حکایت (ضرّاب)

سید بن طاووس در جمال الاسبوع می‌گوید:

عدّه‌ای که بارها در جاهای مختلف از آنان نام بردم با سند به ایشان به جدّم شیخ طوسی که فرمود: خبر داد مرا حسین بن عبیدالله از محمّد بن احمد بن داوود و هارون بن موسی تلّعکبری گفتند: خبر داد ما را ابوالعباس احمد بن علی رازی خضیب أیادی در کتابش الشفاء و الجلاء در آنچه روایت کرده از أبی حسین محمّد بن جعفر اسدی از حسین بن محمّد بن عامر اشعری قمی از یعقوب بن یوسف ضرّاب غسّانی که در هنگام بازگشت از اصفهان گفت:

در سال ۲۸۱ هـ. ق با عدّه‌ای از همشهری‌های اهل تسنّن عازم سفر حج شدیم، در مکّه در بازار لیل، خانه‌ای اجاره نمودیم که خانهٔ حضرت خدیجه علیها السلام بود که به خانهٔ امام رضا علیه‌السلام مشهور شده بود. پیرزن گندم گونی در آن خانه بود که می‌گفت امام حسن عسگری علیه‌السلام او را در این خانه ساکن نموده است. و من از خدمتگزاران آن حضرت بودم … . او رابط بین امام زمان علیه‌السلام و مردم بود و گاهی مردم نامه‌هایی به آن پیرزن می‌دادند و جواب می‌گرفتند. او گفت:

«حضرت می‌فرماید وقتی خواستی صلوات بفرستی، بر پیامبر و همهٔ اوصیای او صلوات بفرست».

و فردا همراه خود دفتر کوچکی آورد و گفت:

«او (امام زمان علیه‌السلام) می‌فرماید: چون خواستی صلوات بفرستی طبق این نسخه بر پیامبر و اوصیای او صلوات بفرست».

* این کتاب نقل حکایت نیست برای یافتن حکایت به جمال الاسبوع، ص ۵۳۱ به عربی و ترجمه حکایت در بسیاری از کتاب‌ها از جمله صحیفهٔ مهدیه، ص ۲۴۵ می‌باشد به آنجا مراجعه شود.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.