مفهوم انتظار
[vc_row][vc_column][vc_single_image image=”150″ img_size=”500*300″ alignment=”center” style=”vc_box_circle”][vc_column_text css=”.vc_custom_1498207491203{margin-bottom: 10px !important;border-top-width: 1px !important;padding-top: 15px !important;padding-bottom: 15px !important;background-color: #7a52d8 !important;border-radius: 20px !important;}” el_class=”title”]
مفهوم انتظار
[/vc_column_text][vc_column_text css=”.vc_custom_1498215732820{border-top-width: 1px !important;border-right-width: 1px !important;border-bottom-width: 1px !important;border-left-width: 1px !important;padding-top: 10px !important;padding-right: 20px !important;padding-bottom: 15px !important;padding-left: 20px !important;border-left-color: #21c41b !important;border-left-style: solid !important;border-right-color: #21c41b !important;border-right-style: solid !important;border-top-color: #21c41b !important;border-top-style: solid !important;border-bottom-color: #21c41b !important;border-bottom-style: solid !important;border-radius: 20px !important;}”]«انتظار»، یعنی «چشم داشتن» و «چشم به راه بودن»(۱)
چشمداشت یک تحول، چشمداشت یک رویداد خوب، چشمداشت یک گشایش، … یا چشم به راه یک آینده مطلوب، چشم به راه یک عزیز سفرکرده، چشم به راه یک دستگیر، چشم به راه یک منجی و… به این معنا انتظار مفهومی است که با نهاد همه انسانها عجین شده است و میتوان گفت که همه انسانها به نوعی منتظرند.
بهبیاندیگر انتظار یا امید به آینده، همزاد انسان است و اگر امید به آینده را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، مرگ و تباهی نخواهد داشت، از همین روست که در کلام نورانی پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله آمده است:
«الأمل رحمة لأمّتی و لو لا الأمل ما ارضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرا: امید برای امت من مایه رحمت است و اگر امید نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمیداد و هیچ باغبانی درختی نمیکاشت.»(۲)
همچنین حکایت شده است که:
روزی عیسی علیه السّلام نشسته بود و پیرمردی با بیل زمینی را شیار میکرد، عیسی فرمود: «بار خدایا! امید (آرزو) را از او برگیر.» آن پیر در دم، بیل را به کناری انداخت و دراز کشید. ساعتی گذشت و عیسی گفت: «بار خدایا! امید را به او بازگردان.» بیدرنگ آن پیر برخاست و شروع به کار کرد.(۳)
مولانا نیز این حقیقت را به زبان دیگری بیان میکند:
گر نبودی میل و امید ثمر **** کی نشاندی باغبان بیخ شجر
لحظهلحظه زندگی انسان با امید همراه است و او هر دوره از عمر خود را به امید رسیدن به دوره بعدی پشت سر میگذارد. کودکی که تازه به دبستان پا گذاشته به امید رفتن به کلاس بالاتر و پشت سر گذاشتن دوران آموزش ابتدایی درس میخواند و تلاش میکند. همین کودک دوران راهنمایی را با امید رسیدن به دوران دبیرستان سپری میکند و دوران دبیرستان را با این امید که روزی به دانشگاه راه یابد پشت سر میگذارد. وقتی همین کودک دیروز و جوان امروز وارد دانشگاه میشود امیدهای تازه به او توش (نیرو) و توان میدهد و به زندگی او معنا میبخشد؛ امید رسیدن به جایگاه مطلوب اجتماعی، تشکیل خانواده، داشتن فرزند و …
پس از تشکیل خانواده و به دنیا آمدن فرزندان، همه امیدها و آرزوهای انسان متوجه پیشرفت و ارتقای فرزندانش میشود و بهاینترتیب حکایت پایانناپذیر امید به آینده، تا آستانه مرگ، انسان را همراهی میکند.
ناگفته نماند که این امید به آینده و انتظار تحقق فردای بهتر، خود ریشه در یک ویژگی فطری دارد و آن کمالجویی انسان است. انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر و دست یافتن به قلههای پیشرفت و ترقّی است و این در همه انسانها با تفاوتهایی در سطح کمال موردنظر و تلاش و جدّیتی که برای رسیدن به کمال مطلوب صورت میگیرد، وجود دارد.
درهرحال، انتظار و چشم به راه آینده بودن شعلهای است در وجود انسان که هرچه فروزانتر و پرفروغتر باشد تحرک و پویایی او نیز بیشتر خواهد بود و برعکس هرچه این شعله به سردی و خاموشی بگراید؛ تلاش و فعالیت انسان نیز کاستی میپذیرد تا آنجا که او تبدیل به موجودی سرد، بیروح، بینشاط، گوشهگیر و بیتحرک میشود و این همان حالتی است که در روانشناسی به «افسردگی» تعبیر میکنند. حالتی که شدت و ضعف و زمینههای به وجود آمدن آنها در افراد مختلف متفاوت است، اما عامل آن درهرحال چیزی جز خشکیدن نهال امید در وجود انسان نیست.
با توجه به اهمیت و نقش اساسی امید به آینده و انتظار فرج در زندگی انسانها مکتب اسلام تلاش نموده است با تقویت این روحیه، تلاش و سرزندگی جوامع اسلامی و مسلمانان را به نهایت درجه خود رسانده و آنها را در هر زمان پویا و پایدار نگه دارد.
به نظر میرسد امید به آینده و انتظار فرج به دو معنا در آموزههای دین اسلام به کار رفته است:
۱. انتظار به معنای عام؛ در این معنا مکتب اسلام تلاش کرده است که از یک سو با فضیلت بخشیدن به «انتظار گشایش» و امید به آینده و از سوی دیگر با نکوهش یأس، ناامیدی، دلسردی و دلمردگی، روحیه تلاش و تکاپوی سازنده را در افراد جامعه اسلامی زنده نگه دارد و از ایجاد حالت یأس و ناامیدی در زندگی شخصی مسلمانان جلوگیری کند.
اهتمام اسلام به این معنای عام از انتظار و امید به آینده تا بدان حد بوده که از یک سو امید به فرارسیدن گشایش از سوی خداوند در زمره برترین اعمال برشمرده شده و از سوی دیگر یأس و ناامیدی از رحمت خداوند از جمله گناهان کبیره به شمار آمده است.(۴)
قرآن کریم ناامیدی از رحمت خدا را از ویژگیهای کافران برشمرده و از زبان حضرت یعقوب علیه السّلام چنین نقل میکند:
«یا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ: پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستوجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران از رحمت خدا مأیوس میشوند.»(۵)
شاید بتوان گفت بسیاری از روایاتی که در آنها به فضیلت «انتظار فرج» بهطورکلی و بدون ذکر متعلق فرج اشاره شده، به اصل تقویت روحیه امید به آینده و مقابله با حالت ناامیدی و بدبینی نسبت به آینده نظر داشتهاند، که از آن جمله میتوان به این روایات اشاره کرد:
1 – 1. از رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است که:
«من رضی عن اللّه بالقلیل من الرّزق رضی اللّه عنه بالقلیل من العمل و انتظار الفرج عبادة: هرکس نسبت به رزق کمی که خداوند به او داده خشنود باشد، خداوند نیز نسبت به عمل کمی که او انجام میدهد خشنود میگردد و انتظار گشایش عبادت است.»(۶)
2 – 1. همچنین از آن حضرت روایت شده است که:
«أفضل العبادة إنتظار الفرج: برترین عبادتها انتظار فرج است.»(۷)
3 – 1. و باز میفرمایند:
«أفضل جهاد امّتی إنتظار الفرج: برترین جهاد امت من انتظار فرج است.»(۸)
4 – 1. امام علی علیهالسلام در بخشی از روایت مفصلی که در آن به چهارصد مورد از اموری که برای صلاح دین و دنیای مؤمن شایسته است، اشاره میکنند؛ پس از توصیه به طلب رزق در بین طلوع فجر و طلوع شمس میفرمایند:
«إنتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح اللّه فإنّ أحبّ الأعمال إلی اللّه، عزوجل، إنتظار الفرج: منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید. بهدرستی که خوشایندترین اعمال نزد خداوند، صاحب عزّت و جلال، انتظار فرج است.»(۹)
5 – 1. آن حضرت در بخش دیگری از روایت یادشده پس از اشاره به این مطلب که ناشکیبایی در هنگام بروز ناگواریها موجب از بین رفتن اجر انسان میشود، میفرماید:
«… أفضل أعمال المرء انتظار فرج اللّه عزوجلّ: برترین کارهای انسان، انتظار گشایش از سوی خداست.(۱۰)
6 – 1. امام صادق علیهالسلام نیز در ضمن سفارشهای خود به ابوحنیفه میفرمایند:
«… و أفضل الأعمال انتظار الفرج من اللّه: برترین کارها انتظار گشایش از خداست.»(۱۱)
۲. انتظار به معنای خاص: در این معنا، انتظار گشایش و امید به آینده از حالت امری محدود، سطحی و فردی خارج شده و تبدیل به امری گسترده، عمیق و اجتماعی میگردد.
در توضیح این مطلب باید گفت: تعالیم ادیان الهی و بهویژه دین مبین اسلام، دقیقاً بر گرایشهای درونی انسانها تکیه دارد و اهداف و برنامههای آنها بر اساس همین گرایشهای درونی و ویژگیهای فطری سامان یافته است و در این میان نقش دین تنها جهت دهی، توسعه و تعمیق این گرایشهاست.
در موضوع موردبحث نیز دین مبین اسلام با توجه به اینکه امید به آینده و انتظار یک گرایش فطری و جوهره زندگی انسانهاست تلاش نموده که این گرایش را از یک سو توسعه و از دیگر سو تعمیق بخشد.
به این بیان که دین اسلام به همه انسانها میگوید: اولاً، شما فقط منتظر بهبود وضع زندگی خود و اطرافیانتان نباشید و تنها سعادت نزدیکان خود را طلب نکنید، بلکه این انتظار را نسبت به همه افراد جامعه گسترش دهید و چشمانتظار روزی باشید که رفاه، سعادت، عدالت و معنویت نه تنها در شهر و دیار شما بلکه در همه جهان گسترده شود.
ثانیاً، انتظار شما نباید تنها متوجه امور ظاهری، سطحی و محدود زندگی گردد. شما باید انتظارتان را تعمیق بخشید و چشم به راه آیندهای باشید که حقیقت مطلق، عدالت مطلق و معنویت مطلق در جهان حاکم شود.
در این معنا، انتظار تنها به ظهور مردی تعلق میگیرد که اگر بیاید نهایت خوبیها برای همه انسانها در سراسر جهان فراهم خواهد شد. این انتظار به همان اندازه فضیلت و برتری دارد که تحقق متعلق آن.
به هنگام بررسی فضیلت انتظار به برخی از روایتهایی که انتظار به معنای خاص را مورد توجه قرار دادهاند.
*منبع: انتظار، بایدها و نبایدها صفحه 7 الی صفحه 15[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]