بشنو و شاهد باش

پیامبر از خانهٔ زینب، دختر جحش خارج شد و به خانهٔ ام سلمه آمد؛ کسی در خانه را زد، پیامبر صلی‌الله علیه و آله به ام سلمه فرمود: برو در خانه را باز کن؛ ام سلمه گفت: یا رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله! کیست کوبندهٔ در که قدر و منزلت افزونی دارد و مانند من که دیروز درباره‌ام آیه نازل شد، برایش در را باز کنم.

فرمود: ای‌ام سلمه! طاعت رسول خدا، طاعت خداست و معصیت رسول‌الله، معصیت خداست؛ همانا مردی که در را می‌کوبد، مرد بی‌قدری نیست که حیا مانع او گردد، او بدون اجازه وارد نمی‌گردد، او کسی است که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول او را دوست می‌دارند.

ام سلمه رفت و در را گشود، علی علیه‌السلام به درون خانه آمد و چون صدای پایی نشنید به درون خانه آمد و به رسول خدا سلام کرد.

ام سلمه، پشت پرده بود که پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: آیا او را می‌شناسی؟ عرض کرد: آری؛ او علی بن ابیطالب است؛ فرمود: او برادرم است و روش او همانند من و گوشت او گوشت من و خون او خون من می‌باشد. ای‌ام سلمه! او کسی است که بعد از من! اداکنندهٔ بدهکاری و وعده‌هایم می‌باشد، بشنو و شاهد باش که او ولی‌ام بعد از من می‌باشد. بشنو و گواه باش ای ام سلمه! اگر مردی خدا را هزار سال در میان رکن و مقام خانهٔ خدا عبادت کند ولی خدا را در حالی ملاقات کند که مبغض علی علیه‌السلام باشد خداوند عزوجل- او را با صورتش در آتش جهنم اندازد. (کشف الغمه، ص 27)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.