مقام اوتاد
1. اشاراتی به معانی
وَتد: میخ اوتاد: میخها، ارکان
2. اشاراتی از قرآن
1- ألَم نَجعل الارضَ مِهاداً و الجبالَ اوتاداً: آیا زمین را برای شما بستری نکردیم و کوهها را میخهایی (محکم) نساختیم؟ (نباء:7)
3. اشاراتی از احادیث
1- حدیث قدسی خداوند به پیامبر صلیالله علیه و آله: «بهواسطه یقین، حُسن خلق، سخاوت و مهربانیات با مردم، تو را بر سایر پیامبران برتری دادم و اوتاد زمین با این صفات اوتاد زمین گشتند.» (ارشاد القلوب 1/205)
2- امام صادق علیهالسلام: «خداوند خلق را آفریده و از میانشان کسانی را برگزیده، تا حجتهای او بر بندگانش و اوتاد در زمین باشند و به امر او استواری بخشند و نجبای علمش باشند، آنها را پیش از خلقت مردم آفرید و سایههایی در سمت راست عرش بودند». (الکافی 6/256)
3- امام صادق علیهالسلام: «همانا اهلبیت پیامبرتان که خداوند به کرامتِ خودش آنان را شرافت داد … آنان عماد دین و گواهان بر او و اوتاد در زمین اویند.» (تفسیر فرات کوفی ص 338)
4- امام باقر علیهالسلام درباره این آیه که کرسیاش آسمانها و زمین را فرا گیرد (بقره: 255): «دانشمندان را کرسیها (به تشبیه) خوانند، چنانچه آنها را اوتاد زمین گویند.» (برای اینکه قوام دین و دنیا به وجود آنهاست) (مجمعالبیان ذیل آیه 255 سوره بقره)
5- امیرالمؤمنین علیهالسلام: «دوستترین بندگان نزد خدا بندهای است… از معادن دین و اوتاد زمین است.» (نهجالبلاغه خطبه 87)
6- پیامبر صلیالله علیه و آله: «من و دوازده نفر از اهلبیتم که اوّل آنها علی بن ابیطالب است اوتاد زمین هستند که خداوند بهوسیله آنها زمین را نگه داشته که مبادا اهل زمین متزلزل و نابود شوند.» (تقریب المعارف ص 419)
7- امام صادق علیهالسلام: «اوتاد زمین و اعلام دین چهار نفر هستند: محمد بن مسلم، برید بن معاویه، لیث بن بختری، زراره بن اعین.» (رجال کشی 238)
8- گروهی از قبیله همدان بر پیامبر صلیالله علیه و آله وارد شدند فرمود: «چه خوب یاری کننده شتابان و شکیبایی بر سختی دارند! گروهی از ابدال و اوتاد اسلام از ایشان هستند.» (مکاتیب الرسول 3/377)
9- امام صادق علیهالسلام: «اهل قم انصار ما و اهل کوفه اوتاد ما هستند.» (تاریخ قم ص 98)
4. نکتهها
* اوتاد جمع «وتد» به معنی میخهاست قلیلی از مردمان ثابت و استوار که همانند میخهای کوبیده در زمین، در اعتقاد و عمل محکم و پابرجا هستند و اگر آنها نباشند دنیا گسیخته و نابود میشود. امّا بحث در این است که اوتاد کیاناند و دارای چه صفاتی هستند؟ و چند نفر میباشند؟ مستند گفتهها و نوشتهها دارای اسناد قوی است که انسان به آنها اعتماد کند تا جایی که برای خواننده جای شک باقی نماند.
* امّا آنکه گفته اوتاد در چهار رکن عالم نامزدند: در مغرب عبدالعلیم، در مشرق عبدالحی، در شمال عبدالمرید و در جنوب عبدالقادر که محافظت جمله عالم و معموری دنیا از برکت ایشان است. (فرهنگ نوربخش 3/187)
با اغماض از لفظ اوتاد، این القاب با خصوصیات فردی کسی تا به حال شناخته نشده و بزرگان اهل عرفان از مذهب حقّه تأیید نکردهاند و در کتاب اصطلاحات و فرهنگها، اهل تصوف مختلف نام اینها را نوشتهاند که با هم تطابق ندارد در مرآت الاسرار گوید: در مشرق عبدالرحمان، در مغرب عبدالودود و در جنوب عبدالرحیم و در شمال عبدالقدوس.
در دیوان مشتاقیه هم در چار جهات یادداشت کرده است.
ابدال همه دایر در هفت سمای قطب **** اوتاد همه ثابت در جهات غوث
که گویندگانی هم بر این قاعده مطالبی را گفتهاند که مستند قوی در بین نیست و صرف خواب و کشفی دلیل تامّه و کامل و اقوای بر یک حقیقت ثابت تا قیامت نیست.
* اگر چهار نفر را امام صادق علیهالسلام در زمان خویش اوتاد خوانند آیا این دلیل است که از اوّل خلقت آدم تا قیامت همیشه چهار نفر بهعنوان اوتاد باید باشند و هستند؟ فقط در زمان امام صادق علیهالسلام به شخصه و خصوصیّات فردی آنان با دارا بودن صفات ممتازه بودند و در زمان امام هادی یا امیرالمؤمنین علیهالسلام نبودند؟ الآن در زمان غیبت کبری کسی از اوتاد اربعه نیستند و اگر هستند مجهولاند. اگر قائل به حقیقت نوعیّه شویم تعمیم رواست و الآن چهار نفر از اوتاد حضور فیزیکی با امام زمان علیهالسلام دارند و از روایت شیخ صدوق که در سطور بعدی میآید میشود استفاده کرد که اگر کسی قائل به حقیقت شخصیّه شود این عمومیت اوتاد در همه زمانها استفاده نمیشود.
* صفات و حقیقت شخصیّه اوتاد، بسیار است و پیدا کردن چنین شخصی مشکل است و اهل ادّعا هم از این واقعیت بیبهرهاند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه 87 در وصف معادن دین و اوتاد زمین فرمود: همانا محبوبترین بنده نزد خدا، بندهای است که خدا او را در پیکار نفس یاری داده است.
آن کس که جامه زیرین او اندوه و لباس رویین او ترس از خداست چراغ هدایت در قلبش روشن شده و وسائل لازم برای روزی او فراهم آمده و دوریها و دشواریها را بر خود نزدیک و آسان ساخته است. حقایق دنیا را با چشم دل نگریسته، همواره به یاد خدا بوده و اعمال نیکو، فراوان انجام داده است. از چشمه گوارای حق سیراب گشته، چشمهای که به آسانی به آن رسید و از آن نوشیده و سیراب گردید. راه هموار و راست قدم برداشته، پیراهن شهوات را از تن بیرون کرده و جز یک غم، از تمام غمها خود را میرهاند. از صف کوردلان و مشارکت با هواپرستان خارج شده کلید باز کننده درهای هدایت شد و قفل درهای گمراهی و خواری گردید. راه هدایت را با روشندلی دیده و از همان راه رفت و نشانههای آن را شناخت و از امواج سرکش شهوات گذشت. به استوارترین دستاویزها و محکمترین طنابها چنگ انداخت، چنان به یقین و حقیقت رسید که گویی نور خورشید بر او تابید. در برابر خداوند خود را به گونهای تسلیم کرد که هر فرمان او را انجام میدهد و هر فرعی را به اصلش بازمیگرداند. چراغ تاریکیها و روشنیبخش تیرگیها، کلید درهای بسته و برطرفکننده دشواریها و راهنمای گمراهان در بیابانهای سرگردانی است.
سخن میگوید، خوب میفهماند، سکوت کرده به سلامت میگذرد، برای خدا اعمال خویش را خالص کرده آن چنانکه خدا پذیرفته است پس او از معادن (گنجینههای) آیین خدا و اوتاد (ارکان) زمین است …
با این توصیفات و خصوصیات باید گفت که فرد اول خود امیرالمؤمنین علیهالسلام است که پیامبر در حق او فرمود: «علی اوتاد در زمین است» قطب و رکن، امام است و زمین بهوسیله او نابود نمیگردد و حفظ میشود و برکات نازل میگردد. امّا اینکه بعد از امام چه کسانی این صفات را دارا هستند که در طول امام در جای جای زمین عنوان اوتاد به آنها تعلق میگیرد این کار راحتی نیست.
* درباره این چهار نفر که اوتاد زمان امام صادق علیهالسلام بودند یعنی برید بن معاویه عجلی، محمّد بن مسلم، لیث بن بختری و زراه بن اعین، گوییم: صفات در آنان سبب شد اوتاد شوند. امام صادق علیهالسلام فرمود: «همانا اصحاب پدرم زینت ما هستند چه در حیات و چه پس از مرگشان یعنی زراه و محمد بن مسلم و لیث مرادی و برید عجلی، آنان قیامکنندگان به قسط (عدل و داد) و صدقاند و آنها پیشتازان پیشتازاناند و آنها مقرّبان هستند السابقون السابقون اولئک المقربون» (واقعه 11-10)
امام صادق علیهالسلام فرمود: « زراره و محمد بن مسلم و برید عجلی و محمد بن علی مؤمن طاق، نزد من دوستترین انسانها هستند چه در حیات و چه پس از مرگشان.» (رجال کشی ص 206- قاموس الرجال 2/164)
امام صادق علیهالسلام فرمود: «خدا رحمت کند زراره را، اگر زراره نبود احادیث پدرم کهنه و فرسوده میشد.»
امام صادق علیهالسلام فرمود: «اگر زراره و ابو بصیر و محمد بن مسلم و برید عجلی نبودند کسی قدرت استنباط احکام دین را نداشت. اینها حافظان دین و امینان پدرم بر حلال و حرام خدا میباشند. ایشاناند سبقت گیرندگان بهسوی ما در دنیا و آخرت.»
امام صادق علیهالسلام درباره برید و زراره و ابو بصیر و محمد بن مسلم فرمود: «هرگاه خدا نسبت به اهل زمین اراده سود کند بهواسطه وجود اصحاب پدرم بدی را از اهل زمین برمیگرداند، آنها ستارگان شیعیان من هستند. بهواسطه آنان خداوند بدعت را از دین برداشته، حق را از باطل و محب را از غالی جدا ساخته است.» (رجال کشی ص 123،124،125؛ قاموس الرجال 4/156)
زراره گفت: «به خدا قسم هر حرفی که از امام صادق شنیدم ایمانم فزونی یافت.» (رجال کشی ص 122)
امام صادق علیهالسلام فرمود: «به مخبتین (واله و شیدا) بشارت بهشت بده و آنان برید و ابو بصیر و محمد بن مسلم و زراره میباشند. این چهار نفر نُجباء هستند. امینان بر حلال و حرام خداوند هستند.» (قاموس الرجال 8/378، رجال کشی ص 206)
* امّا آنچه درباره این چهار نفر از اوتاد زمانِ امام صادق علیهالسلام آمده، این خصوصیّات و صفات ممتاز است: قیام به عدل و داد، راستگو، پیشتاز (بر همه در اعمال)، مقرّب، دوست واقعی امام علیهالسلام، زنده کننده احادیث، حافظان دین، امینان بر حلال و حرام، ستارگان شیعیان و از مخبتین بودند، خداوند بهواسطه آنها بلا را از اهل زمین برمیگرداند، بدعت بهواسطه آنها از بین رفته، حق و باطل بهواسطه آنان شناخته میشود، محبّ و غالی از یکدیگر تمییز داده میشود، سبقت گیرندگان بهسوی امام؛ و از طرف امام بهشت تضمینی به آنها داده شد.
* اوتاد زمان امام صادق علیهالسلام حضور فیزیکی در میان مردم و اجتماع داشتند و از آنها بهعنوان رجال الغیب یاد نشده است در حالی که امروز اوتاد بهعنوان رجال الغیب یاد میشوند.
* غیر از امام زمان علیهالسلام درباره آن چهار نفر اوتاد هنوز ادلّهای به دست نیامده است که در طول غیبت کبری چه کسانی بودهاند و اساتید ما که سه نفرشان از شاگرد عارف بالله سید علی آقا قاضی بودند نه خودشان و نه از اساتید بالاتر تا پیش از صدسال قبل نقلی نکردهاند و حتّی سینه به سینه چیزی نرسیده است.
* با تجربهای که فقیر دارم، آنچه از حضرت استاد عارف بالله سید عبدالکریم کشمیری دیدم در دیرباوری نقلها و گفتهها این است که: بعضی بزرگان در عین اینکه دارای امتیازاتی بودند از معرفت و محبّت و ذکر و فکر، امّا کمی خوشباور بودند و افرادی که مطالبی را نقل میکردند باور میداشتند و این بهعنوان سندی درباره اوتاد و ابدال و … یادداشت شده؛ و دیگران که مطالب را میخواندند به باور میرسیدند. حتّی در نقلهای ابن عربی هم اگر کسی اهل کشف و شهود باشد و خودش مطالب و مسائل را چشیده باشد درمییابد که بعضی مطالب نقل شده ایشان از دیگران از این قاعده مستثناء نبوده است و صرف خواب و سنه و مکاشفهای دلیل بر واقعیت نخواهد بود. چون همه افراد بر طبق نسخه استاد عرفان عملی راه نرفته بلکه به زحمتی، به مشاهدهای توفیق مییابند فکر میکنند که به صواب است و همهجا آن را دهان به دهان، سینه به سینه نقل میکنند درحالیکه آنچه مشاهده شده است وحی نیست و در مشاهده، احتمال خطا و سهو میرود ولی در معاینه احتمال خطا نمیرود.
* یکی از اساتید ما که غفران و رحمت حق بر او باد که از عالمان ربّانی بوده و قریب هفت سال در درس ایشان شرکت داشتم بارها و بارها از ظهور امام زمان در سال 1414 هجری قمری خبر میدادند. با آن شهرتی که ایشان داشت کسی احتمال خطا نمیداد امّا قریب 20 سال از آن تاریخ میگذرد و متأسفانه هیچ خبری نشد که نشد. کسانی که گفتهاند ایشان حضرت را رؤیت نکرده، حتّی یکبار درباره ابدال و اوتاد از ایشان چیزی شنیده نشد با اینکه حافظه خوبی داشتند و مطالبی از شرح بعضی بزرگان اهل معرفت نقل میکردند.
* روایتی را شیخ صدوق در کتاب خصال باب الاربعه ح 66 از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است که: زمین هرگز از چهار نفر مؤمن خالی نمیشود و گاهی بیشترند ولی از چهارتا کمتر نیستند و این مانند خیمه است که جز با چهار طناب پایدار نمیشود و ستون (یعنی امام) هم در وسط خیمه است. این حدیث، بسیار گویا و سلیس است و منظور چهار مؤمن کامل است و بیشتر هم میشوند و در تشبیه به خیمهای که ستون دارد و بقای خیمه، ستون است که آن امام باشد و حداقل چهار نفر همیشه روی زمین هستند که خداوند به سبب اینها رحمت را نازل میکند و زمین را از تزلزل و نابودی نگه میدارد. در این نقل، «مؤمن» آمده است نه اوتاد؛ بله نامگذاری و القاب ضرر به اصل مطلب وارد نمیگرداند. اگر این روایت را «عام» فرض کنیم و حدیث امام صادق درباره چهار نفر اوتاد زمان خودش که در سطور قبل گذشت و نام بردند را «خاص» فرض کنیم اینطور میشود گفت که همیشه در کره زمین حداقل چهار نفر مؤمن کامل (چهار نفر اوتاد) وجود دارند که چهار نفر در زمان امام صادق علیهالسلام، برید، زراره، محمّد بن مسلم و لیث بودهاند که امام از آنها بهعنوان اوتاد یاد کردند و در دیگر زمانها، به خصوصه نام افراد برده نشده است.
* جای شک نیست که خداوند بهوسیله اولیاء خودش بلا را دفع میکند و آنان آنقدر عظمت و شرافت دارند که زمین بهوسیله آنان به آرامش میرسد و اگر نَفَس و ظهور فیزیکی آنان در زمین نباشد بلا نازل میشود؛ و منظور از مؤمن، مؤمن عرفی و شناسنامهای نیست بلکه مؤمن کامل، مراد میباشد.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «همانا خداوند به سبب یک مؤمن نابودی را از شهری برطرف میکند.»
امام باقر علیهالسلام فرمود: «چون در شهری هفت مؤمن باشد هیچ عذابی به آن نمیرسد.» (اصول کافی ح 2325، 2324 باب فیما یدفع الله بالمؤمن)
امام باقر علیهالسلام فرمود: «خداوند بهوسیله یک مؤمن، از شهری عناء (خواری و رنج) را برطرف میکند.» (مجموعه ورّام 2/203)
این نقل با بیان امام صادق علیهالسلام در توصیف اوتاد زمان خود که فرمود: «بهواسطه آنان بدی را از اهل زمین برمیگرداند.» همخوانی و مطابقت دارد.
* هر یک از نیکان و بدان، اوصاف و خصوصیّاتی دارند که هرگاه آن اوصاف و خصوصیّات در کسی ظهور کند او مظهر آنان میگردد؛ زیرا اعتبار هر موجود خصوصاً انسان به معانی و اوصاف است نه به شکل و صورت. از این رو تجانس و همگونی، به اوصاف متحقق است نه بهصورت ظاهر. مانند آبی که در کوزه و لیوان و کاسه و جام میریزند. آب در هر یک از این ظروف که ریخته شود باز آب است و خاصیّت رفع تشنگی دارد و بدیهی است که هیچ تشنهای به سبب اختلاف ظروف از نوشیدن آب پرهیز نمیکند.
بدین ترتیب هم موسی دارای حقیقت نوعیه است و هم فرعون. هر کس اوصاف موسی داشته باشد بر قَدمِ موسی است و هر کس اوصاف فرعونی داشته باشد بر قَدمِ فرعون است. پس حقیقت نوعیه اتقیاء و اشقیاء، در هر زمان ظهور مییابد و آنکه دیدهای حقیقتبین دارد و در بندِ صورت نمیماند حقیقت را در هر لباسی بازمیشناسد. (میناگر عشق ص 263)
موسی و فرعون در هستیِّ توست **** باید این دو خصم را در خویش جُست
تا قیامت هست از موسی نِتاج **** نور دیگر نیست، دیگر شد سراج (مثنوی 3/1254-1253)
پس به هر دَوری، ولییّ قائم است **** تا قیامت آزمایش، دائم است (مثنوی 2/815)
با این توضیحِ «حقیقت نوعیه» درباره اوتاد، کمی موضوع بارزتر میشود. بلا بهوسیله مؤمن کامل و ولیّ منصوب، از مردم و زمین دفع میشود. زکریا بن آدم اشعری از اصحاب امام رضا علیهالسلام و امام جواد علیهالسلام بود امام رضا علیهالسلام در نامهای به او از اینکه از قم میخواست مهاجرت کند چنین نوشت: «خدا بهواسطه وجود تو بلا را از مردم قم برطرف میسازد.» (منتهی الامال 2/320)
امام رضا علیهالسلام فرمودند: «ابوحمزه ثمالی، (زمان امام سجاد علیهالسلام) و یونس بن عبدالرحمان در زمان خود مانند سلمان فارسی بودند.» (شاگردان مکتب ائمه 3/500)
امام رضا علیهالسلام فرمود: «ابوحمزه ثمالی لقمان زمان خود بود که چهار نفر از ما (ائمه) را خدمت کرد.» (شاگردان مکتب ائمه 1/100)
از این نوع رموز و اسرار که امامان فرمودند بسیار است. اگر سالکان کمی دقّت کنند متوجّه میشوند که در همه زمانها، سلمانها و لقمانها هستند و میشود اینان را اوتاد گفت چنانکه در وصف اوتاد عرض شد که خدا بهوسیله اینان بلاء را از اهل زمین دور میکند. زکریا بن آدم، وَتَد زمین است که طبق نص نامه شریف امام رضا علیهالسلام، بلا از شهر قم به خاطر او دور میشود. پس به قاعده حقیقت نوعیه، همیشه تاریخ، کسانی هستند که همانند سلمان درجه ایمان ده میباشند و اگر نباشند بلا نازل میشود و زمین به تزلزل درمیآید.
امّا اینکه بگوییم لازمه این افراد این است که حتماً رجال الغیب باشند و در خدمت امام زمان علیهالسلام و کسی اینان را نشناسد و با طی الارض سیر و سفر کنند و امثال این مطالب، احتیاج به تعمّق و تبیین بیشتر دارد تا جایی که اینان را ضَنائن الله گفتهاند که خداوند شناخته شدن آنان را دریغ میدارد.
صد هزاران پادشاهان نهان **** سرفرازاناند ز آن سوی جهان
نامشان از رشکِ حق پنهان بماند **** هر گدایی نامشان را بر نخواند (مثنوی 2/932-931)
قوم دیگر سخت پنهان میروند **** شُهره خلقانِ ظاهر کی شوند؟
این همه دارند و چشم هیچ کس **** بر نیفتد بر کیاشان یک نفس
هم کرامتشان هم ایشان **** در حرم نامشان را نشنوند ابدال هم (مثنوی 3/3106-3104)
پس اولیاء مخفی که نام و شهرت و ریاست و … ندارند در همه زمانها بودند و هستند و خواهند بود و هیچ بُعدی ندارد که خداوند آنان را همانند میخ در زمین سبب آرامش زمین قرار دهد و موجب دفع بلا از اهل بشوند و برکت از آنان نازل گردد. پس اگر بگوییم حداقل چهار مؤمن کامل، یا سلمانها و لقمانها در هر عصر و زمان به حقیقت نوعیه اوتاد نامیده شوند به صواب باشد.
غیرتِ حق پردهیی انگیخته است **** سِفلی و عِلوی به هم آمیخته است (مثنوی 6/2615)