آینه

یوسف را در کودکی دوستی بود، وقتی یوسف به پیامبری رسید و عزیز مصر شد، آینه برای او آورد تا جمال زیبای خود را ببیند که همانند آفتاب نورافشانی می‌کند؛ اما آینهٔ هستی و وجود، فناء فی الله است؛ تا سالک به مقام بی‌رنگی نرسد و از وجود مجاز خود رها نشود، نتواند حضرت حق را در آینهٔ دلش مشاهده کند. گرسنه آینهٔ نان است و تکه چوب، آینهٔ فندک و کبریت است. پارچهٔ افتاده و ندوخته، قابل اعتناء نیست، چون خیاط هنرش را در پارچه روا می‌دارد و لباس زیبا می‌دوزد و آینه در لباس‌ها، هنر خیاط را نشان می‌دهد.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.