اذکار و اوراد
سیره و روش علمای اخلاق و عرفان نسبت به یکدیگر فرق میکند و هرکدام طریقی خاصّ در راه رسیدن به حقّ دارند.
سیره استاد نسبت به عموم و تلامذهٔ خاصّ فرق میکرد. هرکس طلب اوراد و ادعیه و توسّلاتی مینمود، عطا میکردند. امّا نسبت به خواص دستور تفکر و تعقل میدادند و نکات ضعف و قوّت و آثار وضعی و اخروی را متذکّر میشدند. بعضی که طریق بعضی عرفا را داشتند خیال میکردند استاد فقط ذکر میدهند که این طور نبود و همیشه میفرمودند:
«اذکار و ادعیه با شرایط تأثیر میگذارد و مراقبه حرف اوّل از شرایط لازم است».
چنانکه بارها از مرحوم آقای قاضی نقل نمودند.
استاد نوع اذکار، از نظر کمّی و کیفی، لفظی و قلبی، زمانی و مکانی، روحی و جسمی، دنیوی و اخروی را برای خواص متذکّر میشدند و این رشته کار ساده و آسانی نیست؛ بلکه کسی بتواند که خود راه رفته باشد و هم حاذق به طالبان راه باشد. مثلاً بعضی اوراد برای قوی شدن اراده و بعضی برای رؤیت ارواح و تعدادی برای زیاد شدن رزق و دستهای برای توحید و فناء فی الله و تعدادی برای محبّت میباشد. از نظر استاد مثلاً برای توحید بعضی اذکار فقر ظاهری میآورد و بعضیها نمیتوانند تحمّل کنند، لذا متذکّر آثار میشدند؛ و حضرت استاد میان افراد مجذوب و غیر مجذوب فرق میگذاشتند. چه میل کلّی و جزئی فاصلهٔ بسیار دارد و ثمرات روحی و مزاجی هم تفاوت اندک ندارند.
اگر شنیدید ایشان در نجف در مدّت معیّنی با رعایت تروک مضبوطه روزی هفتاد هزار «الله الله» میگفتند و از حال میرفتند و میافتادند، باید دریافت در کنار امام الموحّدین و جذبهٔ توحیدی، این میل و اراده قوّت پیدا میکند. شاید کسی بگوید چه فایدهای دارد؟ معلوم است، کسی که این راه را نرفته و چشیدنیهای این طریق را نچشیده است، فرضاً اگر فایدهاش هم برایش گفته شود، کجا که بتواند آن گوینده را به کار بیندازد؟