انتقام
گاهی خطاهای عمدی و یا سهوی از انسان صادر میشود که اگر جنبه قتل و جراحت داشته باشد در شرع اسلام برای آن حدّی خاص معیّنشده و اگر جنبه کلامی و اذیت و تهمت داشته باشد رضایت طرف مقابل لازم است. اگر مغلوب، مظلوم باشد باید در مقابل ظالم بایستد و احقاق حق کند تا به حق خود برسد. اگر مظلوم در موضوعی که رخداده است، صبر و حلم بورزد و حواله به خدا کند و یا در حق شخص خطاکار دعا کند بسیار بهتر است تا اینکه مقابلهبهمثل کند. مثلاً اگر کلام زشتی شنیده یا تهمتی به او زدهشده یا عیبجویی دربارهاش شده، رعایت موازین اخلاق و شرع را بنماید و از ازدیاد غضب پرهیز کند که مبادا خود ظالم شود و سعی کند یا عفو، خویش را در معرض رحمت خداوند قرار دهد اگر موضوع انتقام، قتل است و با دیه قضیه حل میشود بهتر است از اینکه سری بالای دار رود و خانواده دیگری هم گرفتار شوند. سیره پیامبر صلیالله علیه و آله این بود که انسان نباید در مسائل زود بهتلافی جویی بیفتد، چنانکه فرمود: «اگر شخصی تو را به عیبی که در تو میباشد سرزنش کرد، تو او را به آنچه در او است سرزنش نکن» در مجلسی شخصی آغاز بهتلافی دشنام کرد. پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «فرشتهای از جانب تو به او جواب میدهد، چون سخن مقابله را آغاز کردی، آن فرشته رفت و شیطان آمد.» چنانچه عفو بر عزّت شخص میافزاید، خدا هم بر عزّت او در دنیا و آخرت میافزاید «و آرامش و سکینهای که از عدم تلافی، نصیب انسان میشود، بیشتر ازآنچه در مقام تلافی بوده است میباشد. البته شخص باید ایمان داشته باشد و به صلح و اصلاح نزدیک باشد تا آنچه شنیده از غیبت یا تهمت یا نسبت دروغ آن با گویندهاش روبرو نسازد و در پی مصالحه و مسالمت باشد نه تغیر و انتقام.