حسد
از امراض دشوار و از رذایل مشکل که از اوّل خلقت، بنیآدم به آن مبتلا شدند و درمانش هم کمی سخت است، حسد است. حاسد همیشه در آتش علم و مال و خانه و فرزند و ریاست و زیبایی که دیگری دارد، میسوزد و خواهان آن است که محسود از بین برود، شکست بخورد و نابود گردد! خباثت این رذیله آنقدر زیاد است که دادهها و عطایای حق به بندگان را نمیتواند ببیند و نقص و زوال آن را خواهان است. درواقع به مصالح و حکمت الهی اعتراض دارد و از همه مهمتر حاسد با حسدش اعمال حسنه خود را از بین میبرد و متوجّه کار مضرّ خود نیست. در تفسیر آیه کریمه: «من شرّ حاسد اذا حسد»: پناه میبرم از شرّ هر حسودی هنگامیکه حسد ورزد، گفتهاند: مراد چشمزخم است که نوعاً حسّاد چشم ندارند دارندگی افراد را ببینند چون حسد آفت دین است و ایمان را از بین میبرد، معلوم میشود که کوردلی و سقوط و هلاکت گریبان گیر صاحب این مرض است. حسود چون دشمن میشود، خصومت درونی، او را کر و کور میکند و به آتشی که خود روشن کرده میسوزد. در درمانش نوشتهاند بهتر است هرروز از جانب خود صدقه بدهد و چشم خود را از نعمتهایی که خدا به دیگران داده بپوشاند و خشنودی خدا را طلب کند و از عملی که تأثیری در بروز این صفت میکند، دوری کند چنانکه اگر کسی خانهای بسیار بزرگ میسازد و او را دعوت میکند، نرود تا این رذیله تحریک نشود. خوشبینی به همه اهل نعمت از همسایه و فامیل و شریک و…داشته باشد، گر چه غبطه عیبی ندارد؛ اگر هم میخواهد مطلبی بگوید به غبطه عیبی ندارد. همیشه خیر و صلاح و خوبی افراد را بخواهد و با افرادی رفاقت کند که چشم و دل آنان از دنیا سیر است و چشم داشتنی باکسی و چیزی ندارد و این حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله را به خاطر بسپارد که فرمود: «بر امّتم از این میترسم که اموالشان زیاد شود و باهم حسد ورزند و همدیگر را بکشند.» تا مبادا خداینکرده روزی خطایی اینچنین از این رذیله صادر شود.