باطن
باطن در لغت به معنای پنهان، اندرون، حقیقت و اصل است.
باطن از بطن و به معنای شکم و نهان در مقابل ظهر و آشکار است.
در سوره انعام ۱۵۱ فرمود: «لا تَقرَبُوا الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَنَ: به فواحش آنچه آشکار است و آنچه نهان است نزدیک نشوید.»
ظاهر را میبینیم امّا باطن بر ما پوشیده است. مثل هندوانه که ظاهری دارد و باطنی دارد.
قرآن ظاهری دارد (تنزیل) و باطنی دارد (تأویل) اما خود قرآن هفت بطن دارد. امام باقر فرمود: «ای جابر، قرآن را بطنی است و بر بطن آن نیز بطنی است.»
حقیقت قرآن در قیامت به صورت جوان آید.
اعمالی هم که انجام میدهیم ظاهری دارد و باطنی دارد. نیّت امری باطنی است و هرکسی نمیتواند به باطن راه پیدا کند. ولی چون خدا ستّارالعیوب است روی باطنها پوششی گذاشته.
پیغمبر صلیالله علیه و آله فرمود: «اگر عیب یکدیگر را میدانستید، همدیگر را دفن نمیکردید.»
مثلاً باطن آدمهای حریص هم در دنیا و هم در آخرت مثل مورچه است.
پس چون باطن امری پوشیده است هرکسی نمیتواند به آن راه پیدا کند.
خداوند به موسی علیهالسلام فرمود: «ای موسی، در باطن کار خود از من بترس تا تو را از پس اسرا و عیوبت محافظت کنم.»
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «هرکس نهان خود را درست نماید، خداوند آشکار او را اصلاح نماید.»
حواس پنجگانه عوالم جسمیت را بدان ادراک کند و مدرکات باطنی پنجگانه عقل، دل، سرّ، روح و خفی جمله عوالم روحانیت را ادراک کند.