پیری و ملکات
علمای اخلاق گویند: «هر صفتی که در انسان ملکه شود، بیرون کردن آن بسیار مشکل است».
پیرمردی با ریش سفید گریه میکرد و میگفت: «با اینکه شهوت از من رفته، امّا نمیتوانم به زنان نامحرم نگاه نکنم»!!
ملهبی گوید: «نزد منتصر، خلیفه عباسی (م 248) بودم که پیرمرد فرتوتی به نام جمّاز وارد شد. خلیفه به من گفت: از او بپرس که در وجود او چیزی برای زنان باقی مانده است؟ من این مطلب را از او پرسیدم.
پیرمرد گفت: آری، گفتم: آن چیست؟ گفت: دلّاکیشان را بنمایم. منتصر از این سخن او چنان خندید که به پشت افتاد». (کشکول، شیخ بهایی، ص 141)