مراقبۀ چشم (بصر)
چشم دل باز کن که جان بینی **** آنچه نادیدنی است، آن بینی
در قرآن کریم آمده است:
«انه هو السمیع البصیر: همانا خداوند شنوا و بیناست.»
بصر مظهر اسم الهی «بصیر» است. چشم آلت دید اشیاء، اشخاص، خطوط، انوار و هرچه که در نظر آید میباشد. مهم این است که این چشمِ ظاهر با چشم باطن یعنی بصر با بصیرت داخلی یکی شده تا آثار تجلیّات حق نصیب شود. بر شخص بصیر است که چشمش به جز جمال حق و آثار حضرت حق را نبیند، آنهم بر وجه مشروع نه آنکه نامحرمی را به قصر آثار حضرت حق ببیند که این از فساد درون است. آنقدر مظاهر جمیل حضرت حق موجود و بارز است که اگر باصر بصیری باشد خواهد دید. حقّ مراقبه چشم آن است که بهصورت عالم ربّانی، پدر، مادر، محرمان، قرآن، کتب دینی، عجایب خلقت و مصنوعات نظر کند.
«ما تَریٰ في خَلقِ الرّحمنِ مِن تَفاوت فَارجِع البَصر هَل تریٰ مِن فُطور ثُمَّ ارجع البصر کرّتین: در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمیبینی بار دیگر نگاه کن. آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده میکنی؟! بار دیگر به عالم هستی نگاه کن.»
از دیدن وقایع و حوادث باید عبرت گرفت. عدم مراعات این عضو در مراعی و مناظر، حرام است و هر نظر حرام همانند تیری است که چشم دل را مکدّر و زخمی میکند.
ناظر باید حافظ هم باشد و مشاهدات نباید ملوّث بوده و رعایتش برای باصره واجب و لازم است. درصورتیکه سالک مراعات آن را نمود و توجّه به کثرات و تعیّنات خلقی نداشت و از خیلی مشاهدات غیر ضروری چشم پوشید، در اسحار بیدار بود و در جوف شب، از خوف حق گریان شد، آنگاه حضرت حق چشم برزخی او را باز نموده و ارواح، ملائکه، انوار ملکوتیان و جمال خویش را به او مینمایاند؛ و این مطلبی است که عارفان بر آن واقفاند. امّا پوشیده نماند که حضرت حق در قیامت از هر عضوی که عطا کرده، سؤال نماید و از حقوق و ادای وظایفش پرسش خواهد کرد. «إنَّ السمعَ و البَصَرَ والفؤادَ کُلّ اولئکَ کان عنه مسؤولاٌ». چرا که گوش و چشم و دل همه مسئولاند و از آنها سؤال میشود.
بندگان نیز باید در دنیا شکر هر عضوی را به جا آورند چرا که «وَ جَعَلَ لَکُم السمعَ والأبصارَ والأفئدة لَعلَّکُم تَشکُرون» یعنی برای شما گوش و چشم و عقل قرار داده تا شکر نعمت او را به جا آورید و در صورت خلاف وظایف و عدم مراقبه آن در قیامت از ترس چشمها به زیر افکنده شوند. در قرآن کریم آمده: «قلوبٌ یَومئذٍ واجِفَة أبصارُها خاشعة». دلهایی در آن روز سخت مضطرب است و چشمهای آنان از شدت ترس فروافتاده است!
بنده در قیامت میگوید: «خدایا چرا مرا کور محشور کردی، درحالیکه در دنیا چشم داشتم؟!»
ز دست دیده و دل هر دو فریاد **** که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد **** زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
چشم خدابین که جمال لم یزلی را ببیند، خوب است. اینکه او را عین گویند، به عین قدیم توجّه دارد. در آن صورت که توجّه عین الهی بر چشم افتد، همه کارهای سالک مرتّب و منظّم و مفید شود. چنانچه حافظ فرمود:
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار **** ورنه مستوری و مستی همه کس نتواند
آری! اگر توفیق نصیب گردد، بنده موردعنایت خاص پروردگار قرار میگیرد. حقتعالی میفرماید: «بی یبصرُ و بی یسمعُ». بندهام چنان موردعنایت خاصم قرار میگیرد که به من میبیند و به من میشنود؛ یعنی بنده عارف به حق با معرفتی که نصیبش شده معروف را میبیند و اسرار و حقایق او را مشاهده میکند.