وبلاگ

بندهٔ شهوت

بنده شهوت بودن بدتر از بندگان اسیر است، چه آنکه بندگی دوم به اندکی آزاد می‌شود، ولی بندگی هوی و هوس و مسائل نفسانیات، بسیار سخت است که بنده نجات پیدا کند. بندهٔ شهوات، اگرچه به‌ظاهر برایش شیرین است، ولی فرجام نابکاری دارد. بندهٔ شهوت جز با عنایت خاص و توسل خداوندی نمی‌تواند از آن بند رهایی یابد. پس در چاه افتادن بندهٔ شهوات، به خواست خودش بوده و هیچ اجباری در کار او نبوده تا گناه را به کسی نسبت دهد. وظیفهٔ او گرفتن نردبان و ریسمانی برای نجات است. آدم بدبخت و افتاده در قعر چاه شهوات، جز زاری و توبه و توسل، چارهٔ دیگر ندارد. جگر خونین شده، ولی سودی جز همان‌که گفتیم نیست. پیامبر مُنذر بوده، برای اینکه بنده شهوات، آخر کارش مردود و پوچ است.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.