باطن
باطن از اسماء حسنی است. در سوره حدید ۳ فرمود: «و الظّاهر و الْباطن».
علم و حفظ و تدبیر حق در باطن همهچیز سرایت دارد. آنچه در علم او وجود دارد، پنهان است و از اسم باطن بهتدریج ظهور خاص اسم ظاهر متجلّی میشود.
او از شدّت ظهور، پنهان و مستور است و هستی او هم در سرّ هستند.
او به ذرّات و نیّات و اعمال و کارهای پوشیده، علم باطنی دارد و راز و سرّی از او پوشیده نیست. خودش از دیدهها پنهان است ولی درون و داخل هر چیز بر او نهان نیست.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «خَرَق عِلمُ اللهِ سُبحانَهُ باطِنَ غَیبِ السُّتَراتِ وَ اَحاطَ بِغُمُوضِ عَقائِدِ السَّریرات: علم خداوند سبحان به درون اسرار نفوذ و به عمق اندیشههای پنهانی احاطه دارد.»
امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه ۹۶ نهجالبلاغه فرمود: «الحمد لله الاوّل فَلا شَیءَ قبلَهُ وَ الاخِرِ فَلا شَیءَ بَعدَهُ و الظّاهر فلا شیءَ فوقَهُ و الباطن فلا شیءَ دُونَهُ: سپاس خدا را است که اوّل است و چیزی قبل از او نیست و آخر است و چیزی بعد از او نیست و چنان آشکار است که فراتر از او نیست و چنان نهان که مخفیتر از او نیست.»
وانگهان گفته خدا که: ننگرم **** من به ظاهر، من به باطن ناظرم (مثنوی)