ستاریت
چون خداوند خواهد که آبروی کسی را بدرد، میل آنکس را در عیبجویی پاکان، ایجاد مینماید؛ یعنی به خردهگیری و طعن به اولیاء و عارفان مشغول میشود. چون خودش در خرابکاریها از جمله برملا کردن عیوب و نواقصی که با ستّاریت خداوند سازگار نیست، مشغول بوده و اثر وضعی آن عمل، سبب میگردد که عیوب او، به خاطر عیبجویی از وارستگان، آشکار گردد. چون خواهد که عیب کسی را به ستاریت بپوشاند، او را موفق به ترک عیبجویی دیگران میکند. تا زمانی که شخص مذنب و خردهگیر، کارش به جای باریک و حادّ نرسد، خداوند معایب او را بپوشاند و آبرویش را حفظ کند، اما وقتی خاطی، کارش از حدّ گذشت، عیب و نقص خودش ظاهر میگردد.