه از بین برود؛ غایت ظهور خورشیدِ نبوت، به پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم شد که از هر سایه و ظلمت پاک شد.
۳۸۱. بخطّ استوا بر قامت راست **** ندارد سایه پیش و پس، چپ و راست
وقتی شمس به خط استوا میرسد (مثل عربستان در دو روز سال) هیچ سایهای از پیش و پس و چپ و راست نخواهد داشت. ظهور حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلم هم، راست و مستقیم و معتدل بود و هیچ سایهای نداشت.
۳۸۲. چو کرد او بر صراط حق قامت **** به امر فَاسْتَقِمْ میداشت قامت
حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلم طریقش مستقیم و راست بود، به اقامت دائمی بر ظاهر و باطن بوده و به فرمان «ایستادگی کن چنانکه امر شدهای» راستقامت بود. (هود: ۱۱۲)
۳۸۳. نبودش سایه، کو دارد سیاهی **** زهی نور خدا ظلِّ الهی
چون پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم مستقیم بود، مانند خورشید در خط استوا که شخص سایه ندارد، او نیز که نور مطلق خداوندی بود، از جهت ظلّ خداوندی، تاریکی و سایه بر جانبش راه نداشت.
۳۸۴. ورا قبله، میان غرب و شرقست **** از این رو در میانِ نور، غرقست
قبلهاش میان مغرب (قبلهٔ حضرت موسی) و مشرق (قبلهٔ حضرت عیسی) در وحدت و اعتدال بود؛ ازاینجهت در ظاهر و باطن، میان نور حق، غرق گردیده است.
۳۸۵. به دست او چو شیطان شد مسلمان **** به زیر پای او شد سایه پنهان
پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم فرمود: «شیطان نفسم به دستم تسلیم شد» لذا نفسِ منقاد و قلب مستقیم داشت و در زیر قدمش، هیچ سایه و کدری نبوده و سایه، زیر پای او پنهان شد.
۳۸۶. مراتب جمله زیر پایهٔ اوست **** وجود خاکیان از سایهٔ اوست
چون پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم اعلی و اشرف شد، درجات جملهٔ انبیاء، در زیر قدر و منزلت او جای دارند و همهٔ نفوس، همه از ظلِّ نورِ وجودِ او بهرهمندی یافتند.
۳۸۷. ز نورش شد ولایت سایهگستر **** مشارق با مغارب شد برابر
از نور حقیقت محمدی، ولایت (باطن نبوت) در مشرق ظهور کرد تا مرتبهٔ استوا، که زمان خود پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم بود، سپس تا به مغرب را سایه انداخت. پس دایره، از مشرق به مغرب (از مبدأ و منتها) برابر و محاذی شد.
۳۸۸. ز هر سایه که اول گشت حاصل **** در آخر شد یکی دیگر مقابل
در دایرهٔ خورشید وجود، پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم در خط ارتفاع رسیده، سپس نوبت ولایت گردیده و از هر سایه که اول در دایره پیدا شد در محاذی آن طرف دایرهٔ غرب، پیامبری ظهور کرد. (مثلاً اقرب پیامبران به زمان پیامبر ما در شرق، حضرت عیسی بود در طرف مغرب و اقرب اولیاء به حضرت علی علیهالسلام شمعون وصی عیسی علیهالسلام بوده است.)
۳۸۹. کنون هر عالمی باشد ز امّت **** رسولی را مقابل در نبوت
چون دور ظاهری نبوت پایان یافت و دور ولایت رسید، اکنون هر عالمِ عارف از امت پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم مقابل رسولی از رسل گذشته، در سیره و ارشاد و فیض میباشد.
۳۹۰. نبی چون در نبوت بوده اکمل **** بود از هر ولی ناچار افضل
چون پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم در نبوت اکمل و اشرف همه بوده است، او از همهٔ انبیاء و اولیاء بدون شک افضل بود.
۳۹۱. ولایت شد به خاتم جمله ظاهر **** بر اول نقطه هم ختم آمد آخر
ولایت اولیاء به خاتم آنان حضرت مهدی (عج) ظاهر و بارز شد و بر اول نقطهٔ وجود حقیقت نبوی، ختمش ظهور ولایت مطلقه خاتم اولیاء آمد.
۳۹۲. ازو عالم شود پر امن و ایمان **** جماد و جانور یابد از او جان
از حضرت مهدی (عج) جهان پر امنیت شود و همه، اهل ایمان شوند و همهٔ جمادات و جانوران از نور مطلقهاش حیات و جان میگیرند.
۳۹۳. نماند در جهان یک نفْس کافر **** شود عدل حقیقی، جمله ظاهر
دیگر در جهان یک شخص کافر وجود نخواهد داشت، چون عقل حقیقی بر همه ظاهر و آشکار و حکم فرماست.
۳۹۴. بود از سرّ وحدت واقف حق **** درو پیدا نماید وجه مطلق
حضرت مهدی (عج) که حامل سرّ وجود احدیت است حق در او بالذاته تجلّی کرده و به این آینهٔ تمام نمای وجه ربوبی، همه از راز وحدت حق آگاه میشوند.