گدایی
فقر ذاتی و نداری را وقتی سالک در خود دید، آنگاه مییابد که از پادشاهی بهتر است. خواجه شیراز حافظ میفرماید:
مرا گدای تو بودن، ز سلطنت خوشتر **** که ذُلّ جور و جفای تو عزُّ جاه من است
چراکه ذلّت و خاکساری، عزت عاشق است؛ و گدایی در دوست، پادشاهی میآورد
دلق گدای عشق را، گنج بود در آستین **** زود به سلطنت رسد، هر که بود گدای تو
در جای دیگر میفرماید:
گدایی در میخانه، طُرفَه اکسیری است **** گر این عمل بکنی، خاک زر توانی کرد