افتقار
افتقار نیازمندی و تهیدستی مطلق است در برابر پروردگار که پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «الفقر فخری: فقر مایه مباهات من است.»
گفتهاند: حُسن افتقار به خدای عزّوجلّ از اصول عبودیت است.
فقر فخری از گزاف است و مجاز **** کی هزاران عِزّ، پنهان است و ناز (مثنوی)
گفتهاند: چون افتقار به خدا درست شود، عنایت درست شود، از جهت آن که این دو حالت تمام نشوند مگر به یکدیگر.
که ازین شاگردی و زین اِفتقار **** سوزنی، باشی، شوی تو ذوالفقار (مثنوی)
اگر فرضاً مانند سوزن ناچیز و حقیر باشی، بر اثر شاگردی و فقیری و درویشی (آن انسان کامل) مانند ذوالفقار جلیل القدر گردی.
گفتهاند: «افتقار فقدان میل و رغبت به هرگونه غِناست.»
گفتهاند: میان بنده و خدا حجابی غلیظتر از حجاب دعوی نیست و هیچ راهی نزدیکتر از افتقار به خدای عزّوجل نیست.
جامی گوید: «فقر را رسمی است و حقیقتی. رسم او عدم املاک است و حقیقت آن خروج از احکام صفات و سلب اختصاص چیزی به خود است.»