تعصّب
طرفداری نابخردانه از اعتقاد یا از فامیل که جنبه الهی و عقلانی نداشته باشد را میتوان تعصّب گفت. اگر تعصّب برای نصرت حق و کمک ملهوف و اعتلای شرافت باشد، ممدوح است و اگر برای غیر این باشد مثلاینکه در جهت تقلید و تقویت قدرتمند و فامیل و قوم و یا هر علّت جاهلانهای داشته باشد، مذموم است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «شما باید تعصّبتان را در مکارم اخلاق و محامد افعال و محاسن امور به خرج بدهید.
امّا تعصّب بیجا بوی جاهلیت میدهد که از ایمان و اعتقاد الهی خبری نیست و حشرونشر چنین کسانی در روز قیامت با اعراب جاهلی خواهد بود.» پیامبر صلیالله علیه و آله هم فرمودند: «از ما نیست کسی که بهسوی عصبیت خوانده شود و بر این صفت بمیرد.» پس ترک این صفت ضروری است و کمک به متعصّبین کورکورانه حرام است؛ چون شیطان نسبت به آدم علیهالسلام تعصّب ورزید. درنتیجه تعصّب عملی شیطانی خواهد بود. در دارنده این کسالت جهت تعصّب و ریشه آن باید معلوم گرد از کجا شروعشده است. به خاطر حبّ وطن از شهر خود دفاع میکند بااینکه مفاسد و معایب شهرش بسیار است و یا فایدهای در دفاع و مدح نصیبش میگردد! مبتلا به این بیماری سرگذشت متعصّبین و عاقبت کارشان را در تاریخ بخواند و از راه عقل گام بردار او در دفاع، جهت اعتدال را رعایت کند. از انصاف به دور نگردد و از تقلید و حمایت کورکورانه موجب عذاب و خواری شود پرهیز کند. همهجا اوّل فکر کند بعد در حمایت و تقلید سخن بگوید. نه جنبهافراط و طرف تفریط را بگیرد و بر اساس سیره پیامبر صلیالله علیه و آله و قرآن و ائمه (علیهم السّلام) وارد کار وطندوستی و قومگرایی و مانند آن شود و از تصدیق هر نوع باطل و ناحق و بیانصافی پرهیز کند.