وبلاگ

هم عشق و هم کار

انسان باید مصدر وجودش را همیشه به خدا متوجه کند و نگذارد که محبّتش از آنجا به هیچ جای دیگری برود. این معنایش آن نیست که باید کار و زندگی خود را تعطیل نماید. جوانی روستایی عاشق دختری می‌شود و او را عقد می‌نماید. سپس برای تهیه مخارج عروسی به شهر می‌آید تا کار کند. او هر بیلی که به زمین می‌زد، به یاد معشوقه‌اش می‌زد. امّا در عین حال از کار کردن بازنمی‌ماند؛ ولی عشق در تمام حرکات و سکناتش ساری بود. دلش در روستا و دستش در کار شهر. نه عشق او را از کار بازمی‌داشت و نه کار از عشق! حال بنده به مولا نیز باید این‌چنین باشد.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.