جهل
جهل صورتی است در وجود بنیآدم که رفتن بهسوی آن، تاریکی را به بار آورد و پشت کردن به آن نورانیت را همراه دارد. شخص چون به جهل خود جاهل است جهل مرکب باشد. چون به جهل خود علم دارد جهل بسیط باشد. جاهل عیب خود را میبیند و خویش را مدح میکند؛ چون عیب دیگران را میبیند ناراحت میشود.
کلید جهل راضی بودن به کردار خود است. کمترین صفت جاهل این است که با وجود جهل ادعای علم میکند. اثبات جهل یعنی ندانی و آن گمراهی را به بار آورد و احوال جاهل بر همگان معلوم گردد. راه نادرست رفتن و جهل به اعمال صواب و علم نداشتن به حقایق، نتیجهاش خطای بسیار است و آخرالامر شخص را جهنمی سازد.