تقوا
تقوا در اصل از ماده «وقایه» به معنی نگهداری یا خویشتنداری است و به تعبیر دیگر نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ میکند. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «اعلموا عباد الله اِنّ التقوی دار حصین عزیز: بدانید ای بندگان خدا که تقوی دژی محکم و شکستناپذیر است.»
تقوا به معنای پرهیزگاری است. اصل تقوا بر بیم از پروردگار نهاده شده و بر سه قسم است: پرهیز از شرک، پرهیز از گناه، پرهیز از شبهات.
تقوا برکنار بودن از هرچه که سالک را از حق دور سازد.
در حقیقت تقوا طاعت بدون معصیت، ذکر بدون فراموشی، علم بدون جهل و عمل مقبول بدون ردّ است.
از امام صادق علیهالسلام دربارهٔ تقوا سؤال شد، فرمود: «تقوا این است که خداوند تو را در هر جا که فرمانت داده، غایب نیابد و هر جا که نهیات نموده، حاضر نبیند.»
تقوا بر سه وجه است:
۱) تقوای بالله؛ تقوا از برای خدا و آن ترک حلال (مکروهات و مباهات و لذّات مشروع نفسانی) است تا چه رسد به امور مشتبه و این تقوای خاص الخاص است.
۲) تقوای من الله؛ تقوای از خدا و آن ترک شبهات است تا چه رسد به حرام و این تقوای خاص است.
۳) تقوا از خوف آتش و عقاب؛ و آن ترک حرام است و این تقوای عامّ است.
از عارفی دربارهٔ تقوا سؤال شد، گفت: آیا راه پر خار و خاشاک را پیمودهای؟ سائل گفت: آری. گفت: چه کردی؟ گفت: از خارها پرهیز میکردم که مبادا به پایم بخلد.
گفت: «در دین خدا نیز چنین (با احتیاط و پرهیزگار) باش تا به درجه متقین نائل شوی. از کوچک و بزرگ گناهان دست بکش که این تقواست و همانند کسی باش که بر روی زمین خاردار راه میرود که از هرچه میبیند، میپرهیزد. هرگز گناهان کوچک را ناچیز مشمار که کوهها از سنگهای ریز تشکیل یافته است و گناهان بزرگ نیز از انباشته شدن گناهان کوچک تشکیل مییابد.»
شهوت ناری به راندن کم نشد **** او به ماندن کم شود، بی هیچ بُد (مثنوی)
تا که هیزم می نَهی بر آتشی **** کی بمیرد آتش از هیزم کَشی؟
چون که هیزم بازگیری، نار مُرد **** زانکه تقوا آب، سوی نار بُرد
کی سیه گردد به آتش روی خوب **** کاو نهد گُل گونه از تقویَ القلوب
در سفارشات پیامبر صلیالله علیه و آله به ابی ذر آمده است: «ای اباذر، به عمل با تقوا بیشتر اهتمام ورز تا عمل به غیر آن، که هیچ عملی با تقوا اندک به شمار نیاید.
ای اباذر، مرد از پرهیزگاران (متقین) به شمار نیاید تا اینکه به حساب خود برسد سختتر از رسیدگی شریک به حساب شریک خود تا بداند خوراک و نوشیدنی و پوشاکش از کجا به دست آمده؛ از حلال یا از حرام؟
ای اباذر محبوبترین شما نزد خدای بزرگ کسی است که بیشتر به یاد خدا باشد و گرامیترین شما نزد خدای بزرگ پرهیزگارترین شماست (و اَکرمُکُم عندَ الله عزّوجل اَتقاکُم) و نجات یابندهترین شما از عذاب کسی است که خوفش از او بیشتر باشد.
پرهیزگاران کسانی هستند که در مورد چیزهای غیر حرام از خدا پروا میکنند از بیم آنکه در شبهه افتند.»
مرحوم شیخ مرتضی انصاری با برادرش از کاشان به مشهد مقدس مسافرت نمود. پس از آن به تهران آمد و در مدرسهٔ مادر شاه در حجرهٔ یکی از طلّاب منزل گرفت. روزی شیخ به همان محصّل مختصر پولی داد تا نان بخرد. وقتی برگشت شیخ دید حلوا هم گرفته و بر روی نان گذاشته است. به او گفت: پول حلوا را از کجا آوردهای؟ گفت: بهعنوان قرض گرفتم و شیخ آن قسمت از نان که حلوایی نبود را برداشت و فرمود: من یقین ندارم برای ادای قرض زنده باشم! پس از سالها روزی همان طلبه به نجف آمد و خدمت شیخ عرض کرد: چه عملی انجام دادید که به این مقام رسیدید و خداوند شما را موفق کرد که اینک در رأس حوزه علمیه قرار گرفتید و مرجع همه شیعیان جهان شدید؟
فرمود: چون جرئت نکردم حتّی نان زیر حلوا را بخورم ولی تو با کمال جرئت نان حلوا را تناول نمودی.
ابو بصیر از امام باقر علیهالسلام نقل میکند که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
«اهل تقوی نشانههایی دارند که با آن شناخته میشوند؛ راستگویی، ادای امانت، وفای به عهد، کم فخرفروشی و کم بخل ورزیدن، صلهٔ رحم، ترحّم با ضعیفان، کم اُنسی با زنان، بخشش و احسان، خوشاخلاقی، وسعت بردباری (حلم ورزیدن) و پیروی از دانش در آنچه به خدا نزدیکش میکند و طوبی برای آنان است و سرانجام نیکی دارند …»
پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «انّ اَکثَرَ ما یدخل النّاس الجنّة تقوی الله و حسن الخلق؛ بیشترین چیزی که مردم را در بهشت برد تقوا و خوشخلقی است.»
در حدیث نبوی صلیالله علیه و آله است: «هر چیزی را معدنی است و معدن تقوا دلهای عارفان است.»
امیرالمؤمنین علیهالسلام در حدیثی فرمود: «برترین نعمتها وسعت در مال است و برتر از وسعت مال، تندرستی و برتر از تندرستی، تقوا (پرهیزگاری) قلب است.»
بدان که اساس جمیع طاعات و عبادات بر تقوا است. در سوره مائده ۲۷ فرمود: «انَّما یَتَقَبَّلُ الله مِن المتقین: جز این نیست که خداوند [عمل را] از پرهیزگاران میپذیرد.»
و هر عبادتی که بنیادش بر تقوا نباشد، مانند غباری پراکنده بیارزش است.
سر هر طاعتی یقین تقوی ست **** متّقی شاه جَنَّةُ المَأویٰ ست
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «عمل با تقوا اندک نیست؛ لا یَقِّلل عَمَل مع تَقوی: چگونه عمل اندک خواهد بود درحالیکه قبول میگردد.»
مثل تقوا برای طاعات مانند آب برای درختان است و طبیعت درختان و میوهها در رنگ و طعم مانند درجات ایمان است. پس کسی که در بالاترین درجه تقواست و جوهر روحش صافتر باشد، با تقواتر است و هرکس چنین باشد، عبادتش خالصتر و پاکتر و چنین کسی به خدا نزدیکتر است.
مردم در تقوا از یک آب واحد، به اندازهٔ علم و درک و صفات از درجات ایمانی استفاده میکنند، لکن در عمل و اخلاص مراتب تقوایشان فرق میکند.
در سوره حجرات ۱۳ فرمود: «انَّ اَکرمَکُم عندَ اللهِ اتقکُم: بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست.»
خواجه عبدالله انصاری گوید متقیان سه دستهاند: خرد، میانه و بزرگ.
متقی کوچک؛ آن است که توحید خود را به شرک، اخلاص خود را به نفاق و تعبّد خود را به بدعت نیالاید.
متقی متوسط؛ آن است که خدمت را به ریا، حال را به تصنّع و قوت خود را به شبهت نیالاید.
متقی بزرگ؛ آن است که نعمت را به شکایت نیالاید، جرم خود را به حجت نیاراید و از دیدن منّت نیاساید.
هیچ خصلتی را حقتعالی در قرآن بهمثابه تقوا امر و تأکید نفرموده است. در سوره نساء آیه ۱۳۱ فرمود: «وَ لَقَد وصَّینا الذّین اوتو الکتاب مِن قبلکُم و ایّاکُم اَنِ اتقوا الله: به کسانی که به آنان پیش از شما کتاب (آسمانی) [یهود و نصارا و دیگر امّتها] داده شده است و به شما سفارش کردیم که تقوای الهی بورزید.»
ابتدای قرآن، در سوره بقره ۲ فرمود: «ذلک الکتاب لا رَیبَ فیهِ هُدیً للمتَّقین: این کتابی است که هیچ تردیدی در آن نیست و رهنمودی برای پرهیزگاران است.»
چون که تقوا بست دو دست هوا **** حق گشاید هر دو دست عقل را (مثنوی)
و ثمرهٔ تقوا را افاضهٔ علوم لدنیه ذکر فرموده: در سوره بقره ۲۸۲ فرمود: «وَ اتّقوا الله و یُعَلِّمکُم الله: تقوای الهی پیشه کنید و خداوند به شما تعلیم میدهد.»
یعنی پرهیزگاری سبب میشود که قلب آمادهٔ پذیرش علوم و معارف حقیقی شود و خداوند وعده فرموده از علوم خود به متّقی عطا کند. [اگر واو در آیه عطف فرض شود.]
و خدای سبحان فرمود: «انَّ المتّقین فی جنّاتٍ و نهرٍ فی مَقعدِ صدقٍ عِندَ ملیکٍ مُقتدرٍ: بیگمان پرهیزگاران در باغها و (کنار) جویباراناند در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند.»
پس غایت تقوا که «مقام عندیت» است دورترین غایات و بلندترین درجات و بالاترین مقامات است گوارای متقیان باد.