استسلام
استسلام یعنی سلم خواستن، گردن نهادن، فرمانبردار شدن.
استسلام حقیقت اسلام است و آن از شرک و خلاف و از خود بِرَستن است.
۱) هرکس از شرک کوچک و شرک متوسط یعنی شک و از شرک بزرگ یعنی ریاء برست، از سه کار عظیم برسته است.
۲) خلاف یعنی بدعت در دین و ناراحت شدن بر حکم خداوندی و به شکستن عهد باشد.
۳) رستن از خود یعنی از پسند خویش و احتیال (حیله کردن) خویش و تحکّم (زورگویی، به رأی خود حکم کردن) خویش باشد.
شرح: اسلام یک جنبه ظاهری و لفظی دارد (لاالهالاالله، محمّد رسولالله) و یک حقیقت دارد:
حقیقت اول استسلام این است که ۳ نوع شرک تصوّر میشود: ۱- شرک کوچک ۲- شرک متوسط ۳- شرک بزرگ
شرک کوچک: آدم وقتی محبت میکند لابه لای حرفها یک چیزی بپراند و حرفش بودار است.
شرک متوسط: یعنی شک، شرک بزرگ یعنی ریاء. کسی که اسلام حقیقی گیرش بیاید از این سه تا رها شده است.
حقیقت دوم این است که از خلاف دور باشد. خلاف یعنی اینکه در دین بدعت نکند، از قضا و قدر خدا ناراحت نشود، عهدهایی که خدا با بندهاش کرده، عهدها را نشکند.
حقیقت سوم این است که از خود برستن: یکی اینکه خودت را خیلی نپسندی و خیلی من من نکنی. یکی توی کارهایت حیله نکنی. دیگر آنکه تا میتوان حالت تحکّم نداشته باشی که حتماً بخواهی حرفت را به کرسی بنشانی.