خواب

در سوره بقره ۲۵۵ فرمود: «لا تأخذه سِنَة و لا نوم: او را چُرت و خواب فرا نمی‌گیرد.»

و در سوره روم ۲۳ فرمود: «وَ مِن آیاتِهِ مَنامُکم بِاللّیل وَ النّهار: و از نشانه‌های او، خوابتان در شب و روز است.»

و نیز در سوره فرقان ۴۷ فرمود: «هو الّذی جَعَلَ لَکُم اللّیل لِباسا و النّوم سُباتا: اوست که شب را برای شما (چون) بالاپوش و خواب را مایهٔ آسایش قرار داد.»

و در سوره نباء ۹ هم آمده: «وَ جَعَلنا نَومَکُم سُباتاً: و خوابتان را مایهٔ آرامش قرار دادیم.»

این آیات همه دلیل بر اهمیّت خواب در زندگی جانداران است که زندگی بدون خواب و تجدید قوا غیرممکن است و این در انسان و حیوان و نبات عمومیّت دارد.

خواب همانند مرگ است. همان‌طور که مرگ، در اعضاء و جوارح بیاید انسان حرکتی ندارد، خوابیده هم حرکتی ندارد با این فرق که خوابیده بعد بیدار می‌شود. پس خواب را نشانه ای بر مرگ بدان که بیداری ندارد تا خیر و نیکی فوت شده را به انجام برسانی.

اسب جان‌ها را کُنَد عاری ز زین **** سِرِّ النّوم اَخُو المَوت است این

نوم ما چون شد آخ المَوت ای فِلان **** زین برادر آن برادر را بِدان (مثنوی)

در روایت است که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «اَلنّوم اَخُو المَوت»

این‌که خواب برادر مرگ است به این معنی که هنگام خواب حواس ظاهری از کار می‌افتد و نیز اتّصال روح به جسم به حداقل می‌رسد و از آثار خواب، پرده برداشتن از عالم غیب است که در مرگ به کلیّت پرده‌ها برداشته شود.

خوابیدن باید مانند خوابیدن اهل عبرت و موقّت برای رفع خستگی و تجدید قوا باشد نه مانند اهل غفلت برای لذّت نفس. کسی که بخوابد و از انجام واجبات و مستحبّات و نوافل باز ماند، این خواب غافلین و زیانکاران است و صاحبش فریب مکر نفس امّاره خورده است که شیطان نفس به او گوید: شب بلند است و وقت بسیار، فعلاً بخواب و قصدش این است که تو بخوابی و حال مناجات و عبادات را از تو بگیرد.

زیاد خوابیدن را آفاتی است هرچند بعد از انجام فرائض باشد. نفس را از انجام طاعت بازداشته و قلب را تیره و از تفکّر و خضوع بازمی‌دارد.

غفلت بر ویرانه است و خواب غفلت، تباه شدن مملکت دل به همراه دارد.

مادر سلیمان بن داوود به فرزندش گفت: ای پسرم، شامگاهان زیاد نخواب، زیرا خواب زیاد بنده را روز قیامت فقیر واگذارد.

علّت غلبه خواب از زیاد آب خوردن است و بسیار آب خوردن ناشی از پرخوری است که هر دو نفس را سنگین می‌کند و همین‌طور زیاد بیدار ماندن و دیر خوابیدن است.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «هرگاه بنده‌ای از بسترش با چشمان خواب‌آلود برمی‌خیزد تا با نماز خود خشنودی خدا را طلب کند، خداوند به فرشتگانش فخر می‌کند و می‌فرماید: آیا بندهٔ مرا نمی‌بینید که از بسترش برخاسته و لذّت خواب را کنار نهاده تا نمازی را که بر او واجب نکرده‌ام به جای آورد. پس گواه باشید که من او را آمرزیدم.»

و فرمود: «در روزها به خواب قیلوله برای شب‌زنده‌داری کمک بگیرد.»

خداوند به حضرت داوود علیه‌السلام فرمود: «ای داوود، همانا عارفان سرمهٔ شب‌زنده‌داری را به چشم‌هایشان کشیده‌اند و شب را به بیداری سپری می‌کنند و به این وسیله خواهان خوشنودی من هستند. ای داوود، کسی که در دل شب نماز گزارد درحالی‌که مردم خوابند و قصد او از عبادت من باشم، پس به فرشتگان امر می‌کنم که برای چنین کسی طلب بخشش کنند و بهشت نیز مشتاق دیدار او خواهد بود. پس هر تر و خشکی برای او دعا خواهد کرد.»

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «پنج کس هستند که خواب ندارند: کسی که در فکر ریختن خونی است، کسی که مال بسیار دارد و ایمنی ندارد، کسی که بدهی زیادی دارد و مال ندارد، کسی که به دروغ و بهتان میان مردم می‌خواهد کالای دنیا را به دست آورد و کسی که دوستی دارد و در آستانه جدایی از اوست.»

نقل است که مالک دینار همه شب بیدار بودی. دختری داشت، شبی گفت: ای پدر، آخر یک لحظه بیاسای. گفت: ای فرزند، پدرت از شبیخون قهر می‌ترسد و نیز از آن می‌ترسد که مبادا دولتی به من روی نهد و مرا خفته یابد.

از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نقل شده است که خداوند فرمود: «بعضی از بندگان مؤمنم در عبادتم تلاش می‌کنند. در نیمه شب‌ها از رختخواب گرم بیرون می‌آیند و به من سجده می‌کنند و با این کارها خود را به‌زحمت می‌اندازند. گاهی یک شب یا دوست آن‌ها را دچار خواب می‌کنم تا بیدار نشوند. این عنایت من دربارهٔ آن‌هاست که می‌خواهم در عبادتم باقی بمانند. وقتی‌که صبح از خواب بیدار می‌شوند، ناراحت می‌گردند که چرا دیشب به خواب مانده و شب زنده داری نکرده‌اند. اگر من میان عبادت آنان فاصله نیفکنم، عُجب بر آن‌ها مسلّط شده و آنان را به فتنه اعمالشان می‌کشاند. پس از خود راضی می‌شوند و خیال می‌کنند که از عابدین بالاترند و در عبادتم بیش از اندازه بالا رفته‌اند.»

مشهور است که تسبیح حضرت زهرا (س) دو هنگام مستحب است: بعد از نمازهای واجب و قبل از خواب.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هرکس وضو بگیرد و به بستر خواب رود، بسترش هنگام خواب مانند جایگاه سجده او خواهد بود.»

امام سجاد علیه‌السلام به ابوحمزه ثمالی فرمود: «ای ابوحمزه، پیش از طلوع آفتاب نخواب که برایت خوش ندارم. همانا خداوند در آن‌وقت روزی‌های بندگان را تقسیم می‌کند و آن‌ها را به دست ما جاری می‌سازد.»

از استاد عارف عبدالکریم کشمیری سؤال شد ترک خواب بین الطلوعین یا بیداری در سحر کدام افضل است برای کسی که طاقت یکی را دارد؟ در جواب فرمود: بیداری سحر افضل است.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.