بدعت
رسم و آئین نو، سنّت تازهای که برخلاف دستور دین جعل شود.
بدعت امری است حادث که پس از زمان پیغمبر صلیالله علیه و آله پدید آمده است؛ و گفتهاند: بدعت، کرداری است ناسازگار با قرآن و سنّت و سیره ائمه علیهالسلام.
در سوره انعام ۱۱۵ فرمود: «وَ تَمَّت کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدقاً وَ عَدلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِة: و کلام پروردگار تو با صدق و عدل به حدّ تمام رسیده، هیچکس نمیتواند کلمات او را دگرگون سازد.»
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «خداوند توبه بدعتگذار را قبول نمیکند.»
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «اَصحاب البِدَع کِلابُ النّار: بدعتگذاران سگان آتش دوزخاند.»
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «کسی که امّتم را فریب دهد، نفرین خدا و فرشتگان و همهٔ مردم بر او است. عرض کردند: ای رسول خدا فریب چیست؟ فرمود: در امتم بدعتی بگذارد و امّت بدان عمل کنند.»
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «کار اندک در سنّت بهتر است از اعمال زیادی که به بدعت انجام شود؛ عَمَلٌ قَلیلٌ فی سنَّةِ خَیرٌ من عملٍ کثیرٍ فی بِدعَةِ.»
بی تحرّی وِ اجتهاداتِ هُدی **** هرکه بدعت پیشه گیرد اَز هوی (مثنوی)
همچو عادش بر بَرَد باد و کُشَد **** نه سلیمان است تا تختش کَشَد
عاد را باد است حَمّالِ خَذول **** همچو بَرّه در کفِ مردی اَکول
همچو فرزندش نهاده بر کنار **** میبَرَد تا بُکشدَش قصّابوار
یعنی هرکس بدون جستجو و تلاشهای هدایت جویانه و از روی هواهای نفسانی راه بدعت را در پیش گیرد، باد او را مانند قوم عاد هلاک خواهد کرد. هوای نفس قوم عاد سبب توفیدن باد مهلکی شد و آنان را به زوال بُرد. در صورتی اگر سلیمان نفس باشی، هوای نفسانی مطیع تو میشود.
باد برای اینان مثل حمّالی خوارکننده است. درست مانند برهای که در دست مردی پرخور باشد.
یک زاهد نمای توخالی که شیعهمذهب نبود، کارش به جایی رسید که مریدان وی روی پرچمهای نوشتند: لاالهالاالله محمّد رسولالله، شیخ عبدالسلام ولیالله!
یکی از مریدانش به همسرش که شیعه بود گفت: خوب است مرید عبدالسلام شوی و از مذهب خود دست برداری. زن که قبلاً شنیده بود که عبدالسلام در نماز چِخ چِخ گفت و وقتی مریدانش علّت را جویا شدند، گفت: در بصره در حال نماز بودم که مشاهده کردم در مکه سگی میخواست وارد مسجدالحرام شود. چِخ چِخ گفتم تا وارد خانهٔ خدا نشود به شوهرش گفت او را با جمعی به مهمانی دعوت کن.
وقتی سفره را پهن کردند، همسر آن مرد برای هر نفر مرغ بریانی گذاشت ولی مرغ عبدالسلام را زیر برنج نهان کرد.
عبدالسلام وقتی دید برای همه مرغ گذاشتند و برای او مرغی نیست، عصبانی شد و گفت: چرا قصد توهین دارید؟ زن گفت: تو در بصره ادّعا کردی سگی میخواست وارد مسجدالحرام شود، دیدی و چخ چخ کردی و این همه مسافت دور را میبینی، چه طور مرغ زیر برنج خودت را نمیبینی؟
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «کُلُّ بِدعَهٍ ضَلالَهٌ وَ کُلُّ ضَلالَهِ سبیلها اِلَی النّار: هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی به دوزخ راه برد.»