وبلاگ

مقام توابین

۱- اشاراتی به معانی

توّاب: توبه پذیر، پذیرنده، بسیار بخشایندۀ گناه.

۲- اشاراتی از قرآن

۱- فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إنَّهُ کٰانَ تَوّٰاباً: آنگاه با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش‌خواه که او بی‌گمان، بسیار توبه پذیر است. (نصر: ۳)

۲- إِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَوّٰابیٖنَ: همانا خداوند توبه‌کاران را دوست می‌دارد. (بقره: ۲۲۲)

۳- فَتَلَقّٰی آدمُ مِنْ رَبِّه کَلِمٰاتٍ فَتٰابَ عَلَیْهِ اِنَّهُ هُوَ التَوّٰابُ الرَّحیٖمُ: آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی را فراگرفت و (پروردگار) از او درگذشت که او بسیار توبه پذیر بخشاینده است. (بقره: ۳۷)

۴- وَ أرِنٰا مَنٰاسِکَنٰا وَ تُبْ عَلَیْنٰا إنَّکَ أنْتَ التَّوّٰابُ الرَّحیٖمُ: (ابراهیم و اسماعیل به خداوند گفتند) شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبۀ ما را بپذیر، بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی.  (بقره: ۱۲۸)

۵- إلَّا الَّذیٖنَ تٰابُوا وَ أصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولٰئِکَ اَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أنا التَّوّٰابُ الرَّحیٖمُ: جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند که آنان را می‌آمرزم و من توبه پذیر بخشاینده‌ام. (بقره: ۱۶۰)

۶- أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبٰادِه وَ یَأخُذُ الصَّدَقٰاتِ وَ أَنَّ اللهَ هُوَ التَّوّٰابُ الرَّحیٖمُ: آیا ندانسته‌اند خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه پذیر بخشاینده است؟ (توبه: ۱۰۴)

۷- وَ لَوْ أَنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جٰاءوُکَ فَاسْتَغْفَروا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّٰاباً رَحیٖماً: اگر آنان هنگامی‌که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند. (نساء: ۶۴).

۳- اشاراتی از احادیث

۱- امام صادق علیه‌السلام: «محبوب‌ترین بندگان خدا، در پیشگاه خداوندی، نیکوکار توّاب (بسیار توبه‌کننده) است.» (وسایل الشیعه ۶/۳۶۹)

۲- زید شحّام گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمود:‌ «پیامبر هر روز هفتاد مرتبه به‌سوی خداوند عزوجل توبه می‌کرد.» گفتم: «استغفرالله و أتوب إلیه» می‌گفت؟ فرمود: «نه» ولیکن می‌گفت: «أتوب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ٔإلی الله» (توبۀ انبیاء از گناه نبوده بلکه از هم‌نشینی با مردم و امور مباح و مسائل ظاهری دنیا بوده.) (اصول کافی ۴/۱۸۳)

۳- امام علی علیه‌السلام: «توبه، رحمت را فرود می‌آورد.» (غررالحکم، ح ۱۰۶۹)

۴- پیامبر صلی‌الله علیه و آله: «چیزی نزد خدا محبوب‌تر از مرد توبه‌کار یا زن توبه‌کار نیست.» (بحارالانوار ۶/۲۱)

۵- پیامبر صلی‌الله علیه و آله: «هرآینه شادی خداوند از توبۀ بندۀ خود بیشتر است تا شادی نازایی که بچه می‌آورد و گم‌کرده‌ای که گمشده خود را می‌یابد و تشنه‌ای که به آب می‌رسد.»  (کنزالعمّال، ح ۱۰۱۶۵)

۶- امام علی علیه‌السلام: «دوری از گناهان عبادت توّابین (بسیار توبه‌کنندگان) است.» (غررالحکم، ح ۱۷۵۸)

۷- پیامبر صلی‌الله علیه و آله: «اگر نشان توبه در توبه‌کننده آشکار نشود توبه نکرده است.» (جامع الاخبار، ص ۲۲۶)

۸- امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «توبه بر چهارپایه استوار است: پشیمانی در دل، آمرزش‌خواهی به زبان، عمل کردن با اعضای بدن و تصمیم بر بازنگشتن به گناه.»  (بحارالانوار ۷۱/۸۱)

۹- امام هادی علیه‌السلام: «توبۀ نصوح این است که باطن، هم چون ظاهر و بهتر از آن شود.» (بحارالانوار ۶/۲۲)

۱۰- امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «هرکس توبه کند، خداوند او را می‌آمرزد و به‌جای‌جای زمین دستور داده می‌شود که آبروی او را حفظ کنند و عیب‌هایش را بپوشانند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال برایش نوشته‌اند از یاد آنان برده شود.» (بحارالانوار ۶/۲۸)

۴- نکته‌ها

* انسان وقتی گناه می‌کند، بعد از گناه به خودش می‌آید و حس می‌کند که اشتباه کرده، لذا پشیمان می‌شود. چون آنچه محبوب بوده نزد خداوند، ضدّش را آورده است. پس نادم می‌شود و جای این ندامت، در دل است. همیشه توبه از گذشته است نه از آینده. لذا در مقام تلافی برمی‌آید. پس اراده می‌کند که اعمال ناشایست را ترک و با توبه، گذشته را جبران کند.

پشیمانی، خودش توبه است. نفسِ پشیمانی، توبه است و گاهی در توبه، لفظ به کار می‌رود، مثل حضرت یونس: «لا اِله الّا انتَ سُبْحٰانَکَ اِنّٖی کُنْتُ مِنَ الظٰالِمیٖنَ».

گاهی همان حال پشیمانی و توجهی است که به خرابی می‌کند، بدون آنکه لفظی بیان کند. لذا از درون استغفار و معذرت‌خواهی می‌نماید.

* خدا «توّاب» است، معنایش این است که بسیار بسیار می‌آمرزد و بنده هم اگر به این برسد، همین صفت شامل حال او می‌شود. لذا خداوند می‌فرماید: «وَ اللهُ یُحِبُّ التَّوّٰابیٖنَ: خداوند دوست می‌دارد افرادی از مردم را که بسیار توبه پذیرند.»

* ازآنجایی‌که انسان، عصمت ندارد و همیشه در معرض خطر است، لزوم توبه از بنده و عنایت توبه پذیری از حق، عام است. لذا در سورۀ نور فرمود: «تُوبُوا إِلی اللهِ جَمیٖعاً أَیُّهَا المُؤمِنُونَ: بازگردید به‌سوی خداوند، همگی ‌ای مؤمنان.»

بعد خداوند می‌فرماید: «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: شاید رستگار شوید.» این آیه فرمان عام دارد و اگر کسی مصداق واقعی بازگردیدن از مخالفت به موافقت را بیاورد، رستگار است. این‌که خداوند فرمود «شاید» به این علّت است که گروه‌هایی توبه‌شان حقیقی نیست و هم اینکه همه باهم توبه نمی‌کنند.

توابیّت خدا، فیض دائمی است؛ حجاب از طرف بنده است.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: خدا به سبب توبۀ بندۀ مؤمن، شادمان‌تر از مردی است که در زمینی بی‌آب‌وعلف فرود آید و شترسواری‌اش که حامل آب و خوراک اوست در کنارش باشد. او سر به زمین می‌گذارد، مدت کوتاهی به خواب می‌رود و بعد بیدار می‌شود می‌بیند شتر و اثاثیه‌اش رفته، به جستجوی آن‌ها می‌پردازد. دیگر گرما و تشنگی به او فشار می‌آورد و می‌گوید بروم به‌جای خود بازگردم و بخوابم تا بمیرم.

پس این بنده سرش را روی بازویش می‌گذارد تا مرگش فرارسد. می‌خوابد و وقتی‌که از خواب بیدار می‌شود می‌بیند شتر و آب و اثاثیه‌اش در کنارش است و خیلی خوشحال می‌شود. خداوند از توبۀ بندۀ مؤمن خوشحالی‌اش از خوشحالی این مرد با دیدن شتر و اثاثیه‌اش بسیار بیشتر است.

* وقتی خداوند توبۀ آدم را پذیرفت، فرمود: «ای آدم! توبه را برای فرزندانت میراث قرار دادم. هرکس مرا بخواند او را اجابت می‌کنم، هم چنان‌که تو را اجابت کردم. هرکس از من آمرزش بخواهد از او دریغ نمی‌ورزم، چون من قریب و مجیب هستم.» («قریب» یعنی نزدیک، «مجیب» یعنی اجابت‌کننده) این‌ها از صفات حق هستند که در قرآن آمده: اِنّه قریبٌ مُجیٖب

خدا خوشحال می‌شود که کسی بازگشت کند. معنای توبه بازگشت از عمل بد است از هر بنده‌ای که برمی‌گردد، خوشحال می‌شود. حضرت ابراهیم به خداوند عرض می‌کند: «أَنْتَ التَّوّٰابُ الرَّحیٖم: تو بسیار آمرزنده و مهربانی.»

* شخص گناه می‌کند، توبه می‌کند. امام صادق علیه‌السلام فرمود: کدام‌یک از ماست که به گناه بازگشت نمی‌کند؟ بعد فرمود: خداوند بنده‌ای را که گناه مرتکب می‌شود و توبه می‌کند، دوست دارد.

* از آثار توابیّت خدا این است که دو فرشته‌ای را که اعمال خوب و بد را می‌نویسند، کاری می‌کند که این دو از یادشان برود و آنجایی که بنده گناهی در آن مکان کرده، ضبط اماکن و فیلم‌های آنجا را پوشیده می‌دارد و وقتی بنده با خدا دیدار می‌کند در آن‌وقت هیچ گناهی بر او نباشد.

چون خداوند توّاب است، کاری می‌کند که هم موکّلین گناه بنده را از یاد ببرند و هم مکانی که در آن گناه کرد.

* چرا بنده از حق فاصله می‌گیرد؟ به خاطر معصیت. معصیت در درازمدت غفلت می‌آورد. بعد قلب مثل آهن زنگار زده می‌شود.

وقتی بنده متوجه می‌شود،‌ پشیمان شده و بر گذشته‌اش تأسف می‌خورد و غمناک می‌شود. به این فکر می‌افتد که گذشته‌اش را جبران کند. این عمل یعنی جبران کردن فی‌الجمله یک علمی هم می‌خواهد. چون اگر غافلِ کامل باشد، دوباره به معصیت رجوع می‌کند.

علم به این‌که من باید پشیمان شوم، از مخالفت به موافقت برگردم و این هم اختیار عبد است.

* سنّت خداست که به بازگشت کننده و رجوع کننده به خودش، پذیرش کامل دارد. لذا در قرآن در سورۀ نور آیۀ ۳۱ امر فرموده: «تُوبُوا إِلی اللهِ جَمیٖعاً»

انبیاء گناه نمی‌کنند، بلکه ترک اولی دارند و رجوع می‌کردند مثل آدم علیه‌السلام و یونس علیه‌السلام.

* تأخیر توبه، خود آفت بزرگی است. لازمۀ تأخیر این است که به ایمان لطمه وارد می‌شود و ازیک‌طرف خداوند می‌فرماید: همه توبه کنید. بعد این توبه را به تأخیر می‌اندازد. لذا می‌گوییم هرچه انسان جوان‌تر است، زودتر می‌تواند از کارش منفعل شود. ولی هرچه که پیرتر شود کارش در رجوع به‌حق دیرتر می‌شود، چون نمی‌تواند ملکاتش را از خودش دور کند.

* در روایت است انسان‌ که به ۴۰ سالگی می‌رسد، شیطان دستی به صورتش می‌کشد و می‌گوید: «خوش به حالتان‌ که رستگار نشدید.»

* فاصله میان عمل حضرت آدم و رانده شدنش و توبه کردن او سه ساعت بیشتر نبوده است. ما می‌گوییم: چون القائات زیاد است چنان‌که القائات نفس امّاره،‌ آدم را وسوسه کرد و گول زد. حال که ذهن ما از القائات خطورات منفی و فکر پریشانی که بر ما مستولی می‌شود و ما را مقصر و غافل می‌کند، خالی نیست؛ پس باید یک حال توبه داشته باشیم.

* رسول خدا صلی‌الله علیه و آله اشرف مخلوقات می‌فرماید: بر دل من پرده افکنده می‌شود تا جایی که من شب و روز هفتاد بار استغفار می‌کنم. در بعضی روایات بجای ۷۰، عدد ۱۰۰ آمده است.

پیغمبر با آدم‌هایی که هم‌نشین می‌شود، غذایی که می‌خورد، با زنانش هم‌نشین می‌شود، کلّ مباحاتی که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله با خلق دارد؛ به ما می‌آموزد که من دارم طلب آمرزش می‌کنم.

پاداش رسول خدا از رسالت چیزی کم نمی‌شود. ولی پیغمبر ساعاتی را که با خلق می‌نشیند، پیغمبر را خسته می‌کند.

* نمی‌گوییم ما قمار می‌کنیم، زنا می‌کنیم، دزدی می‌کنیم … اما برای سالکینی که چند سال سلوک کردند، خطورات، نقص است. هرچه بر کمالات انسان افزوده می‌شود از نقص کم می‌گردد.

انتقال از نقصان به کمال، خود نوعی رجوع و بازگشت است. این بازگشت و رجوع، خودش توبه است.

* در قرآن، سورۀ مطففین آیۀ ۱۴ آمده: «کلّٰا بَلْ رٰانَ عَلیٰ قُلُوبِهِمْ مٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ» در ابتدای آیه آمده: «کلّاً؛ نه چنین است (چنین نیست) بلکه اعمالشان چون زنگاری بر دل‌هایشان نشسته است.» منظور این است که ازدیاد زنگار، مانع توبه و بازگشت است.

* ما دربارۀ مستحبّات و مکروهات و مباحات صحبت نمی‌کنیم. در توبه منظور ما محرمّات و واجبات است. در کتاب راه سعادت از امام صادق علیه‌السلام روایت آوردیم که اگر کسی شقی باشد و به زیارت امام حسین علیه‌السلام برود، خدا او را سعید می‌کند؛ یعنی این‌قدر زیارت اباعبدالله در پذیرش تأثیر دارد.

* موضوعی است که «حسنات الاَبرار سیئات المقرّبین»، کسی که درجۀ ۱۰ ایمان را داراست و کسی که در درجۀ ۵ ایمان هست. کاری که این درجۀ ۵ می‌کند برای درجۀ ۶ گناه است و این اختلاف فهم و درک است.

* مردم چون مرتد شدند، توفیق توبه پیدا نکردند. افرادی در کربلا آمدند و توبه نکردند. چون زنگار بعضی از اعمال این‌قدر زیاد بود که توفیق رجوع از مخالفت به موافقت نصیبشان نمی‌شد.

حضرت ابراهیم علیه‌السلام و اسماعیل علیه‌السلام وقتی پایه‌های خانۀ کعبه را می‌ساختند، گفتند: پروردگارا، از ما بپذیر … توبۀ ما را بپذیر بی‌گمان تویی که (التوّاب الرّحیم)؛ توبه پذیر مهربانی (بقره: ۱۲۸) پس خطاب دو پیامبر خداوند به این صفتِ «بسیار توبه پذیر» درسی می‌دهد برای همگان ‌که درهرحال رجوع از عمل گذشته کنند، هرچند آن شخص، پیامبر باشد.

* در سورۀ بقره آیات ۳۶ و ۳۷ می‌فرماید: «شیطان آدم و حوّا را فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت. آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فراگرفت «فتاب علیه» پروردگار از او درگذشت که او التوّاب الرّحیم: بسیار توبه پذیر بخشاینده است.»

* در سورۀ بقره آیۀ ۵۴ خداوند دربارۀ گفتۀ حضرت موسی به قومش، فرمود: «یاد کنید آنگاه‌که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با پرستش گوساله، بر خویشتن ستم رواداشتید. پس وبوا: به درگاه پروردگار خود توبه کنید… آنگاه خداوند از شما درگذشت که او التوّاب الرّحیم: توبه پذیر بخشاینده است.»

موسی نشانی که از خداوند به قومش می‌دهد دو صفت است که اوّلی «توّاب» است، چه آن‌که قومش بسیار سرکش، اشکال‌تراش، نمک‌نشناس و… بودند که در همۀ افکار و اعمال، سر از گناه درمی‌آوردند.

یکی از گروه‌ها که خداوند بعدازآنکه برهان‌ها و رهنمودهای فرو فرستاده‌شده مانند تورات را پنهان می‌دارند، لعنت خود و لعنت کنندگان را به آن‌ها می‌فرستد. سپس می‌فرماید: «مگر کسانی که توبه کردند و به اصلاح کار خود پرداختند و پوشیده‌ها را روشن بیان داشتند فَأُولٰئِکَ اَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أنَا التَّوّٰابُ الرَّحیٖمُ: آنان را می‌آمرزم و من توبه پذیر بخشاینده‌ام.»

* خداوند در سورۀ توبه آیۀ ۱۰۴ خطاب به همۀ مسلمانان می‌فرماید: «آیا ندانسته‌اند که خداوند از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و هُوَ التَّوٰابُ الرَّحیٖمُ: و او توبه پذیر بخشاینده است؟»

این خطاب، بسیار مشوّق برای همگان در رجوع به‌حق است که «ألم یَعلَمُوا: آیا ندانسته‌اند» مفهومش این است که ادراک باطنی عموم نسبت به توابیّت خداوند، ضعیف است و ظاهر کار به اعمال منفی و ناپسند مشغول می‌باشند.

* یک سوره در قرآن به نام توبه است و مسائلی در ارتباط با آمرزش‌خواهی و آمرزش پذیری را عنوان کرده است. ازجمله سه نفر که از جنگ تبوک تخلّف کردند که زمین با همۀ وسعتش بر آنان تنگ شد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به‌سوی او نیست. پس خداوند «التوّاب الرّحیم: بسیار توبه پذیر و بخشاینده است» (توبه: ۱۱۸)

در واقع حق‌تعالی راه را برای همۀ افراد باز می‌کند حتّی اگر آخرین لحظاتی باشد که روح از بدن می‌خواهد جدا شود، درب توبه پذیری مفتوح است؛ حالا می‌خواهد هرکس که باشد و گناه، هرچه که باشد.

* خداوند خطاب به مؤمنان پس از ناپسند شمردن گمان بد و تجسّس درباره مردم و غیبت نمودن (که همانند آن است که گوشت برادر مردۀ مؤمن را بخورد)، می‌فرماید: «از خداوند پروا کنید که اللهَ توابٌ رحیم: خداوند توبه پذیری بخشاینده است.» (حجرات: ۱۲)

* در سورۀ نساء آیۀ ۱۶ می‌فرماید: «هرکس از مسلمانان عملی ناشایست (مانند زنا) مرتکب شوند چه زن و چه مرد، آنان را به سرزنش و توبیخ بیازارید، پس اگر توبه کردند، دیگر به آن‌ها متعرض نشوید که الله کان تواباً رحیماً: خداوند توبه پذیری بخشاینده است.»

* سپس در آیۀ ۶۴ سورۀ نساء فرمود: «ای پیامبر! ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آن‌که به اذن خداوند از او فرمان‌برداری کنند و اگر آن هنگامی‌که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند، پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست، هرآینه الله تواباً رحیماً: خداوند را توبه پذیر بخشاینده می‌یافتند.»

خداوند به‌طور مطلق فرمود: «اوست که یُقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبٰادِه: آمرزندۀ گناه و پذیرندۀ توبه است.» (شوری: ۲۵) «غٰافِرُ الذَنْبَ وَ قٰابِلُ التَّوْبَ: آمرزندۀ گناه و پذیرندۀ توبه است.» (غافر: ۳)

ازاین‌جهت پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: خداوند عزوجل برای قبول توبۀ بدکاران، شب تا به‌روز و برای بدکاران، روز تا به شب دست خود را می‌گشاید تا آنگاه‌که خورشید از مغرب بدمد. (صحیح مسلم ۸/۱۰۰)

یعنی راه قبول و پذیرش کاملاً باز است و چون توبه کرد، «توبه‌کنندۀ از گناه، مانند بی‌گناه است.» (حدیث پیامبر، سنن ابن ماجه، شمارۀ ۴۲۵۰)

و پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «هرکس پیش از آن‌که مرگ را ببیند توبه کند خداوند از او می‌پذیرد.»   (کافی ۲/۶۴۰)

* یکی از اسماء الهی «واسع المغفرة» است (نجم: ۳۲) چون بدی در نوع آدمیان حاکم و غالب است و عصمت ندارند و از لوازم زندگی بشری، سستی، نقصان، نسیان، ضعف اراده و غلبۀ شهوات است. پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «مؤمن مانند خوشه‌ای است که گاهی برمی‌گردد و گاهی کج می‌شود.» (راه روشن ۷/۱۰۴) همه احتیاج مبرم به فضل آفریدگار دارند نه عدل او؛ زیرا که در میزان عدل، کسی را یارای جواب‌گویی نیست. پس وسعت آمرزش گستردۀ حق‌تعالی که همان رحمت عامه و فضل بی‌نهایت است شامل حال بنده می‌شود.

پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «همۀ فرزندان آدم، گناهکارند و بهترین گناهکاران، توبه‌کنندگانِ آمرزش خواهند.» (سنن ابن ماجه، شمارۀ ۴۲۵۱۰)

* از تعابیر ظریف که برای توبه شده، وصله زدن است؛ یعنی مؤمن بر اثر گناهان، ضعیف می‌شود و سپس به فکر توبه می‌افتد. پس خرابی و پارگی را وصله می‌زند و می‌دوزد تا ترمیم شود.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «مؤمن ضعیف، وصله زننده است. بهترین آنان ‌کسی است که در حال وصله زدن بمیرد.»‌ (مجمع الزوار ۱/۲۰۱)

* عمدۀ کار، استقامت در ظهور پشیمانی و عدم رجوع به کارهای ناپسند گذشته است. شخص متلوّن استقامت ندارد. قاعدۀ تسویف از نفس این است که حالت توبه را به فردا و فرداها حواله می‌کند که این نفس مسَوِّله نامیده می‌شود. این بسیار خطرناک است چراکه هر آن احتمال دارد مرگ گریبان او را بگیرد و یا به چیزی دچار شود که مانع از سکونت و عزم شود. گرچه خداوندِ توّاب، اسباب بسیاری را برایش فراهم می‌کند و در مقام جبرانِ شکستگیِ او برمی‌آید و لکن خودش حریف نفس نشده و کارش به ناامیدی کشیده می‌شود و کار خطا برایش عادت می‌شود. پس گناه نقد و توبه، حالت نسیه می‌گیرد.

* خداوند به پیامبر فرمود: «تا تو در میان آن‌ها هستی خداوند آن‌ها را مجازات نخواهد کرد و تا استغفار می‌کنند خداوند عذابشان نمی‌کند.» (انفال: ۳۳)

بعد از وجودِ مقدسِ پیامبر، «آمرزش‌خواهی» را خداوند در منع از عذاب برشمرده است. بله اگر استغفار قلبی درست باشد حتماً کلام حق برای شخص مصداق پیدا می‌کند؛ گرچه نوع بشر به استغفار زبانی که شاید لقلقه‌ای بیش نباشد، عادت پیدا کردند ولی بازهم (به‌اندازۀ کمیت مثلاً ۲۰ درصد برای گوینده) بی‌اثر نخواهد بود که بسیار توبه پذیری این را هم شامل می‌شود. در دعایی ائمه علیه‌السلام به ما یاد داده‌اند که بگوییم: «یا من یَقبِلُ الیسیر و یعفوا عَنِ الکثیر: ای خدایی که کم را می‌پذیری و از بسیاری گناهان می‌گذری و عفو می‌کنی.»

* کار بنده تائب به‌جایی می‌رسد که خود مظهر توابیّت حق می‌شود و حق‌تعالی او را دوست می‌دارد؛ «اللهُ یُحِبُّ التَّوّٰابیٖنَ: خداوند بسیار توبه‌کنندگان را دوست می‌دارد.» (بقره: ۲۲۲)

همین یک آیه که دربارۀ بندۀ تائب، گویای مقام توّابین است که خودش بسیار توبه پذیر است و آن‌هایی که این صفت را دارا هستند دوست می‌دارد. قوم حضرت موسی علیه‌السلام بسیار خطاکار و بدقِلِق و مُصرّ در خواسته‌هایشان بودند که اصلاً به صلاحشان نبود (مانند دیدن خدا به چشم ظاهر). آن‌ها فرمایشات موسی را قبول نمی‌کردند ولی موسی علیه‌السلام راه را بر آنان نمی‌بست و می‌فرمود توبه کنید که خداوند توّاب و بخشاینده است. (بقره: ۵۴)

* ملائکه گناه را یک سیئه، اما نیکی را مضاعف و ده برابر می‌نویسند. «و إِنْ تَکُ حَسَنَهً یُضٰاعِفْهٰا: اگر کار نیکی کرده باشند آن را مضاعف می‌کند.» (نساء: ۴۰) «مَنْ جٰاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثٰالِهٰا: کسی که نیکی آورد، پس برای او ده برابر باشد.» (انعام: ۱۶۰)

این از رحمت واسعه است که ترازوی خوبی‌ها به نحوی سنگین باشد تا بندگان مورد آمرزش و بخشایندگی او قرار گیرند.

خداوند به هر حکمتی و سببی می‌خواهد توّابیت خود را شامل حال بنده کند، برای درد گناه، اسبابِ آوردن درمان‌ها را فراهم می‌کند تا تائب از عمل گذشته‌اش رجوع واقعی کند. خدا، باب توبه را برای شیطان مسدود و برای آدم علیه‌السلام مفتوح کرد. چراکه آدم گول وسوسۀ شیطان را خورد و احتمال درستی رأی او را می‌داد ولیکن بعد فهمید که شیطان دروغ گفته است. بله «وَ یَعْفُو عَنْ کَثیٖرٍ: آنچه خداوند عفو  می‌کند بیشتر است.» (شوری: ۳۰)

* آنچه در دنیا بسیار توبه پذیری را شامل حال بندگان می‌کند، به‌مراتب و درجات بیشتر، در قیامت این صفت اجرا می‌شود. به عبارتی، اگر یکی در دنیا ببخشد، ۹۹ تا در قیامت می‌بخشد. چون خدا، «رحمان» در دنیا ولی «رحیم» در آخرت است. از رحمتش یکی در دنیا به ظهور می‌رسد ولی ۹۹ تای آن در قیامت تجلّی می‌کند.

زنی غامدّیه، خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله رسید و عرض کرد: «زنا کرده‌ام، مرا پاک کن» پیامبر او را بازگردانید. روز بعد آمد گفت: «آبستنم» پیامبر فرمود: «بازگرد تا بزایی.» چون زایید با کودک نزد پیامبر آمد. فرمود: «بازگرد تا بچه شیر کامل بخورد.» بعد از ۲ سال درحالی‌که در دست کودک تکه نانی بود او را آورد. عرض کرد: «او را از شیر بازگرفته‌ام.» پیامبر صلی‌الله علیه و آله بچه را به مسلمانی داد و بعد گودالی تا سینه کَند تا حکم سنگسار بر وی اجرا شود. بعد فرمود: «به خدایی که جان من در قبضۀ قدرت اوست، این زن توبه‌ای کرد که اگر باج‌گیر چنین توبه‌ای کند آمرزیده شود». (صحیح مسلم ۵/۱۲۰) این حکایت گویایی از مظهر توابیّت پیامبر صلی‌الله علیه و آله را می‌رساند، اولاً اقرار ابتدایی او را رد کرد و سپس اجرا را تا دو سال به تأخیر انداخت و زن هم چنان آمادۀ پاک شدن بود تا اینکه با پای خودش آمادۀ سنگسار شد. پس از اجرای حکم فرمود: او آمرزیده شد؛ یعنی اگر بنده‌ای عقوبت الهی را در دنیا تقبّل کند، خداوند رحیم آمرزش خود را شامل این بندۀ مُقِّر می‌کند که بچه‌ای زنازاده آورده است.

مولانا می‌گوید:

بازَت آن توّابِ لطف، آزاد کرد **** توبه پَذیرفت و شما را شاد کرد. (مثنوی ۳/۲۸۷۱)

اما لطف و کرم خداوند توبه پذیر شامل حال تو شد و از بند اسارتِ آن آزادت کرد، توبۀ شما را پذیرفت و شما را شاد کرد.

بازَت آن توّاب، بگشاد آن گِرِه **** گفت: هین، بگریز، روی این سو مَنِه (مثنوی ۳/۲۸۷۷)

ولی خداوند توبه پذیر گره از کار شما گشود و شما را از بند هوی و هوس رهانید و فرمود به هوش باشید و فرار کنید و دیگربار، طرف هوی و هوس پیدایتان نشود.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.