نقاش
نقش در برابر قلم نقّاش، مغلوب است، همانند کودک که در رحم مادر اسیر است و هیچ توانی از خود ندارد. همهٔ هستی و موجودات در مقابل قدرت حق، مقهور و عاجزند، مانند نقش در نسّاجی و پارچهها که نگارگر سوزن و قلم را به نقشی به وجود میآورد و نقش از خود هیچ ارادهای ندارد. حال، نقاش عالم در مصنوعات، گاهی نقش آدمی را پدید میآورد و گاه نقش شیطانی را. گاهی نقش سرور و گاه نقش غم را میزند. نقشی را که، حضرت حق به مخلوقات خود میزند، کسی یارای جلوگیری از آن را ندارد. چون هیچ کس، مالک سود و زیان خود، مستقلاً نیست تا جلوی قدرت مطلق او را بگیرد.