توفیق
توفیق به معنای موافق گردانیدن است.
توفیق آن است که خداوند افعال بندگان خود را با خواست و رضای خویش موافق و سازگار سازد.
مراد از توفیق گونهای از لطف یا تأیید الهی است؛ یعنی عاملی که چون در کار باشد، کردار نیک و پسندیده خواهد بود و چون شامل حال انسان شود، او را به طاعت حق برمیانگیزد و از گناه دور میسازد و این موهبتی است و در واقع همان فیض است که به زور و زَر به دست نمیآید و به هرکس بخواهند میدهند.
در سوره هود ۸۸ فرمود: «وَ ما توفیقی اِلّا بالله: توفیق من جز با خداوند نیست.»
قوّت از حق خواهم و توفیق و لاف **** تا به سوزن برکَنَم این کوه قاف (مثنوی)
(کوه قاف، کنایه از نفس امّاره است.)
از عالم ربّانی سید عبدالکریم کشمیری سؤال شد: آیا برای ترقّی استعداد ذاتی شرط است؟ در جواب فرمودند: «همه استعداد دارند لکن توفیق الهی باید شامل حال شود.»
خداوند هرکه را بخواهد به رحمت خویش ممتاز مینماید که توفیق هدایت به دین و ولایت رسول اکرم صلیالله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیهالسلام بدهد.
چون بگیری سخت آن توفیق هوست **** در تو هر قوّت که آید جذب اوست (مثنوی)
پس غنیمت دار آن توفیق را **** چون بیابی صحبت صدیق را (مثنوی)
توفیق انجام امور بر وفق حقیقت است و فراهم آمدن اسباب کار و موهبتی الهی است که نصیب برخی شود. سالک با داشتن توفیق به هرچه خواهد رسد.
معنی توفیق، موافقت افکندن است میان قضای خدای تعالی و میان ارادت بنده که در آن خیر بنده بود و این به چهار چیز تمام شود: هدایت، رشد، تسدید و تأیید که جمله را توفیق گویند و هیچ نعمتی بیتوفیق نباشد.
۱) هدایت: که هیچکس از هدایت مستغنی نیست. چه اگر در طلب سعادت راه آخرت باشد، چون راه آن نداند بیراهه رود؛ چه فایده بود. در سوره طه ۵۰ فرمود: «ربّنا الّذی اعطی کلّ شیء خلقه ثم هدی: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیزی را (فراخور) او ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است.»
۲) رشد: آن بود که با هدایت به هم در وی تقاضای رفتن راه پدید آید.
۳) تسدید: آن بود که حرکات اعضای او را به جانب صواب بهآسانی حرکت دهد تا به زودی به مقصد رسد.
پس ثمرهٔ هدایت در معرفت بوده و ثمرهٔ رشد در داعیه و ارادت و ثمرهٔ تسدید در قدرت آلات حرکت است.
۴) تأیید: عبارت است از مدد فرستادن از غیب بود در باطن به نیروی بصیرت در ظاهر به قوّت بطش و حرکت. در سوره مائده ۱۰ فرمود: «اَیَّدتُکَ بِروحِ القُدُس: تو را به روحالقدس یاری دادم.»
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «هرکس دارای چهار چیز باشد از چهار چیز محروم نمیماند:
هرکس موفق به دعا شد، از اجابت محروم نمیگردد
هرکس موفق به استغفار شد، از آمرزش محروم نمیشود
هرکس موفق به شکر شد، از افزایش نعمت محروم نمیماند
هرکس موفق به توبه شد، از قبول اعمال محروم نمیگردد.»
خداوند میداند که چه کسی قابل هدایت است او را تأیید میکند و تسدید میفرماید و چه کسی از قابلیت هدایت افتاده او را به خود وامیگذارد.
در صحیفه سجادیه دعای ۹ از امام سجّاد علیهالسلام است که: «ما را به خود و اختیار خود وامگذار که نفس باطل را برمیگزیند اِلّا ما وَفَّقتُ؛ مگر آنکه تو توفیقش دهی و به بدی فرمان میدهد مگر آنکه تو رحمتش آوری … فَاَیَّدنا بِتَوفیقکَ وَ سَدِّدنا بِتَسدیدِک: پس به توفیق خود تأییدمان کن و با راهنماییات استوارمان بدار.»
خداوند بندهٔ مؤمنش را به صراط مستقیم هدایت نموده و امر و نهی مینماید و به آنچه سزاوار است وامیدارد و از آنچه نکوهیده است بازمیدارد و او را در زندگی دنیوی و آخرتش یاری میکند. مؤمنی که ولیّ خداست متولیّ اطاعت او در همه اوامر و نواهی اوست و تمام برکات معنوی از قبیل هدایت، توفیق و تأیید و تسدید و به دنبالش اکرام به بهشت از خدای تعالی میگیرد.