وبلاگ

تخلیه، تحلیه، تجلیه

تخلیه، خالی کردن درون از بدی‌ها و همه اموری که سالک را از خدا بازمی‌دارد.

تحلیه، آراستن خویش به صفات نیک و محامد و فضایل نفس را گویند.

تجلیه، جلوه کردن و تابیدن انوار حق در دل سالک است.

از مهم‌ترین ریاضات برای اهل سلوک تخلیه است؛ یعنی آنچه مانع از حرکت و ترقّی در نفس است از بین برود و محو گردد.

صفات ناپسندی چون کبر، حرص، حسد و غلبه شهوات و امثال این رذایل موانعی هستند که تا سالک آن‌ها را تخلیه نکند و از خود دور ننماید، نتواند کسب فضایل کند. چون اکتساب فضایل از تخلیه رذایل آسان‌تر است که: «دیو چو بیرون رود، فرشته درآید» و گفته‌اند: «جاروب کن خانه را، وانگه میهمان طلب»

سالک در رفع موانع و مفاسد نفس به دستور استاد به ذکر یا فکر یا توسل یا ریاضات، با همّتی که دارد می‌تواند خویهای پلید را از نفس دور کند تا بتواند با طهارتی که کسب کرده، خویهای پسندیده جایگزین آن‌ها کند.

اوّل ای جان دفع شرّ موش کن **** وانگهان در جمعِ گندم جوش کن (مثنوی)

تخلیه مقدم بر تحلیه است. تا دل از ظلمت ذنوب و کدورت تعلّقات دنیا مصفّا نشود، محلّی به زیور نورانیت و طهارت نگردد.

چنان‌که هرکس بداند در خانه‌اش گنجی پنهان است، ابتدا خانه را ویران می‌کند بعد که گنج را یافت آن را مجدداً زیباتر و آبادتر از گذشته می‌سازد.

کمال مرتبه روح در تجلیه روح است به صفات ربوبیّت تا اینکه سالک را خلافت آن حضرت نصیب گردد. تا تزکیه نفس حاصل نشود تجلیه روح میسر نشود.

لکن روح سالک در بدایت روح طفل را می‌ماند؛ باید تربیت شود تا مستحق تجلیه گردد. پس علوم و معارف و ریاضات سبب می‌شود تا تجلیه آثار خود را در روح پیاده کند.

برای مثال بچّه که به دنیا می‌آید، زحمات بسیار مادر سبب پرورش و تربیت طفل می‌شود.

بعد از اینکه طفل کمی رشد کرد، مادر او را تربیت اخلاقی می‌کند (این کار خوب است، این کار بد است، این را انجام بده، این را انجام نده …) تا حرکات طفل بر طبع حیوانی نگردد.

وقتی این مرحله را گذراند، آنگاه مادر غذاهای روحی و معنوی به طفل می‌دهد.

سالک هم باید مانند طفل مرحله تخلیه را بگذراند، تحلیه را کسب کند تا مقتضی غذاهای روحی و مشاهدات و مکاشفات (تجلیه) گردد.

باد آمد و بوی زلف جانان آورد **** وان عشقِ کهن ناشدۀِ ما نو کرد

در این وقت روح از بند تعلّقات جسمانی آزاد می‌شود و از لباس بشریت بیرون می‌آید و از حبس صفات بشری خلاصی می‌یابد.

لذا در تجلیه می‌گویند تاکنون زندگی قالب به روح بوده، اکنون زندگی روح به عشق شده.

من زنده به عشقم، نه به جان، زیرا **** جان اندر طلبت نهاده‌ام بر کف دست

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.