حسد

شخص حسود قبل از آنکه ضررش را به محسود برساند به خودش می‌رسد، مانند ابلیس که به خاطر حسادتش به حضرت آدم ضررش به خود او رسید و لعنت ابدی شامل حالش شد، ولی حضرت آدم به نبوت و مقام هدایت و رفعت و محل حقایق عهد الهی و برگزیدگی رسید.

همیشه محسود واقع شو، نه حاسد، چون میزان عمل حاسد سبک و میزان عمل محسود سنگین است. البته رزق هر کسی قسمت شده است، پس از حسد به حاسد نفعی نمی‌رسد و حسدش زیانی به محسود نمی‌رساند.

اصل حسد از کوری قلب و انکار فضل الهی است و این دو بال‌های کفرند. به‌وسیلهٔ حسد فرزند آدم قابیل برادرش هابیل را کشت و به حسرت همیشگی افتاد و به هلاکتی که راه نجات برای او نداشت درافتاد.

شخص حاسد موفق به توبه نخواهد شد، آنگاه که اصرار به حسادت می‌کند و حسد در دلش جا کرده (ملکهٔ نفسش شده) به‌طوری‌که بدون معارض و سبب، این صفت از او ظاهر می‌شود و صفت ثابت در نفس، معالجه‌اش بسیار مشکل است، اگرچه به درمان آن بپردازد.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.