تجسّم اعمال
مسئله تجسّم اعمال یکی از مهمترین مسائل قرآن و قیامت است.
اعمال انسان اعمّ از خوب و بد، علاوه بر چهره ظاهری خود یک چهره واقعی نیز دارد که از نظر او پنهان است. امّا این چهرههای درونی در جهان دیگر ظاهر میشود و مسئله تجسّم اعمال را شکل میدهد. لذا پاداش و کیفر در قیامت، در حقیقت اعمال خود انسان است که تغییر شکل مییابد و به او میرسد.
یعنی هر فعلی شأنی از شئون نفس است که پس از برداشتن حجابها برای نفس باقی میماند که کیفیّت آن به صورتِ مجسّم ظاهر شده و تمثّل پیدا میکند.
در سوره زلزال فرمود: «لِیُروا اعمالَهُم: برای آنکه کردارشان را به آنان بنمایند.» اعمال انسان در قیامت مجسّم و مرئی شده و در برابر او حضور پیدا میکند.
از سوره آلعمران ۳۰ «یَومَ تَجِدُ کلُّ نفسٍ مّا عَمِلَت: روزی که هرکس آنچه انجام داده پیش رو میبیند.» استفاده میشود که عالم قیامت عالم جمع و عالم حقیقت است؛ یعنی هرچه که در اینجا انجام میشود، اصل و حقیقت آن در قیامت ظاهر شده و نزد صاحبش حاضر میگردد.
چون صحیفه اعمال هر شخصی عبارت از نفس اوست؛ زیرا اعمالی که از انسان صادر میشود در نفس اثر میگذارد تا اینکه بهواسطه کثرت عمل به ملکه نفسانی مبدّل میشود. خلاصه آنکه هرچه انسان در دنیا از خوب و بد بهجا آورده، همه را در قیامت در برابر خود حاضر و مجسّم میبیند.
اهل معرفت بر این نظرند که اعمال و اخلاق و نفسِ اینها در نشئه دیگر مجسّم میشوند، خوب باشند خوب و بد باشند بد است؛ یعنی تجسّم اعمال نتیجه عمل خود انسان است و چیزی از آن جدا نیست.
هفت دوزخ چیست، اعمال بدت **** هشت جنّت چیست، اعمال خوشت
حشر تو بر صورت اعمال توست **** هرچه بینی، نیک و بد احوال توست
جملهٔ اخلاق و اوصاف ای پسر **** هر زمان گردد ممثّل در صور
گاه نارت مینماید، گاه نور **** گاه دوزخ، گاه جنّات ست و حور
لاله و گلها و ریحان و سمَن **** جمله طاعات است و اخلاق حَسَن
حور و غلمان جملگی اوصاف توست **** مِهر و مه روح است و قلب صاف توست
اعمال آدمی یا خوب است یا بد. اعمال خوب، نتیجهاش در نفس است و اعمال بد هم همینطور. اینکه در آخرت حور و قصور و درختان و باغها و … است یا اینکه آدمهای گناهکار گرفتار مار و اژدها و عمود آهنین و آتش و … میشوند؛ این کسی که در دنیا هست عملش خودش ضبط میشود و وقتی حجابها برداشته شود پاداش و کیفر اعمال خود را میبیند.
الآن هم مثلاً غل و زنجیرها در گردنها هست ولی ادراک نیست. چون نتیجه عمل مجرّد است و مادّه ندارد. تجسّم اعمال نتیجه اعمال است. مثلاً قرآن به صورت یک جوان زیبا درمیآید یا از فلان عمل اژدها تولید میشود. این انتقامهای الهی که به صورتهای زشتی درمیآید در حقیقت این ملکات خود اعمال است که به آن شکل مجسّم میشود. مثلاً غلهای آخرتی از اخلاق ذمیمه دنیوی گرفته شده.
هر عملی تجسّمی دارد چه در دنیا چه در برزخ و چه در قیامت. ولی در دنیا را فقط اولیاء میبیند.
جهنّم الآن محیط به کفّار است و لکن به علّت غرق در ظواهر مادّی دنیا ادراک ندارند.
در سوره زلزال ۷ و ۸ فرمود: «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذرّةٍ خیراً یَرَهُ وَ مَن یَعمَل مثقالَ ذرّةٍ شَرّاً یَرَهُ» که همین برگشت کامل و بیکم و اعمال، دلیل روشنی بر مسئله تجسّم اعمال و جزا و کیفر است که نتیجه اعمال خود انسان و اشکال تبدّل یافته آن است. پس هیچ عملی ضایع نمیشود و چون نتیجه عمل را میبیند، هیچ ظلمی به صاحب عمل نمیشود؛ از خودش به خودش بازمیگردد.
از رسول خدا صلیالله علیه و آله روایت است: «همانا نماز بهصورت شخصی نورانی در قبر نزد میّت آید، در قبر مونس او خواهد بود و هراسهای برزخ را از او دور میسازد.»
در روح الاحباب آمده که: «اعمال به یکدیگر مباهات میکنند، صدقه گوید من برترین شما هستم.»
و از پیامبر صلیالله علیه و آله روایت است: «(در قیامت) آدمی در زیر سایهٔ صدقه خود است تا داوری میان مردم به پایان برسد.» رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «شبی که مرا به آسمان بردند، وارد بهشت شدم و در آنجا سرزمینهایی از مشک دیدم و فرشتگانی در آن دیدم که خانههایی میسازند با یک خشت از طلا و یک خشت از نقره و بسا بود که از کار دست میکشیدند. به آنان گفتم چرا گاهی میسازید و گاهی دست میکشید؟ گفتند: منتظر نفقه و مصالح هستیم. گفتم: مصالح شما چیست؟ گفتند: گفتار مؤمن «سبحانالله و الحمدلله و لاالهالاالله و اللهاکبر» پس هرگاه این تسبیحات را بگوید ما شروع به ساختن میکنیم و هرگاه ساکت بماند و نگوید ما نیز دست میکشیم.»
پس هر چیزی را صورتی است و معنی و جسدی و روحی است، خواه اخلاق و خواه عبادت و خواه غیر اینها.
دو نفر غیبت کردند و نزد پیامبر صلیالله علیه و آله آمدند و ایشان فرمودند: در دهان شما سبزی گوشت میبینم. عرض کردند: ما امروز گوشتی نخوردیم. فرمود: شما گوشت برادر خود (سلمان و اسامه) را خوردید. پس آیه ۱۲ سوره حجرات نازل شد: «وَ لا یَغتَب بعضُکُم بعضاً ایُحِبُّ احدُکُم اَن یأکُل لَحمِ اَخیهِ مَیتاً» تجسم عمل غیبت کننده، خوردن گوشت برادر مؤمن مرده است.
مثلاً کسی که خواب میبیند گرگ یا سگ به او حمله کرده، این قوه غضبیه است که در آن روز یا چند روز قبل عصبانی شده، عملش به این صورت ممثّل میشود.
کسی که صفتش کریم بودن است این به درختی ممثّل میشود که هزاران میوه دارد. این درخت ریشه دارد و کَرَم و جود ملکه شخص شده و به این شکل مجسّم میشود.
کسی که بازیگری میکند و مردم را میخنداند برای دنیا. بعد از مدّتی در خواب یا کشف میبیند که میمونی با اوست و او را اذیت میکند و یا اینکه خودش میمون شده. میمون مظهر ادا درآوردن و مسخره کردن است؛ و این تجسّم این عمل و صورت برزخی این شخص است که در رقّاص خانهها بوده.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «متکبّران (روز قیامت) بهصورت مورچه (ریز و کوچک) درمیآید و مردم آنان را پایمال کنند تا خداوند از حساب فارغ شود.»
از امام صادق علیهالسلام روایت است: «چون مؤمن در قبر داخل شود نماز از سوی راست و زکات از جانب چپ و نیکی بر سر او سایه افکن خواهد بود؛ و صبر نیز در کناری میایستد. پس چون دو فرشتهای سؤالکننده بر او وارد شوند، صبر به نماز و زکات و نیکی گوید: مواظب صاحب خود باشید و اگر درمانده شدید، من به کار او خواهم پرداخت.»
مولانا گوید: «نفست اژدرهاست او کِی مرده است» (مثنوی)
اژدها از مار و افعی هم بزرگتر است. سیرت باطی نفس (امّاره) واقعاً اژدهایی است و اگر در خواب یا کشف ببیند، میبیند سرش همین شخص است و بدنش اژدها! نیّت و عملی که دارد مجسّم میشود و روز قیامت هم یک اژدها او را میبلعد.