والی «عُکبرا» در حضور امام
امیرالمؤمنین علیهالسلام شخصی از «ثقیف» را والی «عُکبرا» نمود، وقتی به حضور امام آمده بود، حضرت به او فرمودند: بعد از نماز ظهر به نزدم بیا.
گوید: «من سر وقت معین شده به نزد امام رفتم، هیچ دربانی نداشت تا مرا از آمدن منع کند، دیدم نشسته و نزدش پیاله و کوزه آبی نهاده است؛ دستور داد تا ظرفی بسته و مهر کرده را آوردند. به خودم گفتم، امام مرا امین میداند که پیش من این بسته را میگشاید که درونش جواهر است؛ امام مهر بر ظرف را شکسته و ظرف را باز کرد، دیدم درونش سویق (نانی که با آرد الک نکرده درست شده) است، پس بعضی از آن را بیرون آورد و در پیاله ریخت و مقداری آب بر آن افزود، مقداری خودش خورد و مقداری به من خورانید؛ نتوانستم صبر کنم، عرض کردم: ای امیرالمؤمنین علیهالسلام! بااینکه در عراق، غذا و طعام زیاد است شما این چنین غذایی میخوردید؟! فرمود: قسم به خدا به خاطر بخل، مهر نکردم، بلکه فقط بهقدر احتیاج خریدم، چون میترسم چیزی از آن کم شود و بهجایش چیز دیگر بگذارند و من دوست ندارم که به شکمم غیر از غذای پاک برسد، برای همین علت چنین کردهام، ولی تو چیزی را که نمیدانی حلال است نخور.»(کشف الغمه، ص 50)