تجاهل عارف
تجاهل به معنای تظاهر به نادانی کردن است و خود را به نادانی زدن.
مقام عارف، مقام ستّاریت خداست که آنچه را که میبیند و میداند را بر زبان نمیآورد و به روی آن شخص نمیآورد؛ و این از بزرگی اوست؛ با اینکه خرابکاری افراد را میبیند، انگار نمیبیند و آن را بازگو نمیکند.
حتّی گاهی عیب کس دیگر را میگوید یا از سرگذشت دیگری بیان میکند، در واقع «به در بزن دیوار گوش کن» است. با این روش تظاهر به نادانی میکند و نمیگوید که من میدانم؛ در واقع با بیان حکایت شرححال مخاطب خودش را بیان میکند.
در روایت آمده: «حضرت دست بر روی شانه او گذاشت نفرمود شراب خوردی. فرمود در هر حالی که هستی از ما خاندان رو گردان نباش.»
عارف حتّی با زن و بچه خودش همه خیلی مسائل را میبیند و میداند امّا به رویشان نمیآورد و مدارا میکند.
گاهی استاد (سید عبدالکریم کشمیری) به خاطر عدم صلاحیت طرف مقابل از باب تجاهل عارف در جوابش میفرمودند: نمیدانم.
هرکه باشد شیر اسرار و امیر **** او بداند هرچه اندیشد ضمیر (مثنوی)
مولانا گوید عرفا از درون و ضمیر دیگران باخبرند، هرچند که احوال باطنی خود را پنهان بدارند. او تمام افکار و اندیشههای باطنی تو را میداند و مماشات میکند. اگر میفهمد و فاش نمیکند، تجاهل عارف روا میدارد و مظهریت اسم ستّار را پیاده میکند.