تملّق
تملّق به معنی چاپلوسی و اظهار محبّت کردن است و نیز به معنای چربزبانی.
تملّق یعنی کوشیدن در راه جلب منفعت که با اظهار محبّت و منشأ فقر دارایی و فقر اخلاقی دارد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «ستایش خارج از اندازه تملّق است.»
برخی دارای ملکات متعددند و در اوضاع و شرایط مختلف برای پیشبرد مقصود تغییر چهره میدهند که گویا زیر پوست ظاهر، لانه جانوران گوناگون است. گاه روی تملّق روباهی میماند.
بعضیها چون دارای کمالاتی از علم و تقوا و ریاست و مال نیستند برای کسب آن به تملّق گویی و چاپلوسی و تعریف بیجا میپردازند تا با مدح افراطی از طرف مقابل چیزی را کسب کنند.
تملّق از رذایلی است که باعث ذلّت نفس شده و جز حقارت چیزی به همراه ندارد. اگرچه با اظهار ذلّت و محبّت است لیکن برای فریب و نیرنگ مردم صورت میگیرد.
تملّق مذموم علّت و اسباب دنیایی دارد و از لوازم بهمیت به شمار میرود.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «لیس من اخلاق المؤمن الملّق اِلّا فی طلب العلم: تملق از اخلاق مؤمن نیست مگر در راه فراگیری علم و دانش.»
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «با چاپلوس رفاقت مکن که او با چربزبانی تو را اغفال میکند، کار ناروای خود را در نظر زیبا مینماید و دوست دارد که تو نیز مانند او باشی.»
امیرالمؤمنین علیهالسلام در سفارشی به کمیل فرمود: «لُستُ وَ اللهِ مُتِمَلِّقاً حتّی اُطاعَ: به خدا سوگند، من تملّق گو نیستم تا از من فرمان بَرَند.»
آری، تملّق به خدای متعال ممدوح است. چرا که ما فقر ذاتی داریم و پروردگار خود را که غنی بِالذات است تعریف و تملّق میکنیم. در دعای ابوحمزه ثمالی آمده: «قسم به بزرگواریات ای سرور من، هرگاه برانی مرا، از درگاهت نخواهم رفت و از چاپلوسیات دست بر نخواهم داشت به خاطر آنچه رسیده است بر من از شناختی که به بخشش و جوانمردیات دارم.»