افشای راز
یکی دیگر از گناهان و محرّمات، فاش نمودن راز و سرّ بندگان خداست که موجب ایذاء و ناراحتی افراد میشود. سبب افشا هر چه باشد از کینه، کمظرفیتی و مانند اینها عملی است مذموم و درواقع خیانت به صاحب سر است. چهبسا با فاش کردن سری آبروی یک شخص و حتّی یک قوم از بین برود و در پی آن آتش نفاق و نزاع شعله گیرد. عبدالله بن سنان میگوید: «به حضرت صادق علیهالسلام عرض کردم: عورت مؤمن بر مؤمن حرام است، منظور عورتین (قبل و دبر) است؟ فرمود: نه؛ بلکه فاش کردن سر مؤمن است.» چون راز پنهان را برملا ساختن صفتی مذموم است، شخص مریض در درجه اول باید اسباب فاش کردن را در خود خاموش کند و بداند «بندگان خوب خدا هیچگاه سر مخفی کسی را پخش نمیکنند.» اگر آبروی کسی را با فاش کردن سرّ او ببرد، دیگری سرّ او را برملا خواهد کرد. در کلمات مربوط به خلق خدا اول باید بسنجد بعد – اگر مطابق شرع و عقل بود – آن را بیان کند، نه آنکه در پرگویی یا تند گویی حقوق افراد را ضایع و حرمت آنان را لکّهدار کند. چه آنکه از حقّالناس، یک حقّ، سرّ است و اضاعه آن سبب مشکلات قبر و قیامت میشود. ممکن است در حق الله خداوند از حق خود بگذرد اما در حقّالنّاس تا رضایت طرف مقابل جلب گرفتاری و آتش عذاب بر گردنش میماند.