وبلاگ

جهاد و ریاضت

خوش به حال بنده‌ای که برای خدا با هوای نفس و خواهش‌های آن مبارزه کند. کسی که نیروهای نفس و هوای آن را از بین ببرد موفق به رضایت خداوندی شود. کسی که عقلش نفسش را که امر به بدی کند به کوشش و فروتنی و خضوع بر بساط خدمت خدا وادارد به رستگاری بزرگی نائل شده است. هیچ حجابی تاریک‌تر و وحشتناک‌تر بین بنده و خدا از هوای نفس نیست. برای کشتن و قطع آن سلاحی برّنده تر از اظهار نیاز به خدا و خشوع و خضوع و گرسنگی و تشنگی روز (روزه داری) و سحرخیزی در شب نیست.

اگر کسی در این راه وفات یابد شهید محسوب می‌شود، اگر زنده بود و استقامت ورزید عاقبتش به رضوان خدای بزرگ خواهد رساند.

خداوند فرموده: «آنان که در راه ما جهاد کردند، ما راه‌های خود را به آنان نشان می‌دهیم و خدا با نیکوکاران است.» (عنکبوت: ۶۹) هرگاه دیدی کسی بیشتر از تو کوشش و مجاهده می‌کنند، آن وقت نفس خود را توبیخ و سرزنش کن تا در کوشش و ریاضت بیشتر رغبت کند.

از برای نفس خود مهاری از اوامر حق بزن و لجامی از نواهی به گردنش ببند و نفس را بران، مِثل راندن اسب، به‌طوری‌که قدم از قدم بر ندارد، مگر ابتدا و انتهایش صحیح باشد.

پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم آن‌قدر نماز خواند که قدم‌های مبارکش متورم شد و در جواب سائل فرمود: «آیا بندهٔ شاکر خدا نباشم». منظور حضرت این بود که امت از افعالش عبرت گیرند و از اجتهاد و بندگی کردن و ریاضت در هیچ حالی غافل نباشند.

اگر شیرینی عبادت خدا را و برکات آن را بیابی و به نورش، نفست نورانی شود، آن وقت از بندگی او لحظه‌ای باز نمانی اگرچه در این راه قطعه‌قطعه شوی.

کسی که اعراض از بندگی و عبادت کند، به یقین که او از لذّتی که گذشتگان بردند و به عصمت و توفیق دست یافتند، بی‌بهره خواهد بود.

کسی به ربیع بن خُثیم (از زهاد زمان امام علی علیه‌السلام) گفت: «چرا شب نمی‌خوابی؟» فرمود: «می‌ترسم که من در خواب باشم و مرگ مرا دریابد».

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.