مکاشفات
آنچه در ایجاد مکاشفات تأثیر دارد، روزه، بکاء، ذکر، ریاضت، بیداری نیمهٔ شب و … البته کسی که بهقصد کشف کاری کند، خلوص و برای خدا بودن در آن ضعیف است؛ اما عبادت و ریاضت و بیداری و روزه فقط برای رضایت حق باشد، مکاشفه خودبهخود پدید آید؛ و در مکاشفات، چون خارج از زمان طبیعی روزمره ماست، یک ساعت آن با صدها سال فرقی نمیکند؛ چون در مسائل ماورایی و تجرّد، زمان دخالت ندارد و خارج از محدوده ساعت دنیایی ماست؛ و آنکه به عقل جزئی بخواهد به این مرحلهٔ کشف و شهود حقیقی برسد، توان آن سست است، مگر به ریاضات باطله. در کشف دیدن هر چیزی برای مکاشف میسّر است، اما بهاندازهٔ وسعتی که خداوند به او داده است نه بیشتر. حالات بهشتیان و دوزخیان برخی را دیدن، برای عارف بالله هم ممکن میشود. البته اینطور نیست که هر روز این اتفاق بیفتد؛ گاهگاهی خداوند چشمههایی را میگشاید و برای صاحب مکاشف مفتوح میکند تا باورهایش بیشتر گردد؛ اما بعضی اساتید میفرمودند: بعضی کشفها ملالآور است، مثلاً هر روز باطن و سیرت برزخی آدمها را دیدن که همه اشتغالزاست و هم سبب بدگمانی به خلق میشود و هم با ستّاریت منطبق نمیگردد. پس مفتوح شدن بصیرت باطنی، گاهی برای ازدیاد یقین خوب است. یک بار هر نمایشی برای باصر صاحب بصیرت کافی است.