مِی و مستی
می و مستی در نزد اهل شرب و محفل شرابخواران جز عربدهجویی و سر و صدا و دیوانگی و کلمات پوچ و توخالی عنوانی ندارد؛ اما می و مستی در اصطلاح اهل عرفان، آن حالت گرمی که از قرب و انس به حق برای سالک حاصل میگردد تعبیر میشود. کشش از طرف حق وقتی آید، آتش عشق فراهم گردد، سالک عاشق از آن کشش و آتش، حالش دگرگون گردد و گرمی عجیبی در او ایجاد شود پس در آن حالات، تعلقات دنیوی از دلش میرود، حرفهایی گوید که دیگران نگویند، خوف و وحشت در آن حال ندارد، تکبر نمیورزد، با عقل ریاضی نمینگرد و به عشق سخن میگوید چراکه شراب طهور چشیده نه شراب انگور که بعد از ساعتی اثرش میرود ولی آن در نفس باقی میماند.