جهنّم
گویند جهنّم اسمی عجمی (فارسی یا عبرانی) است و معرّب شده و اصل آن کهنّام است. جهنّم یعنی چاه عمیق و بهواسطه عمیق بودن آن جهنّم خوانده میشود.
جهنّم محلّ عذاب آخرت و وعدهگاه کفّار و ستمگران است. مکانی است که هفت طبقه یا هفت در دارد (حجر ۴۴، نمل ۲۹، مؤمن ۷۶) و دارای خزنه (نگهبانان) است (زمر ۷۱، مدثر ۳۰ و ۳۱) رئیس خازنان جهنّم مالک نام دارد (زخرف ۷۶) و ملائکه شداد و غلاظ (خشن و سختگیر) نگهبانان آن هستند (تحریم ۶) و به آنان زبانیه (آتش بانان) گفته میشود (علق ۱۸) در سوره مدثّر آمده که نگهبانان جهنّم نوزده نفر (به عنوان اصل نگهبانان) هستند.
جهنّم جایی پر سر و صدا و پرخشم و خروش است. (ملک ۷، فرقان ۱۲، انبیاء ۴۹) طعام گنهکاران در جهنّم زقوم است که درختی است که از اعماق جهنّم میروید و میوهاش گویی مانند کلههای شیاطین است. خوراک دیگر دوزخیان ضریع (نوعی درخت زهرآگین) است. (غاشیه ۶) و نیز غِشلین (یعنی چرکابه و خونابه) است (حاقه ۳۶)
یکی دیگر از عذابهای جهنّم این است که دوزخیان میان آتش باد و آب جوشاند و در سایهسار دود و نیز سرمای بسیار شدیدی به نام زمهریر که در سوره انسان ۱۳ به آن اشاره شده است.
پس جهنّم تجسم عمل و نامه ممثّل زندگی بدکاران است.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «جهنّم در لذّات و شهوات پیچیده شده. پس هرکس نفس خود را از لذّات و شهوات بهرهمند کند داخل آتش جهنّم میشود.»
جهنّم را بئس القرار (ابراهیم ۳۶)، بئس المصیر (آلعمران ۱۶۲)، بئس المهاد (رعد ۲۸)، جحیم (انفطار ۱۴)، حطمه (همزه ۵)، دارالخلد (فصّلت ۲۸)، دارالبلوار (هلاک آباد) (ابراهیم ۲۸)، سعیر (فاطر ۶)، سقر (مدثّر ۴۲)، سوءالدّار (غافر ۵۲)، هاویه (قارعه ۹)، النّار الکبری (اعلی ۱۲) نامیدهاند.
در سوره حجر ۴۴ آمده: «لها سَبعهُ ابوابٍ: برای آن هفت در است.»
این درها در حقیقت درهای گناهانی است که بهوسیله آنها افراد وارد دوزخ میشوند.
جهنّم از همین حالا برای کافران آماده است. در سوره عنکبوت ۵۴ فرمود: «انّ جهنّم لمحیطةٌ بالکافرین»
آنچه در قرآن درباره جهنّم ذکر شده مربوط به قیامت است و آنجا بِالعیان مشاهده میشود. آنجا قیامت کبری است. البته قبلش جهنّمیان در برزخ این جهنّم را احساس میکنند. در دنیا هم اولیای خدا که چشم برزخیشان باز است، گاهگاهی خدای متعال جهنّم سیرت بعضی افراد در دنیا را نشان میدهد که همین الآن باطنشان آتش و جهنّم است و دارند میسوزند امّا درک نمیکنند.
عرفا چون این مناظر را دیدهاند از این جهت مسائل عیانی جهنّم برایشان در دنیا روشن است. از این جهت است که با اهل جهنّم همنشینی نمیکنند زیرا جهنّمیان در دنیا نفوسشان رذیله و قسیالقلب بوده و به رذایل مبتلا هستند.
شمس تبریزی میفرماید: «هرکه را خلق و خوی فراخ دیدی و سخن گشاده و فراخ حوصله و دعای خیر برای همه کند که از سخن او تو را گشاده دل حاصل شود و تنگی این عالم بر تو فراموش شود … آن فرشته و بهشتی است و آنکه از سخن او قبض میبینی و سرد میشوی، آن شیطان است و دوزخی»