وبلاگ

حلم (بردباری)

بردباری چراغ الهی است که به‌وسیلهٔ نور آن، صاحبش به جوار الهی نزدیک می‌شود. شخص، حلیم نمی‌شود، مگر اینکه به انوار معرفت و توحید مؤید شده باشد. در پنج صورت حلم ورزیدن به جا است.

۱. وقتی عزیز بوده و حال ذلیل شده.
۲. صادق در گفتار بوده حال متهم به کذب شده.
۳. مردم را به حق دعوت نموده اما او را کوچک شمارند.
۴. بدون جرم او را آزار می‌دهند.
۵. مطالبه حق می‌کند اما در آن حق با او مخالفت می‌نمایند.

پس اگر کسی آنچه سزاوار حلم است با این موارد انجام دهد، راه صواب رفته و او را حلیم می‌گویند. در مقابلِ فرد سفیه لازم است از او دوری کرده و جوابش داده نشود تا دیگران تو را یاری و او را سرزنش نمایند. هر کس در مقام جواب سفیه برآید، مانند گذاشتن هیزم در آتش خواهد شد.

پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «مَثَل مؤمن مانند زمین است که از منافعش استفاده می‌برند و اذیت آنان هم بر روی زمین است».

هرکس بر جفای خلق صبر نکند به رضایت الهی نرسد چون رضای خدا آمیخته با جفای خلق است. حکایت شده که شخصی به احنف بن قیس (حرف‌های درشت و بی‌مورد زد و) گفت: منظورم تو هستی، او در جواب آن شخص گفت: من با بردباری جوابت را نمی‌دهم.

پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «من مبعوث به رسالت شدم تا محور حلم و معدن علم و مسکن صبر باشم» و در حدیث دیگری فرمود: من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم.» حقیقت حلم این است که از کسی که به تو بدی و مخالفت کرد درگذری، با این‌که قادر بر انتقام از او هستی، چنانکه در دعا وارد شده خدایا! فضلت بسیار گسترده و حلمت اعظم است از این‌که به عمل من مرا مؤاخذه کنی و به گناهانم مرا خوار کنی.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.