اطلاع

دیده‌ور شدن و واقف گردیدن بر کاری است.

اطلّاع، مستمع و مطّلع شدن وی است بر نصیب خود از حق. اطّلاع بر سه قسم است.

اطّلاع مستمع به قرآن به دلِ زنده باشد که سالک را

۱. بیم از خطا بازدارنده ۲. امید به خدمت دارنده بار آورد ۳. سکینه با حکم سازنده.

اطّلاع مستمع به علم به دلِ فراغ باشد که وی را

۱. نزهت در گوش (کوشش) ۲. هدایت در عقل بار آورد. ۳. توانگری در دل.

و اطّلاع مستمع به اشارات به دلِ بینا باشد که وی را

۱. مدد در معرفت ۲. برق از هیبت بار آورد. ۳. نسیم مؤانست.

«شرح»:

اطّلاع یعنی آگاه شدن انسان به اینکه از نصیب او از حق‌تعالی چقدر است. خواجه عبدالله انصاری درصد میدان اطّلاع را سه قسمت کرده: به قرآن و به علم و به اشارت.

اطّلاع به قرآن یعنی وقتی قرآن را می‌شنود، دلش زنده می‌شود. وقتی دل زنده شد، بیم دارد که خطا کند و شخص امید پیدا می‌کند که خدمتکار و خدمتگزار باشد و به حکم خدا دلش تشویش ندارد، آرامش دارد.

اطّلاع به علم یعنی وقتی علم بشنود و یاد بگیرد، دلش فارغ‌البال شود و شخص در کوشش پاکیزه شود و (نزهت در گوش یعنی خوب گوش کند) با علم، عقلش هم هدایت می‌شود. علمی که قوه عاقله را زیاد می‌کند و علمی که انسان را توانگر می‌کند.

اطّلاع به اشارت به دل بینا باشد و در معرفت دم به دم کمک و مدد می‌گیرند و از لطف‌ها و از انس‌های خدا، نسیمی به دست آورد و نسیم خدا (نفخات الهی) گاه‌گاهی می‌وزد که شخص باید نسیم خودش را حاصل کند. یا گاه‌گاهی عظمت و کبریایی خدا در دل بیاید و جرقه‌ای بزند، همان وقت باید انسان نصیب خودش را بگیرد.

گوش را بندد طمع از استماع چشم را بندد غرض از اطّلاع (مثنوی)

همان‌طور که طمع و آزمندی، گوش دل را از شنیدن سخنان اولیاءالله می‌بندد، غَرَض ورزی نیز چشم باطنی را از دیدن و معرفت یافتن می‌بندد.

مقام اطّلاع ویژه صدیقان است. آنان که خداوند ایشان را بر احکام غیب اشراف داده است.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.