توسّل

توسّل یعنی به‌وسیله چیزی به کسی نزدیک شدن، وسیله قرار دادن و دست به دامن شدن است.

وقتی فیض را می‌خواهیم از بالا بگیریم، واسطه می‌خواهد. به این واسطه فیض را می‌گیریم که بدان توسّل گویند.

قرآن، ائمه معصومین علیه‌السلام، اولیای خدا، نماز، ذکر، ختومات، ادعیه، زیارت، زیارت‌نامه‌ها و روضه‌خوانی و نذر و … در واقع همه واسطه‌اند و دست به دامن شدن به این اسباب برای گفتن فیض توسّل گویند.

توسّلات و ادعیّه زاد همیشگی سالکان است.

توسّلات در همه حال خوب است و هفته‌ای یکی دو بار و به‌صورت پراکنده فایده ندارد؛ توسّل باید دائمی و با کیفیّت باشد.

در توسّل باید یاری، کمک و استغاثه باشد.

از عالم ربّانی سید عبدالکریم کشمیری سؤال شد: نزدیک‌ترین راه برای توسّل کدام است؟ فرمود: به دلت نگاه کن؛ ببین با کدام‌یک از ایشان (ائمه علیه‌السلام) انس بیش‌تری داری و دلت بیشتر پیش کدام‌یک از ایشان می‌رود. (یک موقع انسان می‌بیند که با یکی از ائمه انس خاص دارد و کشش بیشتر دارد.)

در یک زمان می‌توان چند توسّل داشت و با یک توسّل می‌توان چند حاجت خواست درصورتی‌که حوایج لازم و ملزوم هم باشند نه اینکه در یک راستا نباشند. مثلاً کسی که محبّت و معرفت می‌خواهد و از آن طرف تأثیر کلام در نفوس هم بخواهد. این دو در یک راستا نیستند.

ولی مثلاً در نماز شب می‌خواهیم از یاران خاص الخاص حضرت بقیة‌الله (عج) شویم، از طرف دیگر می‌خواهیم محبّت و معرفتی که به اولیاء در طول تاریخ داده‌اند، با اسباب و لوازم به ما بدهند که این دو در راستای همدیگرند.

راه‌های توسّل یا با واسطه است یا بی‌واسطه. گاهی به‌صورت مستقیم و بی‌واسطه به عالی متوسّل می‌شویم مثل زیارت. گاهی هم با واسطه است. مثلاً سوره یس تقدیم می‌کنیم به یکی از ائمه علیه‌السلام

در زیارت جامعه کبیره آمده: «بِکُم اخرجنا الله مِنَ الذُلِّ و فَرَّجَ عَفّا غمرات الکُرُوب: به‌واسطه شما (ائمه) خداوند ما را از خواری نجات داد و موج‌های گرفتاری را برطرف کرد.»

خداوند در همه امور به‌وسیله نمایندگان خویش تدبیر عالم را انجام می‌دهد. امام صادق علیه‌السلام فرمود: «ما میان شما و خداوند واسطه‌ایم و خدا برای مخالف ما در هیچ کاری خیر قرار نداد.»

در سیرهٔ اهل معرفت، توسّل و زیارت ائمه علیه‌السلام از اسباب تامّی است که هیچ‌گاه آن را ترک نمی‌کنند؛ مستقیم یا غیرمستقیم هرکس در درجات خود فقیر است و احتیاج به غنی دارد؛ چه حوایج شخصی باشد یا نوعی، امور مادّی باشد یا معنوی.

در نتیجه خلفای الهی که قدرت تامّه و کامل دارند می‌توانند متوسّلین و زائرین را رهنمود و دستگیری کنند و خواسته‌های آنان را برآورده سازند، مخصوصاً کسانی که از دوستان آنان باشند.

در واقع زیارت نوعی توسّل است.

در کتاب بحرالمعارف جلد ۱ مولّی عبدالصّمد همدانی آمده: وصیّت می‌کنم تو را که در زیارت مقابر و مشاهد اولیاءالله کوتاهی ننمایی و از بواطن ایشان استمداد فیض بنما که چون بر سر مزار باشی خاطر متوجّه روحانیت آنان خواهد شد؛ زیرا که مقابر را خاصیتی است که منقطع می‌سازد زوائد خاطر را، خواه اهل کمال و خواه اهل عذاب که روحانیت ایشان در آن خاک است.

امّا اهل کمال چون کسب کمال در این بدن کرده‌اند و این بدن در آن خاک مدفون است و روحانیّت خود کامل را نظری خاص با ابدان خاک خود است …

پس بر سر مزار کاملان نفع و اثر فیض لازم است. پس هر آن کس که به روی نیاز و اعتقاد صادق برود، جاذب فیض خواهد بود.

در سوره بقره ۳۷ آمده که (پس از هبوط آدم از بهشت) آدم از پروردگارش کلماتی (دعا و توسّل) دریافت داشت و توبه کرد و خداوند هم توبه او را پذیرفت.

به دعای پنج‌تن حضرت آدم بخشیده شد. حضرت نوح اسامی پنج‌تن را بر کشتی خود نوشت و با مدد از ایشان کشتی‌اش نجات یافت.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: داود اسم مرا می‌خواند، آهن برایش نرم می‌کشد.

آیت الحق سید عبدالکریم کشمیری فرمودند: وقتی پدرم اجازه زیارت کاظمین که کنار بغداد بود می‌خواستم، نمی‌گذاشت و می‌گفت: اگر به بغداد بروی، تو را عاق می‌کنم (آن روزها بغداد از همهٔ شهرهای عراق بدتر بود) و می‌گفت: آنجا دو امام مدفون است اگر پایت به بغداد بیفتد، به ریش‌سفید امیرالمؤمنین عاقت می‌کنم.

از حساسیت‌های پدر به من و فشارهای این شکلی روزی به حرم جدّم امیرالمؤمنین علیه‌السلام رفتم و به امیرالمؤمنین متوسل شدم و از پدرم (به خاطر اینکه کار حرامی انجام نمی‌دادم) شکایت کردم. پدرم حضرت علی علیه‌السلام را در خواب دید که امام با اشارهٔ دست و کلام شیوا فرمود: «من از شکم تا سر عبدالکریمم» بعد از آن پدرم خیلی به من کاری نداشت.

نیاز از غیر او بگسل، توسّل کن به دامانش **** همه شاهان عالم را گدای این حسن بینی

از استاد سید عبدالکریم کشمیری سؤال شد: برای تماس با ارواح بزرگان اهل معرفت چه چیز خوب است؟ فرمودند: خواندن قرآن و هدیه به روحشان تا با ایشان رفیق شویم.

در زیارت جامعه کبیره آمده: «وَ هُدیٰ مَن اعتصم بکُم: هدایت یافت هرکس به دامن شما چنگ زد.» زیرا که هدایت جز با توسّل به ولایت تحقق نمی‌گیرد.

بعد از وفات امام کاظم علیه‌السلام عده‌ای امامت را خاتمه یافته تلّقی کردند و به واقفیّه موسوم شدند. از جمله افرادی که حال توقّف پیدا کرد، عبدالله بن مغیره کوفی بود. گوید:

من واقفی بودم و بر همین حال اعمال حج را به‌جا آوردم. ولی در من اضطراب پدید آمد. در خانه خدا خود را «ملتزم» در جایگاه عبادت ایستادم و مشغول به دعا و توسل شدم و از خدا طلب هدایت نمودم. به دلم الهام شد که به امام رضا علیه‌السلام مراجعه نمایم. لذا به مدینه رفتم و چون به درب منزل امام رسیدم، به غلام آن حضرت گفتم: به آقایت بگو مردی از عراق بر در خانه است. ناگاه از درون خانه صدای امام بلند شد: عبدالله بن مغیره داخل شو! چون بر آن جناب وارد شدم و نظرش به من افتاد، بدون مقدمه فرمود: خدا دعای تو را مستجاب فرمود و به دین خود هدایت کرد. من هم عرض کردم: گواهی می‌دهم که تو حجّت و امین خدا بر خلق او هستی.

در سوره مائده ۳۵ فرمود: «یا ایَّها الذّیٖن آمنوا اتقوا اللهَ وَ ابتَغوُا إلیه الوَسیلَهَ و جاهِدوا في سبیلِهِ لَعلّکُم تُفلِحون: ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوای الهی پیشه کنید و در جستجوی وسیله برای رسیدن به او باشید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.»

در روایات آمده: «الائمة هم الوسیلة إلی الله»

پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «الائمة مِن وُلدِ الحسین علیه‌السلام مَن اطاعهم فقد اطاع الله وَ من عصاهُم فَقَد عصیٰ الله عزّوجلّ هم العروة الوثقیٰ و هُم الوَسیلة إلی الله عزّوجل»

شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح خدا طبق صریح قرآن باعث تقرب به پروردگار است، در مفهوم وسیع توسل داخل است. معنی توسل این نیست که مستقلاً شخص از پیامبر تقاضا کنند، بلکه با اعمال صالح یا پیروی از پیامبر و امام، شفاعت آنان و یا سوگند دادن خداوند به مقام مکتب آن‌ها از خداوند بخواهد.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.