وبلاگ

مقام مستغفرین

۱- اشاراتی به معانی

استغفار: طلب آمرزش، آمرزش و بخشایش خواستن.

مُستغفِر: آمرزش خواهنده.

۲- اشاراتی از قرآن

۱- وَ مٰا کٰانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أنْتَ فیٖهِمْ وَ مٰا کٰانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ: خداوند آن‌ها را تا تو در میان آنان هستی عذاب نمی‌کند و خداوند آن‌ها را عذاب نمی‌کند تا آمرزش می‌خواهند. (انفال: ۳۳)

۲- وَ بِالأسْحٰارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ: (متّقین) در سحرگاهان آمرزش می‌خواستند. (ذاریات: ۱۸)

۳- …فَأعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شٰاوِرْهُمْ فِی الأمْرِ… : (ای پیامبر) آنان را ببخش و برای ایشان آمرزش بخواه و با آن‌ها در کار رایزنی (مشورت) کن. (آل‌عمران: ۱۵۹)

۴- فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إنَّهُ کٰانَ تَوّٰابًا: پس با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش‌خواه که او بی‌گمان بسیار توبه پذیر است. (نصر: ۳)

۵- یُوسُفُ أعْرِضْ عَنْ هٰذٰا وَاسْتَغْفِریٖ لِذَنْبِکَ… : ای یوسف از این ‌رویداد روی بگردان و ای زن، تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه. (یوسف: ۲۹)

۶- فَاصْبِرْ إنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ… : شکیبایی کن که وعدۀ خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه. (غافر: ۵۵)

۳- اشاراتی از احادیث

۱- امام علی علیه‌السلام: «خود را به استغفار معطّر کنید تا بوی بد گناهان رسوایتان نسازد.» (بحارالانوار ۶/۲۲)

۲- امام صادق علیه‌السلام: «همانا استغفار جامع‌ترین دعا است.» (بحارالانوار ۹/۲۸۳)

۳- امام علی علیه‌السلام: «استغفار خوب گناهان را نابود می‌کند.» (مستدرک الوسائل ۲/۳۴۶)

۴- پیامبر صلی‌الله علیه و آله: «همانا برای دل‌ها زنگارهایی همانند زنگار مس موجود است، با استغفار آن را بزدائید.» (سفینة البحار ۲/۳۲۲)

۵- پیامبر صلی‌الله علیه و آله: «اقسام بلاها را با استغفار دفع کنید.» (مستدرک الوسائل ۱/۳۸۷)

۶- پیامبر صلی‌الله علیه و آله: «بنده از عذاب خدای عزوجل ایمن است تا وقتی‌که از خدای عزوجل استغفار کند.» (مسند احمد ۶/۲۰)

۷- امام صادق علیه‌السلام: «همانا خدا چون خوبی بنده‌ای را خواهد، او چون گناه کند به دنبال آن گناه، گرفتاری به او می‌رساند و استغفار را به یاد وی می‌آورد.» (بحارالانوار ۵/۲۱۷)

۸- امام علی علیه‌السلام: «تعجب دارم از کسی که نومید (از رحمت) خداست درحالی‌که نجات یعنی استغفار با اوست.» (مستدرک الوسائل ۲/۳۴۶)

۹- امام صادق علیه‌السلام: «هرکس به هنگام خواب ۱۰۰ بار استغفار کند شب را به‌ روز آورد درحالی‌که همۀ گناهانش بریزد هم چنان‌که برگ از درخت ریخته شود و صبح کند درحالی‌که گناهی بر او نباشد.» (سفینة البحار ۲/۳۲۲)

۱۰- امام صادق علیه‌السلام: «همانا رسول خدا در هر شب و روز ۱۰۰ بار به‌سوی خدا استغفار می‌کرد بااینکه گناهی نداشت.» (سفینة البحار ۲/۳۲۳)

۴- نکته‌ها

* انسان فقر ذاتی دارد و ممکن‌الوجود است، چون عصمت ذاتی ندارد در معرض آفات و آزمایش و به تعبیر واضح‌تر «گناه» قرار می‌گیرد. این گناه می‌خواهد چه کبیره یا صغیره باشد و انجام کار چه به‌عمد یا سهو باشد.

نداشتن عصمت ذاتی سبب می‌شود با فقر ذاتی‌ای که دارد در ذهن و عمل اشتباه کند و کار خطایی انجام داده و مجرم شود.

* اثر سوء کار خطا گاهی جزئی و گاهی کلی است و رسوایی آن آن‌قدر زیاد می‌شود تا اینکه بوی بد آن به مشام دیگران برسد و سنگینی و غلظت آن دیگران را ناراحت کند.

به‌هرتقدیر، راه توبه را خداوند بر کسی نبسته و طلب آمرزش را برای همگان باز نموده است. موضوع تعداد گناه و تعریف آن نیست، بلکه موضوع این است که بعد از فکر و عمل ناپسند، در پی چاره‌جویی و مداوا و ترمیم و جایگزین کردن حسنه به جای سیئه باشد، شخص آمرزش خواهنده بنگرد که چطور و با چه زبان و فکر و عملی استغفار می‌کند و به نتیجه می‌رسد و حق‌تعالی هم که رحمت واسعه‌اش مقدّم بر غضب او و فراگیر است بخشش را با بخشایش خاص نصیب او می‌کند.

* خداوند، مستغفر را دوست می‌دارد لذا مهلت می‌دهد و نوشتن نامۀ اعمال را به ملائکۀ کاتب دستور داده که زود ننویسند و از آن‌طرف، اگر شخص مجرم، اقبال کرد که طلب آمرزش می‌خواهد سریعاً برای او خط محوکننده بر کار خرابش می‌زنند و پاک می‌نمایند.

* حضرت موسی به خداوند عرضه داشت: «خدایا نجات می‌خواهم. فرمود: نجات از آتش؟ گفت: آری. فرمود: این برای کسی است که استغفار کند در شب قدر.» (آداب الصلاۀ ۱/۳۳۴)

از این حدیث قدسی معلوم می‌شود که شب قدر موضوعیت دارد و اگر کسی آمرزش‌خواهی کند حتماً نجات از آتش جهنّم پیدا می‌کند و این دلیل است که راه مفتوح است.

* پس آنچه انسان در گذشته، کاری کرده و از دست ‌داده برای تدارک و ترمیم و مداوا با استغفار جبران می‌شود.

در این مسئله اگر جرم حتمی، از حقوق مردم بوده با نوعی طلب حلیّت از صاحبانش، آن حق را ادا کند. اگر طلب حلیّت به مشکلات و فتنۀ دیگری تبدیل می‌شود، برای آن شخص دعا کند و عمل صالح برایش انجام دهد تا ان‌شاءالله اثر سوء آن اشتباه از بین برود. اگر این گناه نسبت به خداست، استغفار در هر ساعت و روز و در هر مکان و زمان خوب بوده اگر سرعت در استغفار به خرج داده شود بهتر است.

* امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «استغفار، درجۀ علیّین است و آن شش معنا و حقیقت را در بر دارد. اول: پشیمانی بر گذشته، دوم: تصمیم بر ترک آن عمل، سوم: ادا حقوق مردم، چهارم: هر عمل واجب که ضایع‌شده ادا کند، پنجم: گوشتی که از معصیت بر تن روییده، با حُزن از بین ببرد، ششم: چنانکه لذت معصیت را چشید به بدن رنج طاعت را بچشاند.» (اسرار الصلاة، ص ۵۹)

پس معلوم می‌گردد هرچه در دایره گناهی واقع در همان محدودۀ کار، طلب آمرزشی انجام گیرد و هرچه این مراحل به اکمال انجام گیرد آثارش بیشتر و انسان به درجات عالیه می‌رسد.

* یکی از مشکلات بعضی نفوس، اصرار ورزیدن بر کار اشتباه است. چون اصرار، راه آمرزش را می‌بندد و زمینه را برای تکرار جرم باز می‌کند. این موضوع بر اهل‌فن پوشیده نیست که زبان استغفار گویی نمی‌تواند جلوی اصرار بر گناه را مسدود کند، چون اصرار تخلیه نیست و قدرتِ صرفِ لسانِ آمرزش طلبی، نمی‌تواند این مشکل را حل کند مگر اینکه با عنایت برطرف شود.

امام باقر علیه‌السلام فرمود: «اصرار این است که آدمی گناهی مرتکب شود و استغفار نکند و نفس خود را برای توبه از آن گناه آماده نسازد.» (اسرار الصلاة، ص ۷۳)

از آن‌طرف خداوند الحاح بنده را در نیازمندی و اقرار و اعتراف، دوست می‌دارد و می‌خواهد به‌نوعی به او نزدیک شود تا رحمت و بخشش را نصیب او کند و او را وارد در زمرۀ مستغفرین و توّابین نماید.

* اگر در موضوع طلب آمرزش، سوءظنی دراین‌بین به میان بیاید، سبب می‌شود که از سرعت رجاء بکاهد و آب را گِل‌آلود کند. پس نسبت به حق‌تعالی باید حُسن ظن داشته باشد که حتماً می‌آمرزد و سیئات را تبدیل به حسنات نموده و لوح نفس را صاف می‌کند.

* تازه، بعضی ملائکه کارشان استغفار برای مؤمنین است و انسان‌ها خبر ندارند. واقعاً این یک لطف خاص و عنایت ویژه است. ما خوابیم و فرشتگان طلب آمرزش برای ما می‌کنند. چه نعمتی از این بالاتر!

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هر مؤمنی که صبحگاهان مریضی را عیادت کند تا عصر ۷۰۰۰۰ فرشته به دنبال او حرکت می‌کنند، پس چون بنشیند رحمت او را فراگیرد و آن‌ها برایش استغفار می‌نمایند.» (اخلاق شبّر، ص ۱۸۱)

* قصور و تقصیر، لازمه‌اش پوزش طلبی است و زاری و تضرّع، زیبندۀ این کار است. لفظ آمرزش طلبی به هر زبان قال و حال اگر درونی باشد مثمر ثمر است، چه آنکه رحمت حق واسعه است و گزینش و پذیرای همه نوع هست البته اگر زبان، با قلب و درون هماهنگ باشد حتماً آثارش بیشتر است.

* از آثار استغفار یکی آن‌که «اگر فرزندی در حیات، پدر و مادر را نافرمانی کرد، چون مُردند فرزند دِین آن را ادا می‌کند و برای آن‌ها استغفار می‌کند. خداوند او را نیکوکار به والدین محسوب می‌کند.» حدیث امام باقر علیه‌السلام (اخلاق شبّر، ص ۱۹۷): «مُردگان، منتظر بخشش هستند و هرکسی مخصوصاً اگر فرزند (که در دوران عمر پدر و مادر، نافرمانی کرده)، برایش طلب آمرزش کند به خودش نیکی و عاقبت‌به‌خیری می‌کند.»

* امام باقر علیه‌السلام فرمود: «دو نفر وارد مسجد شدند یکی عابد بود و دیگری فاسق. سپس از مسجد خارج شدند درحالی‌که فاسق به مرتبۀ صدیقین رسیده بود و عابد، فاسق گشته بود؛ زیرا عابد در حالی داخل مسجد شد که با فکر در عبادتش دچار ادلال (گستاخی و کرشمه به عبادت) بود، ولی فکر فاسق در پشیمانی از کردۀ خود بود و از گناهان خود استغفار می‌کرد». (اخلاق شُبر ،ص ۲۷۸)

از این حدیث نورانی استفاده می‌شود که طلبِ آمرزشِ شخص فاسق، واقعی بود و از گذشته پشیمان شد و دیگر نمی‌خواهد رجوع کند؛ پس با استغفار، به مرتبه و مقام صدّیقین رسید.

* یکی از مشکلات اهل توبه و استغفار، رجوع به گناه هست که این از ضعف اراده است؛ امّا چندین بار ارتکاب، سبب نمی‌شود که ابواب بخشایش او بسته گردد. محمد بن مسلم به امام باقر علیه‌السلام عرض کرد: اگر شخصی بعد از توبه و استغفار، گناه کرد و آنگاه دوباره توبه نمود چه می‌شود؟ فرمود: آیا گمان می‌کنی اگر بندۀ مؤمن از گناه خود پشیمان شود و استغفار و توبه کند خدا توبه‌اش را نمی‌پذیرد؟ عرض کرد: او چندین بار این کار را کرده، گناه می‌کند سپس توبه و استغفار می‌نماید. فرمود: «هرگاه بنده با توبه و استغفار برگردد خدا با مغفرت و بخشش برمی‌گردد. خدا بخشنده و مهربان است توبه را می‌پذیرد و سیئات را می‌بخشد». (اخلاق شبر، ص ۳۴۰)

* گاهی بنده به خاطر ضعف ایمان، استغفار را طوری بیان می‌کند که به استهزاء نزدیک‌تر می‌باشد چه آنکه استجابت، بعد از استغفار است ولی مذنب با حالتی از یأس و تسویف، کلمات ناموزون که از قلبش برخاسته نشده را بیان می‌دارد بااینکه هرچه آمرزش‌خواهی با حالت نیاز و تضرّع باشد آثارش بیشتر است.

امام سجّاد علیه‌السلام در صحیفۀ سجّادیه نیایش ۳۱ می‌گوید: «خداوندا! اگر ترک گناه بازگشت به توست، من نخستین بازگشتگانم و اگر استغفار است که گناهان را می‌ریزد من در زمرۀ استغفار کنندگانم.»

* چون خداوند، خویش را غافر و غفّار نامیده، لازمه‌اش آن است که تحصیل حالت استغفار در بندگان باشد و این حالت با زبان قال و حال، در خلوت و جلوت، با اقرار و زاری به دست می‌آید و هیچ سنگینی بر دیگران ندارد و قول به عهدۀ خود شخص مذنب است.

* حق‌تعالی بسیاری از ملائکه را از فهمیدن انجام گناه توسط بنده بازداشته و ستری از ستّاریت بر چشم بندگان دیگر پوشانیده که کسی از بدی کار خبردار نشود.

به‌عبارت‌دیگر ظهور اسم ستّار و غفّار، اقتضای این را دارد که خداوند کار خرابی مجرم را از شهادت اعضاء و جوارح و زمان و مکان محل خرابی و حتی از ملائکه مستور می‌دارد تا مستغفر با استغفار خالص، خطیئه‌اش را محو کند.

* البته عموم مردم کارشان با اولیاء و دوستان خاص الهی فرق می‌کند چه آنکه اولیاء اگر خطوری کوتاه هم نمایند سریعاً استغفار می‌کنند تا کدورت و توجه کثرات، آن‌ها را از صعود بازندارد.

اگر پیامبر در مجلسی بودند، وقتی می‌خواستند از مجلس بیرون بروند ۲۵ بار استغفار می‌کرد. (مکارم الاخلاق، ص ۳۱۳)

از این حدیث معلوم می‌گردد که استغفار منحصر به گناه منافی عصمت نیست و مغفرت و ذنب به‌اصطلاح عرف عام نیست بلکه از لوازم سلوک معنوی و عبور از مدارج و رسیدن به اوج کمال انسانی غفران ذنوب می‌باشد. (چهل حدیث، ص ۳۴۳)

* ازآنجایی‌که ناراحتی‌ها یا به خاطر دنیاست، مانند نقصان مالی و مقامی، یا به خاطر مریضی و یا حوادث و اتفاقات و … که همه نوعی آزمایش بوده که در هر صورت استغفار راهگشا است به‌نحوی‌که یا کل مشکلات را از بین می‌برد یا پیچیدگی را کم می‌کند و یا زمینۀ توفیقات دیگر را فراهم می‌نماید.

به‌هرتقدیر، نجات از رسوایی و بلاها و از بین رفتن ناراحتی‌ها و دفع عذاب و بلا و زیادشدن روزی و اولاد (سورۀ نوح آیات ۱۲-۱۰) و آمرزش گناهان و آسایش و متاع حسن (هود: ۳) و … استغفار می‌باشد.

* بهترین مواقع استغفار، سحرگاهان (ذاریات: ۱۸) و هنگام خوابیدن، بعد از نماز صبح، بعد از نماز عصر، بعد از هر گناه و خطا، در نماز وتر نافلۀ شب … و بخصوص در شب قدر می‌باشد.

* آنچه در موضوع آمرزش، مهم بوده و آثارش بیشتر ظهور پیدا می‌کند، این است که زبان و قلب با هم آمرزش‌خواهی داشته باشند، یعنی بیاید و درک کند. لذا خداوند فرمود: «هرکس عملی بد انجام دهد یا ظلم به نفس خود کند سپس استغفار کند، می‌یابد که خداوند غفور و رحیم (بخشنده و مهربان) است.» (نساء: ۱۱۰)

* آنچه شخص مستغفر باید بداند این است که ابلیس و نفس امّاره (شیطان درون) از طلب آمرزش‌خواهی خوششان نمی‌آید و چون دشمن هستند هیچ‌گاه دست از دشمنی برنمی‌دارند. در واقع مستغفر، مبارزه با شیاطین نموده و آنان را مکدرو رنجور می‌نماید.

* مهلت دادن به استغفار کننده هم یکی از الطاف خداوند به او است. امام باقر علیه‌السلام فرمود: «بنده وقتی گناهی کند از بامداد تا شب مهلت دارد، اگر طلب آمرزش خواست گناهش بر او نوشته نخواهد شد (علم اخلاق اسلام ۲/۳۰۴)»؛ و مهلت‌های بسیار در احادیث واردشده است که ما فقط همین یکی را نقل کرده‌ایم.

اما در حدیث قدسی اشاره‌ای لطیف شده است برای آمرزش و گواهی از ملائکه که هرگاه بنده‌ای گناهی کند و استغفار نماید، خداوند به ملائکه می‌فرماید: ببینید بندۀ مرا که گناهی از او سرزده و دانست که او را پروردگاری است که هم گناهان را می‌آمرزد و هم به گناه بازخواست می‌کند، شما را گواه می‌گیرم که او را آمرزیدم. (علم اخلاق اسلامی ۲/۳۰۶)

* گاهی طلب آمرزش برای مردگان می‌شود و این طبق نقل و تجربۀ اهل مکاشفه ثابت‌شده که به مُرده می‌رسد. پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «از دعای زندگان نورهایی مانند کوه‌ها داخل قبور (برزخی) اموات می‌شود و این مثل هدیه‌ای است که زندگان برای یکدیگر می‌فرستند. پس [وقتی کسی برای مُرده‌ای استغفار یا دعا می‌کند] فرشته آن را بر طبقی از نور گذاشته و بر میّت وارد می‌شود و می‌گوید: این هدیه‌ای است که فلان برادرت یا فلان خویشت برای تو فرستاده و مُرده همانند زنده، از دریافت آن هدیه شاد می‌شود.» (علم اخلاق اسلامی ۲/۳۸۹)

* از مسائلی که می‌توان برای تهذیب نفس به آن تکیه کرد، آن است که غیبت کننده، زمانی که به غیبت شونده دسترسی ندارد یا اگر مراجعه کند برای حلیّت موجب فتنه و عداوت شود پس جهت کفّارۀ غیبت برای صاحبش استغفار نماید.

* در مقام مستغفرین، مسئله یادآوری گناه است. هرچند پس از گذشت سال‌ها اگر مستغفر به یادش بیاید مثلاً در ده سال قبل فلان گناه را مرتکب شده و استغفار نکرده و امروز به یادش آمده پس طلب آمرزش می‌کند و خداوند هم می‌بخشد. این دلیل گسترش رحمت، مفتوح بودن بهشت و پذیرش خداوند در همه حال نسبت به بندگان می‌باشد. در توحید افعالی «سبقت رحمت بر غضب» ازجمله مظاهر اسم رحمان و رحیم است که ظهورش کامل و اتم می‌باشد.

* هماهنگی زبان و دل در طلب آمرزش از اصول استغفار بوده که در کتاب‌های اخلاقی دربارۀ آن بحث کرده‌اند و لُبّ آن این است که استغفار به زبان خوب و حسنه خواهد بود؛ و خداوند قبول می‌کند هرچند دل غفلت داشته باشد چون از خاموشی بهتر است؛ گرچه نقص و کاستی از عمل دل بشمار می‌آید. پس اول استغفار به زبان جاری‌شده و سپس در مرتبۀ بالاتر حرکت دل را با آن همراه می‌کند و این کامل‌تر و رساتر بوده و تأثیرش هم بهتر است، لذا می‌بینیم نمازگزاری که به زبان نماز گزارده امّا به دل نمی‌گزارد، ثواب آن کمتر از کسی است که به زبان و دل نماز می‌گزارد. پس همراهی این دو در جلوگیری از ارتکاب جرم هم مؤثر است چراکه استغفار با شرایطش موجب جلای دل‌ شده و درد گناه با داروی استغفار مداوا می‌گردد. برای همین بعضی بزرگان گفته‌اند: استغفار ما احتیاج به استغفاری دیگر دارد چراکه در استغفار اول، شرایط کاملاً جمع نیست تا آثار خود را نشان دهد. چون عادت کرده در هر گناهی طلب آمرزشی کند و دیگر به مفهوم و سرّ کار، توجه نداشته، لذا استغفار دوّم برای تکمیل حال سالک است تا از عادت بیرون آید و آثاری که برای مستغفر فرموده‌اند شامل حالش گردد.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.