تعظیم
تعظیم به معنای بزرگ داشتن و احترام کردم و بپا شدن است. پس تعظیم، بزرگ و محترم شمردن است.
تکریم و تعظیم از معرفت حاصل میگردد. اگر کسی مقام دیگری را بالاتر و برتر از خود بداند، در مقام تعظیم و تکریم او خواهد بود و از اطاعت و فرمانبرداری او سرپیچی نمیکند.
اوّلین مرحلهای که از تعظیم حقّ متعال برای سالک پیش میآید این است که سالک اوامر و نواهی خداوند را بزرگ میشمارد و سعی میکند هرچه را که امر و یا نهی شده، به جا آورد و این را به کمال برساند.
دیگر تعظیم احکامی است که حق صادر میفرماید و این وقتی تحقق میپذیرد که آن را بیمورد نداند و در مقام معارضه نباشد و در مقابل انجام، انتظار جزا و پاداش نداشته باشد.
سوم، تعظیم ذات اقدس الهی است و از آثار این تعظیم آن است که سالک از خود سلب اختیار میکند و خواست خود را فدای خواست حق میکند و همهچیز را از مسببالاسباب میداند؛ زیرا به شهود دریافته که لاحول و لا قوّةً الّا بالله.
چیست تعظیم خدا؟ افراشتن **** خویشتن را خوار و خاکی داشتن (مثنوی)
عبادت که اطاعت از فرمان خداوند است در واقع جز تعظیم او نیست.
در سوره حج ۳۲ فرمود: «وَ من یُعَظِّم شعائر الله فاِنَّها مِن تقویَ القلوب: و هرکس نشانههای (بندگی) خداوند را سترگ کرد، بیگمان این (کار) از پرهیزگاری دل است.»
یعنی تعظیم شعائر الهی از آثار سلامت قلب و تقوای نفس است.
اکرام و اعزاز نشانههای الهی از جمله اعمال محموده است که خداوند در قرآن آن را بهطور صریح دستور فرموده است.
جمعی از مفسرین بر این عقیدهاند که سجده ملائکه بر آدم علیهالسلام برای تعظیم و تکریم آدم و مقدّم بودن آن بر فرشتگان بوده است.
اگر مردم به زیارت ائمه علیهالسلام میروند و ضریح آنان را میبوسند و اظهار محبّت میکند و به تربت آنان تبرّک میجویند، این اعمال مصادیقی برای تعظیم شعائر الهی است. خدای متعال دوست داشتن و تعظیم ایشان را واجب فرموده است و هیچ بعدی ندارد که برای توسّل و استشفاع به درگاه خدای متعال به ایشان تقرّب جویند.
اینکه در سوره عنکبوت ۸ فرمود: «و وَصَینَا الاِنسان بوالدَیهِ حُسنا» اهتمام به تعظیم و بزرگ داشت پدر و مادر (مخصوصاً پدر و مادر روحانی) بعد از تعظیم خداوند، بیشتر از سایر طاعات است. بلکه عملی که در آن تعظیم والدین روحانی بعد از تعظیم خدا نباشد، طاعت بر آن صدق نمیکند.
پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «یا علی من و تو پدران این امّتیم.»
امام سجاد علیهالسلام در رسالهٔ حقوق فرمود: «و امّا حَقَّ سائِسِکَ بِالعِلمِ فالتَّعظیمُ لَه …: وَ امّا حقّ استاد تو بزرگداشت او و احترامگذاری به مجلس او و به سخنان او نیکو گوش دادن و رو کردن به او و یاریرساندن به او به سود خودت است…»
به جان می کوش در تعظیم پیر **** که تا در دل نیابی زحمت از پیر
نگهدار ادب شو در همه حال **** که تا مقبول باشد از تو اعمال
از امام صادق علیهالسلام سؤال شد: علّت بزرگداشت و تعظیم مساجد چیست؟ فرمود: «خداوند به تعظیم مساجد امر فرموده به خاطر آنکه آنها بیوت خدا در روی زمین میباشند.»
به امام صادق علیهالسلام عرض شد: مردی وارد مجلس میشود و انسان به احترامش بپا میخیزد، چطور است؟ فرمود: «مکروه است مگر آن مرد اهل دین باشد.»
پسر حاتم طایی به نام عدی رئیس قبیله بود. خواهرش سفانه گوید: او به قصد دیدن پیامبر صلیالله علیه و آله به مدینه آمد. پیامبر صلیالله علیه و آله او را به خانه برد و فرشی را با دست خود برایش گسترانید و تکلیف به نشستن کرد. چون فرش گنجایش بیش از یک نفر را نداشت، گفت: شما بفرمایید. پیامبر صلیالله علیه و آله قبول نکرد و او را روی فرش نشانید و خود روی زمین نشست.
عدی گوید یقین پیدا کردم که پیامبر صلیالله علیه و آله هوای سلطنت ندارد که اینطور مرا احترام میکند. پس پیامبر صلیالله علیه و آله اسلام را بر من عرضه کرد و من قبول کردم.
به تجربه ثابت شده این است که هرکس به هر نظری مردم را میبیند، مردم به او نظر میکنند و وی را میبینند؛ یعنی در بزرگداشت کسی، بعدها دیگران ما را بزرگ میشمارند.
و وقتی به پدر و مادر و پیر و استاد احترام میکنیم در واقع به خود احترام میکنیم.