هر نَفَسی به تجلی دیگر
ارباب کشف و شهود میبینند که حق در هر نَفَسی متجلّی است به تجلّی دیگر و در تجلّی او اصلاً تکرار نیست.
هستی که عیان نیست دو آن در شأنی **** در شأن دگر جلوه کند هر آنی
ایـن نـکته بـجو ز «کلُّ یومٍ فی شأن» **** گـر بایدت از کلام حق برهانی
حضرت حق را اسامی متقابله است، بعضی لطیفه و بعضی قهریّه و همه بر کار هستند و تعطیل در آنها نیست.
چون حقیقتی از حقایق امکانیّه به واسطهی حصول شرایط و ارتفاع موانع مستعد وجود گردد، رحمت رحمانیّه او را دریابد و به تعیّنی خاص متجلّی شود. بعد به شبب قهر احدیّت که مقتضیِ اضمحلالِ تعیّنات است، آن تعیّن منسلخ گردد و دوباره مماثل تعیّن سابق رحمانیّه، رحمت افاضه شود و تعیّن به قهر مضمحل گردد و هم چنین این تبدیلها ادامه دارد.
انواع عطاگر چه خدا میبخشد **** هر اسم عطیهای جدا میبخشد
در هــر آنـی حـقیقت عالم را **** یک اسم، فنا، یکی بقا میبخشد