جوع

جوع به معنای گرسنگی است.

جوع، احساس گرسنگی و دردی است که از خالی بودن معده از طعام به جاندار رسد.

منظور از جوع گرسنگی اجباری و تحمیلی ناشی از فقر و نداری نیست بلکه به معنای ترک بسیار خواری و پر نکردن شکم از غذاهای گوناگون است و این جنبه اختیاری دارد.

در سوره بقره ۱۵۵ فرمود: «وَ لنبلُوَنَّکُم بشیءٍ مِنَ الخوفِ و الجوع: ما شما را به ترس و گرسنگی می‌آزماییم.»

در شب معراج خداوند به پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: ای احمد، آیا میدانی چه زمانی بنده به من تقرّب پیدا می‌کند؟ عرض کرد: نه، پروردگارم. فرمود: «اِذا کانَ جائِعاً اَو ساجِداً: هنگامی‌که گرسنه یا در سجده باشد.»

در فتوحات مکیه آمده است که وقتی شکم سیر شود، اعضاء و جوارح طغیان کنند و به حرکت و نگاه و سماع و سخن زیاد مبادرت می‌ورزند و همه این‌ها راهزنان مقصود مریدند.

گرسنگی (جوع) شهوات و وسوسه‌ها را برطرف می‌کند. پس راه نفوذ شیطان را می‌بندد و آن خوردن به حدّ ضرورت که مقدمه قوّت برای طاعت و عبادت است.

و نه آن گرسنگی که مقارن با صبر و شکیبایی نباشد و باعث رنج و خطور برای سالک شود.

حضرت عیسی علیه‌السلام فرمود: «نخورید تا گرسنه بمانید، در گرسنگی بخورید و سیر نشوید که چون سیر شوید دلتان سخت شود و پروردگار خود را فراموش کنید.»

دستوراتی که در ادعیه و اذکار آمده همه منوط به این است که بطن را پر نکنید و از روی شهوت غذا خورده نشود؛ غذای خورده شده باید سبک باشد و به حداقل اکتفا شود تا درب القاء، کشف، الهام و اسرار بازگردد و باطن با باطن غیب اتّصال پیدا نموده و جلوه تجلّیات به روی سالک باز شود.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «کسی که شکمش پر است، وارد ملکوت آسمان نمی‌شود.»

در شب معراج پیغمبر صلی‌الله علیه و آله از خدا پرسید: «پروردگارا میراث گرسنگی (جوع) چیست؟ فرمود: الحِکمه و حفظُ القلبِ و التّقرّب اِلیّ …، حکمت و صیانت قلب و نزدیکی به من …»

جوع، خود سلطانِ داروهاست هین **** جوع در جان نِه، چنین خوارش مَبین (مثنوی)

خود نباشد جوع، هرکس را زبون **** کین علف‌زاری است ز اندازه برون (مثنوی)

جوع، مر خاصانِ حق را داده‌اند **** تا شوند از جوع، شیر زورمند

جوع، هر جِلفِ گدا را کِی دهند! **** چون علف کم نیست، پیش او نهند

جوع، رزق جانِ خاصان خداست **** کی زبونِ همچو تو گیجِ گداست؟ (مثنوی)

در رساله حلیه الابدال آمده است: جوع، رکن سوم از ارکان طریقت الهیه است. کم خوری سالک، دلیل بر نفحات جود الهی بر قلوب آنان است و همین امر آن‌ها را از تدبیر بدن‌هایشان بازمی‌دارد.

«مقام جوع» مقام صمدانی است که دربردارنده اسرار و تجلّیات و احوال است.

اهل سلوک، گرسنگی را «موت ابیض» می‌دانند که بر اثر آن دل سالک صفا پیدا کرده و از خواب غفلت بیدار شده و نورانی می‌گردد.

همه انبیاء و اولیاء به جوع توصیه می‌کردند و خود بر آن موافقت داشتند:

حضرت موسی علیه‌السلام با آنکه پیامبر اولوالعزم بود، بر اثر ریاضت از جمله گرسنگی، رنگ سبزی علف‌ها از زیر پوست بدن او نمایان بود. حضرت ابراهیم خوراکش نان جو بوده. حضرت عیسی فرمود: خورش من گرسنگی است و میوه و بوی خوش عطر من از علف‌هایی است که در بیابان و صحراها برای حیوانات روییده می‌شود. پیامبر ما صلی‌الله علیه و آله روزی به قدری گرسنه بود که از شدّت گرسنگی سنگی به شکم مبارکش بست و فرمود: «هرکس نفس خود را گرامی بدارد ذلیل خواهد شد. هرکس گرسنه باشد و عاری از دنیا باشد به آن دل نبندد، در روز قیامت متنعّم به نعمت الهی خواهد بود.»

امام باقر علیه‌السلام فرمود: «پیامبر صلی‌الله علیه و آله از هنگام بعثت سه روز متوالی غذای سیر نخورد تا اینکه خداوند جانش را گرفت.»

حضرت استاد سید عبدالکریم کشمیری می‌فرمودند: (وقتی سالک می‌خواهد با نفس مبارزه کند) بستنی خوردن (در تابستان) مخالف زهد و ریاضت است و جزء مشتهیات نفس است.

روزی در حضورشان عرض شد: در حالات یکی از عرفا نوشته‌اند سال‌های زیاد بیش از بیست سال دلش آب سرد می‌خواست، به نفس پشت پا می‌زد و آب سرد به آن نمی‌داد. فرمود: الله‌اکبر، خیلی مهم است به نفس بهاء نمی‌داده است.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.