وبلاگ

مقام نیّت

۱- اشاراتی به معانی:

نیّت: قصد، آهنگ.

ناوی: قصد کننده، آهنگ کننده.

۲- اشاراتی از قرآن:

۱- (قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلي شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدي سَبيلاً): (بگو: هر کس بر حسب نیّت [و ساختار روانی و بدنی] خود عمل می‌کند و پروردگار شما بهتر می‌داند چه کسی ره‌یافته‌تر است.) (اسراء: ۸۴)

۲- (وَ لا تَطْرُدِ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ …): (آن‌ها را که صبح و شام خدا را می‌خوانند و نیّتشان رضای او را می‌خواهند از خود دور مکن.) (انعام: ۵۲)

۳- (… إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما …): (اگر آن دو (داور در نیّت) خواهان اصلاح باشند، خداوند کمک به توافق آن‌ها می‌کند.) (نساء: ۳۵)

۳- اشاراتی از احادیث:

۱- پیامبر (ص): مردم مطابق نیّت‌های خود محشور می‌شوند. (کنزالعمّال ۷۲۴۵)

۲- امام علی علیه‌السلام: کردارها ثمره نیّت‌ها است. (غررالحکم ۲۹۲)

۳- امام صادق علیه‌السلام: هیچ بدنی در انجام آنچه نیّت بر آن قوی باشد، ناتوان نیست. (من لا یحضره الفقیه ۴/ ۴۰۰/ ۵۸۵۹)

۴- امام علی علیه‌السلام: کسی را که نیّت (درست) نباشد، عمل نباشد. (غررالحکم ۱۰۷۷۱)

۵- پیامبر خدا (ص): هر که به بستر خود رود و نیّتش این باشد که نماز شب بخواند، اما خوابش ببرد تا صبح شود، آنچه در نیّتش بوده برای او نوشته شود و خوابش صدقه‌ای از جانب پروردگارش برای او باشد. (الترغیب و الترهیب ۱/ ۶۰/ ۲۷)

۶- امام علی علیه‌السلام: دهش خداوند به هر کس، به‌اندازه نیّت اوست. (غررالحکم ۶۱۹۳)

۷- امام صادق علیه‌السلام: به‌راستی‌که مؤمن نیّت گناه می‌کند و بدان سبب از روزی خود محروم می‌شود. (بحار ۷۱/ ۲۴۷/ ۶)

۸- پیامبر خدا (ص): ای ابوذر! باید در هر کاری نیّتی پاک داشته باشی حتی در خوابیدن و خوردن. (مکارم الاخلاق ۲/۳۷۰/ ۲۶۶۱)

۹- پیامبر (ص): نیّت مؤمن بهتر از عمل اوست و عمل منافق بهتر از نیّت اوست و هر کس مطابق نیّت خود عمل می‌کند. پس هرگاه مؤمن عملی انجام دهد، در دلش نوری تابیدن گیرد. (کنزالعمّال ۷۲۳۷)

۱۰- امام علی علیه‌السلام به مردی که دوست داشت برادرش نیز می‌بود تا پیروزی خدا بر دشمنانش را در جنگ جمل ببیند، فرمود: آیا دل برادرت با ماست؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمود: پس او با ما بوده است… (نهج‌البلاغه خطبۀ ۱۲)

۱۱- امام علی علیه‌السلام: «نیکویی نیّت، برخاسته از سلامت درون است.» (غررالحکم ۴۸۱۷)

۴- نکته‌ها:

* منظور از نیّت همان عزم راسخ و ارادۀ محکم برای انجام کار است، قطع‌نظر از این‌که انگیزۀ الهی در آن باشد یا انگیزه‌های مادی.

* بدیهی است کار هنگامی به ثمر می‌رسد که انسان با ارادۀ قوی و خلل‌ناپذیر و عزمی راسخ وارد آن شود؛ تحصیل دانش، تجارت، زراعت، کارهای تولیدی و اجتماعی و خلاصه هر عمل مثبتی هنگامی به نتیجه می‌رسد که با تردید و دو دلی آغاز نشود و این در صورتی ممکن است که انسان قبلاً روی برنامه‌هایی که می‌خواهد انجام دهد مطالعۀ کافی داشته باشد؛ از منافع کار و نتایج و شرایط و موانع احتمالی آن کاملاً مطلع باشد و با ارادۀ قوی وارد عمل شود و با گام‌های استوار و محکم به‌سوی مقصد حرکت کند.

* در اعمال اخلاقی نیز اراده و نیّت قاطع لازم است؛ افراد سست اراده هرگز به‌جایی نمی‌رسند و با برخورد به اندک مانعی از راه می‌مانند؛ اصولاً ارادۀ ضعیف نیروی انسان را نیز تضعیف می‌کند و به‌عکس ارادۀ قوی تمام نیروها و استعدادهای درون را بسیج می‌نماید و انسان را به‌سوی مقصد به حرکت درمی‌آورد.

این همان چیزی است که در قرآن مجید از آن تعبیر به عزم شده است و پیامبران بزرگ الهی به خاطر اراده نیرومندشان (اولوالعزم) نامیده شده‌اند.

قرآن خطاب به پیامبر اسلام (ص) می‌گوید: …فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ…: (نخست با یارانت مشورت کن) و هنگامی‌که تصمیم گرفتی (محکم بایست و) توکل بر خدا کن… (آل‌عمران: ۱۵۹)

* در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: خداوند به قدر نیّت‌های بندگان به آن‌ها کمک می‌کند، کسی که نیّت صحیح و ارادۀ محکمی داشته باشد، یاری خداوند برای او کامل خواهد بود و کسی که نیّتش ناقص باشد به همان اندازه یاری الهی در حق او کم خواهد شد. (۱)

* هنگامی‌که نیّت محکم و قوی باشد بدن ضعیف و ناتوان نخواهد شد. این بیان به‌خوبی نشان می‌دهد که تصمیم و عزم راسخ در کارها چگونه قدرت و توان جسمی را بالا می‌برد و به انسان نیرو و توان می‌بخشد. یکی دیگر از معانی نیّت تفاوت انگیزه‌ها در انجام اعمالی است که ظاهراً یکسان است؛ مثلاً انسانی که به جهاد می‌رود ممکن است انگیزه‌اش کسب غنائم یا برتری‌جویی باشد، همان‌گونه ممکن است نیّت او یاری آیین حق و دفع ظلم ظالم و خاموش کردن آتش فتنه باشد. پس در ابتدای راه انسان باید نیّت خود را روشن سازد و اصلاح کند.

سالکان راه خدا نیز باید دقیقاً به نیّت خود توجه داشته باشند، آیا هدف اصلاح خویشتن و تکامل جنبه‌های اخلاق و رسیدن به مقام قرب الی الله است یا هدف رسیدن به کرامات و خارق عادات و برتری‌جویی بر مردم از این طریق می‌باشد.

جملۀ معروف (إنَّمَا الأعمٰال بِالنِّیاتِ) اشاره به همین معنی است و بهرۀ هر کس از عملش مطابق نیّت اوست و عطایای الهی به‌اندازۀ نیّت انسان می‌باشد.

هرگاه انسان درست فکر کند که ارزش وجود او جز به فضائل اخلاقی نیست و هدف آفرینش انسان چیزی جز تکامل اخلاق و قرب الی الله نمی‌باشد و هرلحظه از این هدف مهم غافل شود، عقب‌گرد و سقوط او آغاز خواهد شد و نیز در عظمت هدف و بزرگی مقصد بیندیشد و تحلیل روشنی در این زمینه داشته باشد نیاتش هم مثبت خواهد بود.

* اسلام هیچ عبادتی را بدون نیّت نمی‌پذیرد و نیّت از نظر اسلام دارای دو رکن است: یکی این‌که عمل باید از روی توجه باشد نه از روی عادت. آن‌چنان عادتی که انسان بدون این‌که خودش توجه داشته باشد کأنّه بدنش دارد عمل را انجام می‌دهد. مثل خیلی کارهایی که انسان بدون توجه انجام می‌دهد مانند راه رفتن. انسان وقتی دارد راه می‌رود توجه ندارد که دارد راه می‌رود از روی بی‌توجهی است. [پس اولین رکن نیّت این است که انسان] باید ذهنش را متمرکز کند به‌طوری‌که عمل از روی توجه باشد نه بی‌توجهی. این‌که می‌گویند استدامه نیّت هم شرط است برای همین است. توجهی هم که [در ابتدای نماز] داری، کافی نیست؛ یعنی اگر انسان در وسط نماز آن‌چنان از کار خود غفلت کند که باید متوجهش کرد نمازش باطل است. رکن دوم نیّت، اخلاص است و این‌که انگیزۀ انسان از عمل چیست.

[بنابراین دو رکن نیّت به این شرح است]:

۱- چه می‌کنم؟         ۲- برای چه این کار را انجام می‌دهم؟

چه می‌کنم، اصل نیّت است که حتماً باید برای نزدیکی به خدا و رضای او باشد.

* در قرآن واژۀ نیّت به کار نرفته اما مفهومش را از بسیاری از آیات می‌توان به دست آورد. نیّت به معنای قصد انجام عملی، یک امر قلبی و باطنی است؛ و همین امر باطنی در حقیقت کیفیت عمل را مشخص می‌کند؛ اما این‌که چرا انگیزه و علت فاعلی در درون آدمی را به‌عنوان نیّت می‌گویند؟ به این سبب است که قصد پیش از انجام هر عملی در دل شکل می‌گیرد و سپس به گونۀ عملی خود را نشان می‌دهد. در حقیقت آن خطوراتی که در قلب و ذهن آدمی می‌گذرد همان هستۀ اصلی عمل است که در پوششی از عمل خود را نشان می‌دهد. [البته واژۀ «النَّوَىٰ» در آیۀ ۹۵ سورۀ انعام به معنای هسته به کار رفته است اما در روایات بسیار این کلمه در معنای اصطلاحی آن به کار رفته است].

* امام کاظم علیه‌السلام دربارۀ نقش نیّت در عمل می‌فرماید: «همان‌گونه که قوام جسم، تنها به جان زنده است، قوام دین‌داری هم تنها به نیّت پاک است و نیّت پاک، جز با عقل حاصل نمی‌شود.» (۲)

* در هر عملی، در آغاز باید مبادی علمی آن در ذهن و باطن انسان تحقق یابد و پس از آن شخص اراده کند که آن را انجام دهد و آنچه انگیزۀ شخص می‌شود و او را ترغیب می‌کند، همان نیّت و قصد باطنی اوست و نیّت روح اعمال است.

* هیچ عملی بدون نیّت و قصد نمی‌باشد و نیّت چون امری باطنی است آگاهی یافتن از آن برای غیر خدا و اولیائش ممکن نیست.

* نیّت را باید خود عمل دانست، چون کسانی که همدل با دیگران هستند مثل هم دانسته می‌شوند و اعمال یکی برای دیگری ثبت می‌شود اگر راضی و خشنود به آن عمل باشند. در این راستا خداوند اهمال یهودیان عصر حضرت موسی علیه‌السلام یا دیگر پیامبران بنی‌اسرائیل علیه‌السلام را به یهودیان عصر پیامبر (ص) نسبت می‌دهد؛ چراکه همان نیّت را داشته و همان‌گونه می‌اندیشیدند و نیّت داشتند، هرچند که گاه قادر به انجام آن اعمال زشت نبودند ولی اگر از دستشان برمی‌آمد آن را انجام می‌دادند. (بقره: ۱۱۸)

* هر نیّت خوب و بدی که داشته باشیم در همین دنیا آثار آن را می‌بینیم. این‌گونه نیست که آثار نیّت‌ها تنها در آخرت بروز و ظهور کند، بلکه در همین دنیا نیّت‌ها موجب می‌شوند که انسان سعادت را تجربه کند یا گرفتار شقاوت و بدبختی شود.

* امیر مؤمنان علیه‌السلام می‌فرمایند: «هر کس نیّتش خوب باشد، توفیق یاری‌اش خواهد کرد.» (۳) پس برای موفقیت‌ها در زندگی می‌بایست نیّت خود را خوب کنیم تا آثار آن در زندگی دنیوی و حتی امور مادی ما نیز ظاهر شود.

* نیّت ارادۀ ناشی از معرفت است که قدرت عمل را برمی‌انگیزد و آن را سه مرتبه است: اول صافی، آنکه باعث وی جز لقاء خدا نبود و دوم کدر، که باعث او مرائی است یعنی ریاء بر آن می‌آرد و طلب جاه و دنیا می‌آرد. سوم ممتزج و آن را مراتب بسیار است: «وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا…» (انعام، ۱۳۲). (۴)

گروهی گفته‌اند: نیّت عزم بر عمل کردن است؛ و بعضی گفته‌اند: نیّت شناخت اسم عمل است؛ و بزرگی گفت: نیّت تصویر کردن افعال است و دیگری گفت: نیّت مؤمن الله عز و علا است. (۵)

* بر آستانه میخانه گر سری بینی
مزن به پای که معلوم نیست نیّت او (حافظ)

* آنکه کف را دید، نیّت‌ها کند
و آنکه دریا دید، دل دریا کند (مثنوی مولوی)

* علامه مجلسی می‌فرماید: نیّتی که انسان را به خدا نزدیک می‌کند بسیار مشکل است. زیرا نیّت تابع حالات نفسانی است و قبول ورد و کمالش مربوط به همان حالات نفسانی است و نیّت صحیح جز با بیرون کردن هوای نفس و محبت دنیا (تعلق به دنیا) و با تفکرات صحیح میسر نخواهد شد.

زیرا دل فرمانروای بدن است و همۀ اعضاء و جوارح محکوم فرمان او می‌باشند. (با مختصری تغییر در عبارت)

* نیّت کنندگان به انجام عمل خیر هم سه گروه‌اند: برخی به جهت ترس از جهنم و آتش عبادت نیّت کار خیر دارند و برخی برای رسیدن به بهشت و نعمت‌های آن نیّت مثبت دارند و گروه سوم فقط برای محبّت و دوستی به آن ذات متعالی (خداوند) نیّت مثبت و خیر دارند.

* نیات اولیاء الهی به جهت آنکه دل و تن را غذای نورانی و پاک داده‌اند همیشه مثبت و الهی می‌باشد. حال احتمال می‌رود که نیّتش از حسن به احسن تغییر کند، ولی اگر از حسن به قبیح یا از قبیح به حسن تغییر کند، و به این دلیل در عمل، برگردد، نشان از آن دارد که آن شخص ولی خدا نمی‌باشد.

و در بحث مقام مخلصین، حکایت از این داشت که کاری که می‌خواست انجام دهد ممزوج و مشوب نیست و قاطی نداشت، بلکه زلال می‌بود. مثلاً شخص نیّت می‌کرد که به عیادت کسی برود. اگر سؤال شود برای چه می‌خواهی بروی؟ گوید چون رَحِمِ من است، آن وقت نیّتش را خالص می‌کند. بنابراین نیّت، اولِ اول، تصویر است ولی زمانی که در کار می‌رود بحث از آن می‌شود که اخلاص دارد یا نه؟

* نیّت کردن به ابتدا عمل، بهتر از ابتدا کردن عمل بی نیّت، و نیّت اندر کارها سلطان عظیم است و برهان صادق که بنده به یک نیّت از حکمی به حکم دیگر شود بی از آن‌که بر ظاهرش هیچ تأثیر پدیدار آید چنان‌که یک‌چندی بی‌نیّت روزه کسی گرسنه باشد وی را بدان هیچ ثواب نباشد و چون به دل نیّت روزه کرده باشد از مقربان گردد بی از این‌که بر ظاهری اثری پدیدار آید چون مسافری که به شهری درآید و مدتی باشد مقیم نگردد تا نیّت اقامت نکند و چون نیّت اقامت کرد مقیم گردد و مانند این بسیار است. پس نیّت خیرات اندر ابتدای عمل گزاردن حق آن باشد والله اعلم. (۶)

* در بنی‌اسرائیل وقتی تنگی بود مردی به بیابانی بگذشت و بسیار ریگ توده‌ها دید، آرزو کردش که کاش این ریگ توده‌ها همه آرد استی و همه از من استی تا همه را صدقه کنم. مولی عزوجل به پیامبر آن زمان وحی فرستاد که آن مسلمان را بگوی که ثواب آنکه همه ریگ‌ها آرد بودی و تو صدقه کردی در راه من، ثواب آن تو را کرامت کردم و آن از آن بود که نیّت آن مسلمان درست بود. (۷)

* نیّت خوب سبب توفیق اعمال می‌شود و خداوند به‌صورت و اموالمان نگاه نمی‌کند بلکه به دل و اعمالمان می‌نگرد و نظر بر دل برای آن است که دل جایگاه نیّت است.

* هنگامی‌که پیامبر (ص) برای غزوه تبوک بیرون آمد، فرمود: «در مدینه گروه‌هایی‌اند که ما هیچ وادی را نمی‌سپریم و هیچ سرزمینی را که کافران را به خشم آورد طی نمی‌کنیم و هیچ‌وجهی را به انفاق نمی‌رسانیم و هیچ گرسنگی به ما نمی‌رسد جز این‌که آن‌ها با ما در آن‌ها شریک‌اند، درحالی‌که آنان در مدینه می‌باشند.» عرض کردند: ای پیامبر خدا! این امر چگونه ممکن است و حال‌آنکه آن‌ها با ما نیستند، فرمود: «عذرشان آن‌ها را بازداشته است و به سبب حسن نیّت خود با ما شریک‌اند.» (۸)

* در تاریخ آمده است: مردی در راه خدا کشته شد، او را قتیل الحمار خواندند. (۹) زیرا با مردی جنگید که می‌خواست لباس و الاغ او را به غارت ببرد و چون در این راه کشته شد قتل او را به نیّتش نسبت دادند.

* در حدیث آمده است: کسی که زنی را طبق مهریه‌ای به همسری خود درآورده چنانچه قصد ادای مهریه‌اش را نداشته باشد زناکار است، همچنین کسی که قرضی بگیرد و قصد پرداخت آن را نداشته باشد دزد است. (۱۰)

* هر عملی تنها با سه چیز صورت می‌گیرد که عبارت‌اند از: علم، اراده و قدرت و نیّت همان صفتی است که در میانۀ این عوامل قرار دارد و عبارت است از اراده و برانگیختن نفس به حکم رغبت و میل به چیزی که در حال یا آینده موافق مقصود اوست. هدف مطلوب، محرک نخستین و همّ او انگیزۀ عمل است، و آنچه غرض و انگیزه است مقصد نیّت می‌باشد و قصد و نیّت همان برانگیخته شدن برای عمل است.

و گاهی یک انگیزه به‌تنهایی و یاد و انگیزه با هم ولی مستقلاً و گاهی هم دو انگیزه در صورت اجتماع با هم و یا آنکه یکی از انگیزه‌ها به‌تنهایی مستقلاً و دیگری مستقل نباشد و با اجتماع با دیگر انگیزه‌ها، می‌توانند باعث ایجاد عمل شوند.

* کسی گفت که حق‌تعالی بنده را بر نیّت او چیزی دهد که بر عمل او ندهد، زیرا که در نیّت، ریا نیست. (۱۱)

* اول علم به آن کار، بعد نیّت بر انجام آن و سپس عمل صورت می‌گیرد. و شرط قبولی عمل، داشتن اخلاص است و علم به آن عمل، باعث انگیزه برای شخص می‌شود تا نیّت انجامش را کند.

* نیّت آن نیست که گوینده به دل گوید که نیّت کردم، بلکه انبعاث دل است که به منزلت فتوح باشد از باری‌تعالی و در بعضی وقت‌ها میسّر شود و در بعضی متعذّر گردد.

* داشتن نیّت مثبت، نشان از پاکی درون دارد و نیات کارهای بزرگ، نشان از ظرفیت بالا و داشتن توانایی شخص برای انجام آن اعمال می‌باشد.

* کسی که در داشتن نیّت پاک، مشکل دارد و درصدد اصلاح آن نیست ولو آنکه در محضر اولیاء الهی آن نیّت را به عمل نرساند، نمی‌تواند خود را به آنان نزدیک نماید.

* هر طاعتی را می‌توان با نیّت‌های بسیاری انجام داد و می‌توان در هر عملی، با چند نیّت آن را انجام داد.

* اعمالی که مربوط به نیّت است به سه قسم تقسیم می‌شوند: گناهان، طاعات، مباحات؛ و نیز در بین طاعات، برترین نیات متعلق به اولیاء الهی می‌باشد، چراکه یک نیّت آن‌ها نسبت به امری، گاهی برابری می‌کند با تمام اعمال دیگران. چراکه آنان دارای بینش بلند بوده و در پرتو نور حق می‌توانند بزرگ‌ترین نیات را دریافته و آن را تطبیق با توانایی‌های خود کنند. درحالی‌که دیگران از قدرت روحی و عنایات الهی آنان محروم می‌باشند.

* بعضی حدیث نفس یا حدیث زبانی و یا تفکر و مثل این امور را نیّت می‌پندارند درحالی‌که این‌ها با مبحث نیّت فرق دارند.

* گروهی از پیشینیان از برخی طاعات که نیّت آن‌ها را در دل خود حاضر نمی‌دیدند امتناع می‌کردند و می‌گفتند: نیّت آن در دل حضور نمی‌یابد تا آنجا که ابن سیرین بر جنازۀ حسن بصری نماز نگزارد و گفت: نیّت به دلم نمی‌آید. [شاید به جهت آنکه ابن سیرین، او را از اهل نفاق می‌دانسته و بر جنازه‌اش نماز نگزارده و تعلل کرده است]. (۱۲)

* غزالی می‌گوید: اگر از پیشینیان درخواست می‌کردند که کار نیکی انجام دهند، می‌گفتند: اگر خداوند نیّت آن را روزی ما گرداند آن را انجام می‌دهیم. یکی از آنان گفته است: من یک ماه است نیّت عیادت مردی را می‌طلبم هنوز برایم حاصل نشده است. (۱۳)

* عیسی بن کثیر گفته است: با میمون بن مهران می‌رفتم چون به در خانه‌اش رسید بازگشتم، پسرش به او گفت: آیا شام را بر او عرضه نمی‌داری؟ پاسخ داد: از نیّتم نیست. (۱۴)

* نیّت تابع نظر است و هرگاه نظر تغییر کند نیّت نیز تغییر می‌کند؛ و عمل بدون نیّت قرب به خدای متعال نمی‌آورد و در نیّت آن نیست که گوینده به زبان بگوید نیّت کردم بلکه عبارت است از برانگیخته شدن دل.

* نیّت کار خیر در بعضی‌اوقات حاصل می‌شود و در اوقات دیگر غیرممکن است. کسی که امر دین بر دلش غلبه دارد احضار نیّت جهت امور خیر در بیشتر حالات برایش میسر می‌شود زیرا دل او کم‌وبیش به اصل نیکی گرایش دارد و درنتیجه غالباً برای اجرای موارد آن برانگیخته می‌شود اما کسی که به دنیا مایل و محبت آن بر دلش چیره شده است این امر برایش میسر نخواهد بود. بلکه ادای واجبات نیز جز با کوشش بسیار برایش ممکن نخواهد بود و بسا فقط انگیزه‌های ضعیفی در او ایجاد می‌شود و از عالی‌ترین نیات بی‌بهره باشد. پس هر که نیات بلندتری دارد به خداوند نزدیک‌تر است.

* درجۀ نیّت‌ها متفاوت است و چه‌بسا افرادی که سالیان سال در یک سطح از نیات مانده‌اند و ترقی نکرده‌اند و نیز چه‌بسا نیاتی صحیح که ظاهربینان آن نیّت را زشت و قبیح شمرند و یا به علت تمسخر و ریشخند دیگران، آن نیات را که جهت الهی داشت ترک کردند.

* سالکین الی الله که دارای بینش و توفیق هستند بر مسائلی از لطایف حیله‌های شیطان و نفس آگاه می‌شود که ضعیف ناموفق آن‌ها را مستبعد می‌شمارد، از این‌رو مرید نباید آنچه را از پیر خود می‌بیند در ضمیر خویش انکار، و یا بر استادش اعتراض کند بلکه باید در حد بینش خود توقف کند و تسلیم باشد تا آنگاه‌که درجۀ آنان را احراز کرده و اسرارشان بر آن‌ها منکشف شود.

………………………………………………………………..
منابع:

۱) بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۱۱

۲) تحف العقول، ص ۳۹۶

۳) نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۸۴

۴) کشاف اصطلاحات الفنون، ص ۱۴۴۰

۵) اللمع، ص ۲۳۱

۶) کشف‌المحجوب، ص ۴

۷) ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق، ص ۷۹-۸۰

۸) صحیح بخاری، ج ۴، ص ۳۱

۹) سنن ابو اسحاق فراوی، به طور مرسل

۱۰) مسند احمد، ج ۴، ص ۳۳۲

۱۱) ترجمۀ احیاء علوم الدین، ج ۳، ص ۶۱۹

۱۲) راه روشن، ج ۸ ص ۱۵۱

۱۳) راه روشن، ج ۸ ص ۱۵۱

۱۴) راه روشن، ج ۸ ص ۱۵۱

 

 

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.