خواب دیدن
خواب (نوم) حالتی است که بر جانداران عارض میشود و بر اثر آن از احساسات و حرکات ارادی بازمیماند و حواس ظاهری از کار میافتد، امّا حواس باطنی به عقیده اکثر حکماء از کار نمیافتد. در این حالت نفس متوجّه عالم ملکوت میگردد.
خواب را به دو قسم کلی تقسیم کردهاند: یک رؤیای صادق که کاشف حقایق است و دیگری اَضغاث اَحلام (خوابهای پریشان و پراکنده) که ناشی از عدم تعادل مزاج یا وساوس شیطانی و القائات نفسانی است؛ به این صورت که گاهی در بیداری نفس متوجّه چیزی میشود و به آن تعلّق خاطر پیدا میکند و چون به خواب رود، قوّه متخیّله آن صور را ایجاد کند.
خوابهای صادق نیز سه قسماند:
۱- رؤیایی که عیناً در عالم خارج واقع میشود بیهیچ تأویلی.
۲- رؤیایی که بخشی از آن محتاج تأویل است و بخش دیگر عیناً واقع میشود.
۳- رؤیایی که تماماً محتاج تأویل است.
می بِبیند خواب، جانَت وصفِ حال **** که به بیداری نبینی بیست سال (مثنوی)
سالک در مجاهدت در هر مقام مناسب، به کشف افتد. گاه در خواب و گاه در واقعه باشد. (واقعه بین خواب و بیداری و گاه بیداری باشد) امّا در خواب، حواس به کلّی از کار بیفتد و قوّه خیال بر کار باشد.
خواب یا آشفته است و تعبیر ندارد و یا نیک است و آن را رؤیای صالح گویند و پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود که یک جزء از چهلوشش جزء نبوّت است. بسیاری از انبیاء بودند که وحیشان در خواب بود.
بعضی خوابها به عینه ظاهر میشوند و تعبیر عینی دارند. حضرت ابراهیم علیهالسلام به فرزندش اسماعیل علیهالسلام فرمود: «من در خواب دیدم؛ آری فِی الْمنام که تو را سر میبرم.» (صافات ۱۰۲)
بعضی خوابها تأویل دارد و در بعضی بعد از زمان طولانی تعبیر میشود؛ مانند حضرت یوسف علیهالسلام که به پدرش گفت: «در خواب دیدم یازده ستاره و شمس و قمر مرا سجده میکنند.» (یوسف ۴) و یعقوب علیهالسلام به او فرمود کهای پسرم، خواب خود را برای کسی نقل نکن و یوسف علیهالسلام بعد از سالها که به سلطنت رسید، پدر و مادر و برادران به مقام او تکریم و تعظیم کردند.
از ائمه علیهالسلام سؤال کردند ما دوست داریم که شما را به خواب ببینیم. امام علیهالسلام فرمود: آب نیاشام. آن شخص آب نمیخورد و خواب آب میدید. خدمت امام علیهالسلام این قضیه را نقل کرد که هر وقت میخوابم، خواب آب میبینم.
امام فرمود: «اگر میخواهی ما را در خواب بینی، باید شایق ما باشی مثل شوقت بهسوی آب در وقت عطش.»