تجارت
تجارت به معنای تصرّف در سرمایه که به منظور به دست آوردن سود است.
امام سجّاد علیهالسلام فرمود: «دنیا بازار آخرت است و مردم تاجراناند و شب و روز سرمایه و سود، کسب بهشت و زیانش، آتش جهنّم است. سوگند به خدا این همان تجارتی است که هیچگاه تاجرانش زیان نمیکنند و سرمایهاش از بین نمیرود.»
امّا مسلّم است که اگر تاجر سفیه و نادان باشد و راه تجارت را نداند، به خسران گرفتار میشود و از فواید آن بیبهره میگردد.
و کسانی که گمراهی را به راه راست خریدند و از حق پیروی نکردند، پس تجارت آنان سود نکرد و هدایت نشدند.
نی زِ کوران کِشت آید نه دُرود **** نه عمارت، نه تجارتها، نه سود (مثنوی)
امام هادی علیهالسلام فرمود: «دنیا بازاری است که جمعی در آن سود میبرند و جمعی دیگر زیان.»
در سوره صف آیات ۱۲۱۰ فرمود: «یا ایّها الّذین آمنوا هَل ادُلُّکُم عَلی تجارهٍ تُنجیکم مِن عذاب اَلیم: ای مؤمنان آیا شما را به تجارتی رهنمون شوم که از عذابی دردناک رهاییتان میبخشد؟
به خدا و پیامبرش ایمان آورید و در راه خدا با مال و جان خود جهاد کنید این برای شما بهتر است اگر بدانید. تا گناهانتان را بیامرزد و شما را به بهشت … در آورد و این همان رستگاری بزرگ است.»
پس برای سفر قیامت انفاق و کمک به خلق (خواه به قلم، به زور بازو و دست و پا و قلم و مال و … هرچه کند باشد) توشهای نیکوست.
بهای بادهٔ چون لعل چیست؟ جوهر عقل **** بیا که سود کسی برد کائن تجارت کرد (حافظ)
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «دنیا محلّ وحی الهی و تجارتخانه اولیای اوست. شما هم تجارت کنید تا سودمند شوید.»
تاجرانِ اَنبیا کردند سود **** تاجرانِ رنگ و بو، کور و کبود (مثنوی)
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «عمل صالح بالاترین تجارتها و پاداش کار بهترین سودهاست.»
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «تلاش کن هر آنچه با چشم میبینی و در دلت میگذرد برای خدا باشد. این تجارتی سودآور برای آخرت است. چراکه خداوند متعال فرمود: آنچه نزد شماست پایان میپذیرد و آنچه نزد خداوند است باقی است.» (نحل ۹۶)
اندرزهای لقمان حکیم به پسرش این است: «تقوا پیشه کن که سودآورترین تجارتهاست.»
در زمان حضرت داوود علیهالسلام زنی با سه قرص نان و سه کیلو جو در کوچه به فقیری رسید. پس سه قرص نان را به فقیر داد و پیش خودش گفت: جو را آرد میکنم و از آن نان تهیّه میکنم. جو را بر سر گرفت؛ در کوچه بادی وزید و تمام جو به زمین افتاد و باد آن را برد. زن تعجّب کرد که یعنی چه؟ آیا نتیجه صدقه این است؟! خدمت داوود پیامبر علیهالسلام آمد و مطلب را به عرض رساند. فرمود: نزد فرزندم سلیمان برو تا حکمت آن را بگوید. حضرت سلیمان ۱۰۰۰ درهم به آن زن داد. زن نزد داوود آمد و پاداش او را به عرض رساند. فرمود: برو پولش را رد کن و بگو علّت اینکه جو را باد برد چیست؟ نزد سلیمان آمد و طالب علّت شد. حضرت سلیمان فرشتهٔ موکّل باد را طلبید و از او پرسید. فرشته عرض کرد: تاجری که ثروت بسیار داشت، در بیابان وامانده و خوراکش تمام شد. با خدا نذر کرد که اگر غذایی از کسی به او برسد، یک سوم ثروت خود را به او بدهد. ما جو این زن را به او رساندیم. او نان درست کرد و خورد. بر او واجب شد که به وطن خود برسد، نذرش را ادا کند. سلیمان آن تاجر را احضار کرد و تاجر اقرار کرد و زن هم حاضر شد و تاجر ثلث مالش را که معادل سه هزار و ششصد هزار دینار بود به زن داد. بعد حضرت داوود به فرزندش سلیمان علیهالسلام فرمود: «ای فرزندم، کسی که تجارت پرسود میخواهد با خدای کریم معامله کند.»